- Jul
- 1,496
- 991
- مدالها
- 2
سپاس
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!سپاس
سلام علیکمعرض ادب
![]()
در حال تایپ - [رمان پرتگاه نگاه تو] اثر « NIRI کاربر انجمن رمان بوک»
نام رمان: پرتگاه نگاه تو نویسنده: NIRI ژانر: عاشقانه، پلیسی، جنایی گروه نظارت: (S.O.W (1 خلاصهی رمان: روزها گذشت و گذشت و گذشت، و ما در همین روزها بود که یک پاک کن برداشتیم و پاک کردیم آسمان زندگی را... . غافل از ابرهایی که در صفحهی آسمان شهر دلمان پدید آمد و آخ که همین ابرها بود که سیلابی...forum.romanbook.ir
درخواست طراحی جلد داشتم...
کسی پاسخگو نیست؟موضوع 'قُربانیِاُقیانوس اثر سنا :)' داستانک - قُربانیِاُقیانوس اثر سنا :)
باسلام. درخاست جلد برای داستانک قربانیاقیانوس.
سلام علیکمموضوع 'قُربانیِاُقیانوس اثر سنا :)' داستانک - قُربانیِاُقیانوس اثر سنا :)
باسلام. درخاست جلد برای داستانک قربانیاقیانوس.
سلام علیکمسلام درخواست طراحی جلد دلنوشته رو داشتم
نام دلنوشته:چهارچوب
ژانر: اجتماعی ، درام
نام نویسنده: پانیک۳۱۵
![]()
دلنوشته چهارچوب | پانیک۳۱۵
نام دلنوشته: چهارچوب نام دلنویس: پانیک۳۱۵ ژانر : درام، اجتماعی ناظر: @ویتامین :) مقدمه: فنجان از من و قهوه از تو، ضیافتت را شروع کن. آدمها در این دنیای بیعاطفه نیاز به عشق دارند. نیاز به یک همراه که سکوتشان را درک کند. تا چه وقت قرار است عشقی که برای ماندن خودمان صرف میکنیم، به دیگران ندهیم؟!forum.romanbook.ir
سلام علیکمدرخواست جلد داستان دیوانه ها خوشبخت ترند![]()
داستان کوتاه - [دیوانه ها خوشبخت ترند] اثر 《کیانا میرزاپور کاربر انجمن رمان بوک》
نام داستان: دیوانه ها خوشبخت ترند نویسنده: کیانا میرزاپور ژانر: اجتماعی، درام ناظر: @رقیه ویراستار: @Azar مقدمه: در رقص و تکاپو برای زندگی سیاهم، برای زنده ماندن تلاش میکنم، اما من چه هستم؟ من چه کردم با زندگی که شاید سهم من تنها غم و اندوه در آن است؟ خلاصه: من ترانهم، ترانه ای پر از غم و غصه...forum.romanbook.ir
سلام علیکم
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک