- Oct
- 1
- 3
- مدالها
- 2
"𝑆ℎ𝑖𝑛𝑖𝑛𝑔 𝑠𝑡𝑎𝑟"
- اون پسر کسی نبود که من و بقیه میشناختیمش، اون کسی بود که منو تباه میکرد!
- جیسو که از کنار موندن و باختن خسته شده، تصمیم میگیره ازدواج از پیش تعیین شده شو بهم بزنه و بازی 20 ساله خانوادش که بدو تولدش شروع شده بوده، به گ* بده و خودش ارباب خانواده و دیگر کسانی باشه که کل عمرش تحقیرش میکردن!
-☆
این یک بازی بود،اما نه یک بازی عادی، و منم یک شخصیت فرعی ، اما نه یک شخصیت فرعی ساده ، خانوادم کسایی بودن که این بازی رو ساختن و الان من میخواهم نابودش کنم تا بتونم از این جهنم ساختگی فرار کنم و عروس نباشم، تا خودم پادشاه و ارباب خودم باشم، من برنده این بازی لعنتیم!
-𝘐 𝘢𝘮 𝘵𝘩𝘢𝘵 𝘥𝘢𝘮𝘯 𝘮𝘢𝘴𝘵𝘦𝘳!🖕🏻
- همتون احمقید! 🤏🏻
- اون پسر کسی نبود که من و بقیه میشناختیمش، اون کسی بود که منو تباه میکرد!
- جیسو که از کنار موندن و باختن خسته شده، تصمیم میگیره ازدواج از پیش تعیین شده شو بهم بزنه و بازی 20 ساله خانوادش که بدو تولدش شروع شده بوده، به گ* بده و خودش ارباب خانواده و دیگر کسانی باشه که کل عمرش تحقیرش میکردن!
-☆
این یک بازی بود،اما نه یک بازی عادی، و منم یک شخصیت فرعی ، اما نه یک شخصیت فرعی ساده ، خانوادم کسایی بودن که این بازی رو ساختن و الان من میخواهم نابودش کنم تا بتونم از این جهنم ساختگی فرار کنم و عروس نباشم، تا خودم پادشاه و ارباب خودم باشم، من برنده این بازی لعنتیم!
-𝘐 𝘢𝘮 𝘵𝘩𝘢𝘵 𝘥𝘢𝘮𝘯 𝘮𝘢𝘴𝘵𝘦𝘳!🖕🏻
- همتون احمقید! 🤏🏻