جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد رمان عروس‌دریایی‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ادوارد کلاه به سر با نام نقد رمان عروس‌دریایی‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 474 بازدید, 5 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد رمان عروس‌دریایی‌ها
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELVIN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
نام رمان: عروس دریایی‌ها
ژانرها: طنز، اجتماعی
نویسندگان: مبینا مغازه‌ای، آیناز، درسا
ناظر: @سنا:)
خلاصه:
از نظر روان‌شناسان کسانی که چندین بار عاشق و فارق می‌شوند؛ یا درک درستی از تعریف عشق ندارند یا قلبشان به اندازه دریا بزرگ است. به طوری که هر که از راه می‌رسد خیلی راحت می‌تواند جا پایش را در قلبشان سفت کند؛ اما دل آقا شاهرخ که به لقب دریا راضی نمی‌شد، اقیانوس آرامی بود که دست همه‌ی دل‌ها را از پشت بسته بود! توی این اقیانوس هم از وال و نهنگ پیدا می‌شد تا عروس دریایی و سفره ماهی! آقا شاهرخ هم دیده بود ته اقیانوس داماد دریایی نیست، دلش سوخت و همه‌ی عروس دریایی‌ها را گرفت. اما خبر نداشت عروس‌های دریایی نیش کشنده دارند و نمی‌توانند همانند یک ماهی زبان‌بسته لال بمانند! چه بر سر آقا شاهرخ آمد؟ آیا او از دست عروس‌های دریایی زنده ماند؟ خدا می‌داند!
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
jpg-1.jpg

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Esra
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @Esra @دلسا :)
 

azammahmoud

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Mar
1,206
6,470
مدال‌ها
1
به نام نامی یزدان

عنوان رمان: شما عروس دریایی ها بود. این عنوان از سه بخش عروس+دریایی+ها تشکیل شده بود و اندازه مناسبی داشت. عنوان انتخابی به دور از کلیشه‌ بود و تکراری نبود. عنوان انتخابی با هر دو ژانر انتخاب شده (طنز و اجتماعی) به طور محسوسی در ارتباط بود. عنوان از کلمات ساده ای تشکیل شده بود و کل داستان را لو نداده بود که موجب جذب و کنجکاوی کردن خواننده می‌شود.

ژانرها: از دو ژانر طنز و اجتماعی در رمانتان نام برده بودید. ژانر طنز با توجه به نوع حرف زدن و تشبیهات استفاده شده در نوشتن رمان که به نوعی نویسنده رمان را از دیدی طنز ادامه می‌داد به طور محسوس در رمان وجود داشت. ژانر اجتماعی هم با توجه به وضعیت زندگی شخصیت‌های داستان در رمان قابل درک و مشاهده بود. در کل هر دو ژانر به درستی انتخاب شده بودند.

خلاصه: خلاصه اندازه مناسبی داشت. از کلمات ساده ای تشکیل شده بود و داستان را لو نمی داد. خلاصه دور از کلیشه بود و تکراری نبود. خلاصه انتخابی به خاطر لو ندادن داستان موجب جذب و کنجکاو شدن خواننده برای خواندن ادامه رمان میشود. همچنین خلاصه نوشته شده به طور محسوسی با دو ژانر انتخابی ارتباط داشت. همین طور خلاصه ارتباط کامل و قابل فهمی با بدنه دارد.

جلد رمان: تصویر جلد ارتباط کامل و محسوسی با ژانر‌های انتخابی داشت. عکس چند زن و بچه به همراه یک مرد و رنگ شاد تصویر ارتباط محسوسی با ژانر‌ها داشتند. همچنین فونت استفاده شده برای عنوان رمان در جلد مناسب بود و چینش خوبی داشت. تکست جلد نیز با ژانر طنز و ارتباط محسوسی داشت ولی ارتباطی با ژانر اجتماعی در آن دیده نمیشد. همچنین تکست جلد ارتباط محسوس و کاملی با بدنه رمان داشت.

مقدمه: مقدمه رمان شما اندازه مناسبی داشت. مقدمه از کلمات و جملات ساده‌ای تشکیل شده بود. در مقدمه توصیف خاصی از اشخاص و مکان ها دیده نمیشد. مقدمه دور از کلیشه بود و داستان را لو نمی‌داد و با داشتن ابهامات موجب جذب خواننده می‌شود. در مقدمه ژانر طنز به خاطر استفاده از تشبیه‌ها به طور محسوس وجود داشت و با توجه به موضوع چند همسری ارتباط محسوسی با ژانر اجتماعی نیز در آن دیده می‌شد. همچنین مقدمه، ارتباط محسوسی با بدنه دارد.

آغاز: شما با صحنه شروع شد که دو تا از شخصیت های رمان در حیاط هستند و هرکدام مشغول کار خود هستند که در ادامه به خاطر کار نکردن یکی از شخصیت‌ها میان آنها بحثی صورت می گیرد که در همین زمان شخصیت سوم (رقیه) وارد داستان می‌شود. آغاز شما به دور از کلیشه بود و به قدر کافی مجهول و ابهام داشت که باعث جذب و تشویق کننده برای خواندن ادامه رمان شد. همچنین در آغاز از توصیفات اشخاص استفاده شده بود که باعث جذاب تر شدن آغاز رمان شده بود. آغاز به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمی داد و موجب گیج شدن خوانده نمیشد.

میانه: میانه رمان شما با ورود شاهرخ به همراه همسر جدیدش، با خبر شدن بچه‌هایش از همسر جدید شاهرخ و آمدن همسایه‌‌شان برای مهمانی ادامه میابد. ورود شاهرخ به همراه همسر جدیدش به خانه نقطه اوج داستان بود و به نوعی میانه از نقطه اوج شروع شده بود. میانه داستان به دور از کلیشه بود و اطلاعات آرام آرام به خواننده داده می‌شدند که موجب گیج نشدن خواننده میشد. همچنین میانه رمان به دور از کلیشه بود و جذب و کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده دارد.

لحن و بافت: لحن رمان شما در مونولوگ‌ها ادبی و در دیالوگ‌ها محاوره‌ای بود. این انتخاب مناسب بود و به طور کامل رعایت شده بود. این لحن در کل رمان به خوبی رعایت شده بود و بافت رمان یکدست بود.

سیر رمان: سیر رمان شما سرعت متعادلی داشت. اتفاقات به سرعت و پشت سر هم نمی‌افتادند و به هر اتفاق به اندازه کافی پرداخته شده بود. نه آنقدر سریع که موجب گیج شدن خواننده شود و نه آنقدر آرام که باعث خستگی خواننده شود.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها به خوبی رعایت شده بود و به گونه‌ای نبود که یک پارت دیالوگ محور باشد و پارت دیگر مونولوگ محور‌. متفاوت بودن دیالوگ شخصیت‌ها باهم رعایت شده بود و همچنین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌دادند و از علائم مناسب با حالت و نوع بیان جمله استفاده شده بود.

شخصیت پردازی: شخصیت پردازی شما به دور از کلیشه و غیر مستقیم بود. شخصیت‌ها با سرعتی متعادل و در طول داستان شناخته می‌شدند و از توصیف مستقیم و ناگهانی خودداری شده بود.صفات اخلاقی داده شده به هر شخصیت نیز با هم تناسب داشت.

توصیف مکان: توصیف مکان به طور غیر مستقیم و به اندازه بود. توصیف مکان در طول رمان به اندازه وجود داشت و موجب بهتر شدن درک خواننده از رمان شده بود.

صدا‌ها و آوا‌ها: توصیف صدا و آوا نیز در متن رعایت شده بود و به اندازه کافی وجود داشت.

احساسات: احساسات شخصیت‌های رمان کامل و قابل درک توصیف شده بود. احساسات گفته شده برای هر شخصیت با مکان و زمانی که گفته شده بود تناسب داشت و به طور محسوس توصیف شده بود.

زاویه دید: زاویه‌ی دید در داستان، تماماً سوم شخص بود. این زاویه‌ی دید در کل متن محسوس بود و در طول داستان نیز به درستی نوشته شده بود‌.

کشمکش و تعلیق: کشمکش‌های بیرونی به طور کامل در رمانتان وجود داشت و محسوس بود. کشمکش‌های بیرونی مثل زن گرفتن مجدد شاهرخ در رمان کاملا محسوس و قابل درک بود. همچنین سرنوشت و نتیجه زندگی سه زن قبلی شاهرخ با زن جدیدش تعلیق مناسب و کنجکاو کننده‌ای برای رمان بود.

ایده و پیرنگ: پیرنگ داستان درباره‌ی مردی به نام شاهرخ است که سه بار ازدواج کرده و حال همراه همسر چهارمش به خانه برگشته است. ایده به دور از کلیشه بود پردازش نسبتا خوبی هم داشت. در کل رمان دارای ایده و پردازش خوبی بود.

ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی و املایی در رمان کم بود و در این زمینه دقت کافی شده بود.

باور پذیری: رمان شما از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده، توصیفات و شخصیت‌ها از نظر باور پذیری قابل درک و مناسب بودند.

سخن آخر: پیشرفت‌های بزرگ، حاصل تلاش‌های کوچک است. امیدوارم این نقد برایتان مفید بوده‌ باشد. از خواندن رمان زیبایتان لذت بردم.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
به نام نامی یزدان

عنوان رمان: شما عروس دریایی ها بود. این عنوان از سه بخش عروس+دریایی+ها تشکیل شده بود و اندازه مناسبی داشت. عنوان انتخابی به دور از کلیشه‌ بود و تکراری نبود. عنوان انتخابی با هر دو ژانر انتخاب شده (طنز و اجتماعی) به طور محسوسی در ارتباط بود. عنوان از کلمات ساده ای تشکیل شده بود و کل داستان را لو نداده بود که موجب جذب و کنجکاوی کردن خواننده می‌شود.

ژانرها: از دو ژانر طنز و اجتماعی در رمانتان نام برده بودید. ژانر طنز با توجه به نوع حرف زدن و تشبیهات استفاده شده در نوشتن رمان که به نوعی نویسنده رمان را از دیدی طنز ادامه می‌داد به طور محسوس در رمان وجود داشت. ژانر اجتماعی هم با توجه به وضعیت زندگی شخصیت‌های داستان در رمان قابل درک و مشاهده بود. در کل هر دو ژانر به درستی انتخاب شده بودند.

خلاصه: خلاصه اندازه مناسبی داشت. از کلمات ساده ای تشکیل شده بود و داستان را لو نمی داد. خلاصه دور از کلیشه بود و تکراری نبود. خلاصه انتخابی به خاطر لو ندادن داستان موجب جذب و کنجکاو شدن خواننده برای خواندن ادامه رمان میشود. همچنین خلاصه نوشته شده به طور محسوسی با دو ژانر انتخابی ارتباط داشت. همین طور خلاصه ارتباط کامل و قابل فهمی با بدنه دارد.

جلد رمان: تصویر جلد ارتباط کامل و محسوسی با ژانر‌های انتخابی داشت. عکس چند زن و بچه به همراه یک مرد و رنگ شاد تصویر ارتباط محسوسی با ژانر‌ها داشتند. همچنین فونت استفاده شده برای عنوان رمان در جلد مناسب بود و چینش خوبی داشت. تکست جلد نیز با ژانر طنز و ارتباط محسوسی داشت ولی ارتباطی با ژانر اجتماعی در آن دیده نمیشد. همچنین تکست جلد ارتباط محسوس و کاملی با بدنه رمان داشت.

مقدمه: مقدمه رمان شما اندازه مناسبی داشت. مقدمه از کلمات و جملات ساده‌ای تشکیل شده بود. در مقدمه توصیف خاصی از اشخاص و مکان ها دیده نمیشد. مقدمه دور از کلیشه بود و داستان را لو نمی‌داد و با داشتن ابهامات موجب جذب خواننده می‌شود. در مقدمه ژانر طنز به خاطر استفاده از تشبیه‌ها به طور محسوس وجود داشت و با توجه به موضوع چند همسری ارتباط محسوسی با ژانر اجتماعی نیز در آن دیده می‌شد. همچنین مقدمه، ارتباط محسوسی با بدنه دارد.

آغاز: شما با صحنه شروع شد که دو تا از شخصیت های رمان در حیاط هستند و هرکدام مشغول کار خود هستند که در ادامه به خاطر کار نکردن یکی از شخصیت‌ها میان آنها بحثی صورت می گیرد که در همین زمان شخصیت سوم (رقیه) وارد داستان می‌شود. آغاز شما به دور از کلیشه بود و به قدر کافی مجهول و ابهام داشت که باعث جذب و تشویق کننده برای خواندن ادامه رمان شد. همچنین در آغاز از توصیفات اشخاص استفاده شده بود که باعث جذاب تر شدن آغاز رمان شده بود. آغاز به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمی داد و موجب گیج شدن خوانده نمیشد.

میانه: میانه رمان شما با ورود شاهرخ به همراه همسر جدیدش، با خبر شدن بچه‌هایش از همسر جدید شاهرخ و آمدن همسایه‌‌شان برای مهمانی ادامه میابد. ورود شاهرخ به همراه همسر جدیدش به خانه نقطه اوج داستان بود و به نوعی میانه از نقطه اوج شروع شده بود. میانه داستان به دور از کلیشه بود و اطلاعات آرام آرام به خواننده داده می‌شدند که موجب گیج نشدن خواننده میشد. همچنین میانه رمان به دور از کلیشه بود و جذب و کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده دارد.

لحن و بافت: لحن رمان شما در مونولوگ‌ها ادبی و در دیالوگ‌ها محاوره‌ای بود. این انتخاب مناسب بود و به طور کامل رعایت شده بود. این لحن در کل رمان به خوبی رعایت شده بود و بافت رمان یکدست بود.

سیر رمان: سیر رمان شما سرعت متعادلی داشت. اتفاقات به سرعت و پشت سر هم نمی‌افتادند و به هر اتفاق به اندازه کافی پرداخته شده بود. نه آنقدر سریع که موجب گیج شدن خواننده شود و نه آنقدر آرام که باعث خستگی خواننده شود.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها به خوبی رعایت شده بود و به گونه‌ای نبود که یک پارت دیالوگ محور باشد و پارت دیگر مونولوگ محور‌. متفاوت بودن دیالوگ شخصیت‌ها باهم رعایت شده بود و همچنین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌دادند و از علائم مناسب با حالت و نوع بیان جمله استفاده شده بود.

شخصیت پردازی: شخصیت پردازی شما به دور از کلیشه و غیر مستقیم بود. شخصیت‌ها با سرعتی متعادل و در طول داستان شناخته می‌شدند و از توصیف مستقیم و ناگهانی خودداری شده بود.صفات اخلاقی داده شده به هر شخصیت نیز با هم تناسب داشت.

توصیف مکان: توصیف مکان به طور غیر مستقیم و به اندازه بود. توصیف مکان در طول رمان به اندازه وجود داشت و موجب بهتر شدن درک خواننده از رمان شده بود.

صدا‌ها و آوا‌ها: توصیف صدا و آوا نیز در متن رعایت شده بود و به اندازه کافی وجود داشت.

احساسات: احساسات شخصیت‌های رمان کامل و قابل درک توصیف شده بود. احساسات گفته شده برای هر شخصیت با مکان و زمانی که گفته شده بود تناسب داشت و به طور محسوس توصیف شده بود.

زاویه دید: زاویه‌ی دید در داستان، تماماً سوم شخص بود. این زاویه‌ی دید در کل متن محسوس بود و در طول داستان نیز به درستی نوشته شده بود‌.

کشمکش و تعلیق: کشمکش‌های بیرونی به طور کامل در رمانتان وجود داشت و محسوس بود. کشمکش‌های بیرونی مثل زن گرفتن مجدد شاهرخ در رمان کاملا محسوس و قابل درک بود. همچنین سرنوشت و نتیجه زندگی سه زن قبلی شاهرخ با زن جدیدش تعلیق مناسب و کنجکاو کننده‌ای برای رمان بود.

ایده و پیرنگ: پیرنگ داستان درباره‌ی مردی به نام شاهرخ است که سه بار ازدواج کرده و حال همراه همسر چهارمش به خانه برگشته است. ایده به دور از کلیشه بود پردازش نسبتا خوبی هم داشت. در کل رمان دارای ایده و پردازش خوبی بود.

ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی و املایی در رمان کم بود و در این زمینه دقت کافی شده بود.

باور پذیری: رمان شما از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده، توصیفات و شخصیت‌ها از نظر باور پذیری قابل درک و مناسب بودند.

سخن آخر: پیشرفت‌های بزرگ، حاصل تلاش‌های کوچک است. امیدوارم این نقد برایتان مفید بوده‌ باشد. از خواندن رمان زیبایتان لذت بردم.
سلام خدمت منتقد محترم
ممنون از نقدتون لذت بردم
زیبا و دوست‌داشتنی بود
 

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,432
5,509
مدال‌ها
5
به نام نامی یزدان

عنوان رمان: شما عروس دریایی ها بود. این عنوان از سه بخش عروس+دریایی+ها تشکیل شده بود و اندازه مناسبی داشت. عنوان انتخابی به دور از کلیشه‌ بود و تکراری نبود. عنوان انتخابی با هر دو ژانر انتخاب شده (طنز و اجتماعی) به طور محسوسی در ارتباط بود. عنوان از کلمات ساده ای تشکیل شده بود و کل داستان را لو نداده بود که موجب جذب و کنجکاوی کردن خواننده می‌شود.

ژانرها: از دو ژانر طنز و اجتماعی در رمانتان نام برده بودید. ژانر طنز با توجه به نوع حرف زدن و تشبیهات استفاده شده در نوشتن رمان که به نوعی نویسنده رمان را از دیدی طنز ادامه می‌داد به طور محسوس در رمان وجود داشت. ژانر اجتماعی هم با توجه به وضعیت زندگی شخصیت‌های داستان در رمان قابل درک و مشاهده بود. در کل هر دو ژانر به درستی انتخاب شده بودند.

خلاصه: خلاصه اندازه مناسبی داشت. از کلمات ساده ای تشکیل شده بود و داستان را لو نمی داد. خلاصه دور از کلیشه بود و تکراری نبود. خلاصه انتخابی به خاطر لو ندادن داستان موجب جذب و کنجکاو شدن خواننده برای خواندن ادامه رمان میشود. همچنین خلاصه نوشته شده به طور محسوسی با دو ژانر انتخابی ارتباط داشت. همین طور خلاصه ارتباط کامل و قابل فهمی با بدنه دارد.

جلد رمان: تصویر جلد ارتباط کامل و محسوسی با ژانر‌های انتخابی داشت. عکس چند زن و بچه به همراه یک مرد و رنگ شاد تصویر ارتباط محسوسی با ژانر‌ها داشتند. همچنین فونت استفاده شده برای عنوان رمان در جلد مناسب بود و چینش خوبی داشت. تکست جلد نیز با ژانر طنز و ارتباط محسوسی داشت ولی ارتباطی با ژانر اجتماعی در آن دیده نمیشد. همچنین تکست جلد ارتباط محسوس و کاملی با بدنه رمان داشت.

مقدمه: مقدمه رمان شما اندازه مناسبی داشت. مقدمه از کلمات و جملات ساده‌ای تشکیل شده بود. در مقدمه توصیف خاصی از اشخاص و مکان ها دیده نمیشد. مقدمه دور از کلیشه بود و داستان را لو نمی‌داد و با داشتن ابهامات موجب جذب خواننده می‌شود. در مقدمه ژانر طنز به خاطر استفاده از تشبیه‌ها به طور محسوس وجود داشت و با توجه به موضوع چند همسری ارتباط محسوسی با ژانر اجتماعی نیز در آن دیده می‌شد. همچنین مقدمه، ارتباط محسوسی با بدنه دارد.

آغاز: شما با صحنه شروع شد که دو تا از شخصیت های رمان در حیاط هستند و هرکدام مشغول کار خود هستند که در ادامه به خاطر کار نکردن یکی از شخصیت‌ها میان آنها بحثی صورت می گیرد که در همین زمان شخصیت سوم (رقیه) وارد داستان می‌شود. آغاز شما به دور از کلیشه بود و به قدر کافی مجهول و ابهام داشت که باعث جذب و تشویق کننده برای خواندن ادامه رمان شد. همچنین در آغاز از توصیفات اشخاص استفاده شده بود که باعث جذاب تر شدن آغاز رمان شده بود. آغاز به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمی داد و موجب گیج شدن خوانده نمیشد.

میانه: میانه رمان شما با ورود شاهرخ به همراه همسر جدیدش، با خبر شدن بچه‌هایش از همسر جدید شاهرخ و آمدن همسایه‌‌شان برای مهمانی ادامه میابد. ورود شاهرخ به همراه همسر جدیدش به خانه نقطه اوج داستان بود و به نوعی میانه از نقطه اوج شروع شده بود. میانه داستان به دور از کلیشه بود و اطلاعات آرام آرام به خواننده داده می‌شدند که موجب گیج نشدن خواننده میشد. همچنین میانه رمان به دور از کلیشه بود و جذب و کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده دارد.

لحن و بافت: لحن رمان شما در مونولوگ‌ها ادبی و در دیالوگ‌ها محاوره‌ای بود. این انتخاب مناسب بود و به طور کامل رعایت شده بود. این لحن در کل رمان به خوبی رعایت شده بود و بافت رمان یکدست بود.

سیر رمان: سیر رمان شما سرعت متعادلی داشت. اتفاقات به سرعت و پشت سر هم نمی‌افتادند و به هر اتفاق به اندازه کافی پرداخته شده بود. نه آنقدر سریع که موجب گیج شدن خواننده شود و نه آنقدر آرام که باعث خستگی خواننده شود.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها به خوبی رعایت شده بود و به گونه‌ای نبود که یک پارت دیالوگ محور باشد و پارت دیگر مونولوگ محور‌. متفاوت بودن دیالوگ شخصیت‌ها باهم رعایت شده بود و همچنین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌دادند و از علائم مناسب با حالت و نوع بیان جمله استفاده شده بود.

شخصیت پردازی: شخصیت پردازی شما به دور از کلیشه و غیر مستقیم بود. شخصیت‌ها با سرعتی متعادل و در طول داستان شناخته می‌شدند و از توصیف مستقیم و ناگهانی خودداری شده بود.صفات اخلاقی داده شده به هر شخصیت نیز با هم تناسب داشت.

توصیف مکان: توصیف مکان به طور غیر مستقیم و به اندازه بود. توصیف مکان در طول رمان به اندازه وجود داشت و موجب بهتر شدن درک خواننده از رمان شده بود.

صدا‌ها و آوا‌ها: توصیف صدا و آوا نیز در متن رعایت شده بود و به اندازه کافی وجود داشت.

احساسات: احساسات شخصیت‌های رمان کامل و قابل درک توصیف شده بود. احساسات گفته شده برای هر شخصیت با مکان و زمانی که گفته شده بود تناسب داشت و به طور محسوس توصیف شده بود.

زاویه دید: زاویه‌ی دید در داستان، تماماً سوم شخص بود. این زاویه‌ی دید در کل متن محسوس بود و در طول داستان نیز به درستی نوشته شده بود‌.

کشمکش و تعلیق: کشمکش‌های بیرونی به طور کامل در رمانتان وجود داشت و محسوس بود. کشمکش‌های بیرونی مثل زن گرفتن مجدد شاهرخ در رمان کاملا محسوس و قابل درک بود. همچنین سرنوشت و نتیجه زندگی سه زن قبلی شاهرخ با زن جدیدش تعلیق مناسب و کنجکاو کننده‌ای برای رمان بود.

ایده و پیرنگ: پیرنگ داستان درباره‌ی مردی به نام شاهرخ است که سه بار ازدواج کرده و حال همراه همسر چهارمش به خانه برگشته است. ایده به دور از کلیشه بود پردازش نسبتا خوبی هم داشت. در کل رمان دارای ایده و پردازش خوبی بود.

ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی و املایی در رمان کم بود و در این زمینه دقت کافی شده بود.

باور پذیری: رمان شما از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده، توصیفات و شخصیت‌ها از نظر باور پذیری قابل درک و مناسب بودند.

سخن آخر: پیشرفت‌های بزرگ، حاصل تلاش‌های کوچک است. امیدوارم این نقد برایتان مفید بوده‌ باشد. از خواندن رمان زیبایتان لذت بردم.
سلام خدمت شما
ممنون از نقد زیباتون🌹
 

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,755
32,247
مدال‌ها
10
به نام نامی یزدان

عنوان رمان: شما عروس دریایی ها بود. این عنوان از سه بخش عروس+دریایی+ها تشکیل شده بود و اندازه مناسبی داشت. عنوان انتخابی به دور از کلیشه‌ بود و تکراری نبود. عنوان انتخابی با هر دو ژانر انتخاب شده (طنز و اجتماعی) به طور محسوسی در ارتباط بود. عنوان از کلمات ساده ای تشکیل شده بود و کل داستان را لو نداده بود که موجب جذب و کنجکاوی کردن خواننده می‌شود.

ژانرها: از دو ژانر طنز و اجتماعی در رمانتان نام برده بودید. ژانر طنز با توجه به نوع حرف زدن و تشبیهات استفاده شده در نوشتن رمان که به نوعی نویسنده رمان را از دیدی طنز ادامه می‌داد به طور محسوس در رمان وجود داشت. ژانر اجتماعی هم با توجه به وضعیت زندگی شخصیت‌های داستان در رمان قابل درک و مشاهده بود. در کل هر دو ژانر به درستی انتخاب شده بودند.

خلاصه: خلاصه اندازه مناسبی داشت. از کلمات ساده ای تشکیل شده بود و داستان را لو نمی داد. خلاصه دور از کلیشه بود و تکراری نبود. خلاصه انتخابی به خاطر لو ندادن داستان موجب جذب و کنجکاو شدن خواننده برای خواندن ادامه رمان میشود. همچنین خلاصه نوشته شده به طور محسوسی با دو ژانر انتخابی ارتباط داشت. همین طور خلاصه ارتباط کامل و قابل فهمی با بدنه دارد.

جلد رمان: تصویر جلد ارتباط کامل و محسوسی با ژانر‌های انتخابی داشت. عکس چند زن و بچه به همراه یک مرد و رنگ شاد تصویر ارتباط محسوسی با ژانر‌ها داشتند. همچنین فونت استفاده شده برای عنوان رمان در جلد مناسب بود و چینش خوبی داشت. تکست جلد نیز با ژانر طنز و ارتباط محسوسی داشت ولی ارتباطی با ژانر اجتماعی در آن دیده نمیشد. همچنین تکست جلد ارتباط محسوس و کاملی با بدنه رمان داشت.

مقدمه: مقدمه رمان شما اندازه مناسبی داشت. مقدمه از کلمات و جملات ساده‌ای تشکیل شده بود. در مقدمه توصیف خاصی از اشخاص و مکان ها دیده نمیشد. مقدمه دور از کلیشه بود و داستان را لو نمی‌داد و با داشتن ابهامات موجب جذب خواننده می‌شود. در مقدمه ژانر طنز به خاطر استفاده از تشبیه‌ها به طور محسوس وجود داشت و با توجه به موضوع چند همسری ارتباط محسوسی با ژانر اجتماعی نیز در آن دیده می‌شد. همچنین مقدمه، ارتباط محسوسی با بدنه دارد.

آغاز: شما با صحنه شروع شد که دو تا از شخصیت های رمان در حیاط هستند و هرکدام مشغول کار خود هستند که در ادامه به خاطر کار نکردن یکی از شخصیت‌ها میان آنها بحثی صورت می گیرد که در همین زمان شخصیت سوم (رقیه) وارد داستان می‌شود. آغاز شما به دور از کلیشه بود و به قدر کافی مجهول و ابهام داشت که باعث جذب و تشویق کننده برای خواندن ادامه رمان شد. همچنین در آغاز از توصیفات اشخاص استفاده شده بود که باعث جذاب تر شدن آغاز رمان شده بود. آغاز به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمی داد و موجب گیج شدن خوانده نمیشد.

میانه: میانه رمان شما با ورود شاهرخ به همراه همسر جدیدش، با خبر شدن بچه‌هایش از همسر جدید شاهرخ و آمدن همسایه‌‌شان برای مهمانی ادامه میابد. ورود شاهرخ به همراه همسر جدیدش به خانه نقطه اوج داستان بود و به نوعی میانه از نقطه اوج شروع شده بود. میانه داستان به دور از کلیشه بود و اطلاعات آرام آرام به خواننده داده می‌شدند که موجب گیج نشدن خواننده میشد. همچنین میانه رمان به دور از کلیشه بود و جذب و کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده دارد.

لحن و بافت: لحن رمان شما در مونولوگ‌ها ادبی و در دیالوگ‌ها محاوره‌ای بود. این انتخاب مناسب بود و به طور کامل رعایت شده بود. این لحن در کل رمان به خوبی رعایت شده بود و بافت رمان یکدست بود.

سیر رمان: سیر رمان شما سرعت متعادلی داشت. اتفاقات به سرعت و پشت سر هم نمی‌افتادند و به هر اتفاق به اندازه کافی پرداخته شده بود. نه آنقدر سریع که موجب گیج شدن خواننده شود و نه آنقدر آرام که باعث خستگی خواننده شود.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها به خوبی رعایت شده بود و به گونه‌ای نبود که یک پارت دیالوگ محور باشد و پارت دیگر مونولوگ محور‌. متفاوت بودن دیالوگ شخصیت‌ها باهم رعایت شده بود و همچنین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌دادند و از علائم مناسب با حالت و نوع بیان جمله استفاده شده بود.

شخصیت پردازی: شخصیت پردازی شما به دور از کلیشه و غیر مستقیم بود. شخصیت‌ها با سرعتی متعادل و در طول داستان شناخته می‌شدند و از توصیف مستقیم و ناگهانی خودداری شده بود.صفات اخلاقی داده شده به هر شخصیت نیز با هم تناسب داشت.

توصیف مکان: توصیف مکان به طور غیر مستقیم و به اندازه بود. توصیف مکان در طول رمان به اندازه وجود داشت و موجب بهتر شدن درک خواننده از رمان شده بود.

صدا‌ها و آوا‌ها: توصیف صدا و آوا نیز در متن رعایت شده بود و به اندازه کافی وجود داشت.

احساسات: احساسات شخصیت‌های رمان کامل و قابل درک توصیف شده بود. احساسات گفته شده برای هر شخصیت با مکان و زمانی که گفته شده بود تناسب داشت و به طور محسوس توصیف شده بود.

زاویه دید: زاویه‌ی دید در داستان، تماماً سوم شخص بود. این زاویه‌ی دید در کل متن محسوس بود و در طول داستان نیز به درستی نوشته شده بود‌.

کشمکش و تعلیق: کشمکش‌های بیرونی به طور کامل در رمانتان وجود داشت و محسوس بود. کشمکش‌های بیرونی مثل زن گرفتن مجدد شاهرخ در رمان کاملا محسوس و قابل درک بود. همچنین سرنوشت و نتیجه زندگی سه زن قبلی شاهرخ با زن جدیدش تعلیق مناسب و کنجکاو کننده‌ای برای رمان بود.

ایده و پیرنگ: پیرنگ داستان درباره‌ی مردی به نام شاهرخ است که سه بار ازدواج کرده و حال همراه همسر چهارمش به خانه برگشته است. ایده به دور از کلیشه بود پردازش نسبتا خوبی هم داشت. در کل رمان دارای ایده و پردازش خوبی بود.

ایرادات نگارشی: ایرادات نگارشی و املایی در رمان کم بود و در این زمینه دقت کافی شده بود.

باور پذیری: رمان شما از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده، توصیفات و شخصیت‌ها از نظر باور پذیری قابل درک و مناسب بودند.

سخن آخر: پیشرفت‌های بزرگ، حاصل تلاش‌های کوچک است. امیدوارم این نقد برایتان مفید بوده‌ باشد. از خواندن رمان زیبایتان لذت بردم.
سلام عزیزم...
مرسی از نقدت
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین