- Sep
- 2,671
- 7,019
- مدالها
- 2
مشکلی نیست عزیزممعذرت میخوام اعلانش برام نیومده بود
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!مشکلی نیست عزیزممعذرت میخوام اعلانش برام نیومده بود
منتقد: @ممد صنوبر
منتقد شما: @ماه زده!![]()
خشت کوچک، طنینم را میشنوی؟ / حمیم کاربر انجمن رمان بوک
بسم آفرینندهی مفرد یار! نام اثر: خشت کوچک، طنینم را میشنوی؟ ژانر: تراژدی نویسنده: @حمیم ناظر : @♡KOSAR♡ تگ: برتر ویراستار: @Fatemeh.sahrayii کپیست: @حمیم هَمدم خاکیِ من، تو نیز قلب آجریات شکست؟ میدانم تو هم مثل منِ آهنی، روزی ستبر و نستوه بودهای. اما چیزی که من و تو هیچگاه در...forum.romanbook.ir
درخاست نقد
منتقد شما: @YASNAوقت بخیر
موضوع 'نامههایی که در باغ آلبالو گم شد | لیلی کاربر انجمن رمان بوک' دلنوشته - نامههایی که در باغ آلبالو گم شد | لیلی کاربر انجمن رمان بوک
ووقت بخیر
موضوع 'نامههایی که در باغ آلبالو گم شد | لیلی کاربر انجمن رمان بوک' دلنوشته - نامههایی که در باغ آلبالو گم شد | لیلی کاربر انجمن رمان بوک
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک