جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نوشته‌های نمایه جدید

سلام عزیزدلم خوبی؟
  • لاو
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
Raaz67
Raaz67
مرسی بابت لایک رگباریت😍😂
mobina01
mobina01
قربونت بشم منم خوبم. من والا همین دور و برا😂
درگیر درسم بودم
mobina01
mobina01
فدات شم دارم میخونمش. قبلا هم دنبالش مکردم بعد دیگه یه مدت نیومدم نصفه مونده بود
الان کلی مشتاقم ادامه شو بخونم
تو اون روستا یه خری سگی گاوی الاغی گرازی نیست مهرزادو به صرف ناهار میل کنه؟
دردانه
دردانه
خب نه
هم مهرزاد برای مردم روستا غریبه است هم کسی تا الان به مهری توجهی نداشته
برای همه این دوتا غریبه‌ان
یحیی و زنش هم که سایه اونا رو با تیر میزنن
یه خاله بتول هست و حاج بشیر که خاله که پیره، حاجی هم مهرزاد زیادی باهاش رودربایسی داره
کلا این دو نفر تک افتادن
خواهر تارا کجاست؟
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
KahKeshan(:
KahKeshan(:
والا کهکشان تنها اسممه /:
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: Raaz67
Raaz67
Raaz67
جدی؟ خواهر تارا رو نمیتونم چون اسشونو میخواستم بهم بیان ولی یه شخصیت وارد میکنم
KahKeshan(:
KahKeshan(:
یس
دمت گرم
حالا اسمم رو میخوای چی بزاری؟
جون هر کی من از تارا خوشگل تر باشم😂😂
همیشه فکر می‌کردم شکستن دل بزرگ‌ترین زخم و ظلم روزگار می‌تونه باشه
اما زندگی با بی‌رحمی تمام به من نشون داد که شکستن اعتماد چنان تو رو زمین‌گیر می‌کنه که دیگه حتی دست خودت رو هم واسه بلند کردن خودت پس می‌زنی
دیگه حتی از سایه خودت هم فراری می‌شی و نمی‌ذاری آدما حتی از چند متری قلب و ذهن و باورت رد بشن؛
کاش هرگز اعتماد آدما رو دست کاری نکنیم تا برای همیشه از خوب موندن و خوبی کردن دست نکشن...!
بالا پایین