درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

[DELVIN]

نام اثر: ابلیس‌ها خطرناک‌اند!
نویسنده: نگین
ژانر: ترسناک
خلاصه‌: ابلیس‌ها خطرناک‌اند؛ طوری که تو را از نابودی به نابودی‌تر می‌کشاند؛ جوری که نمی‌دانی چطور به آن ویرانی رسیده‌ای!
ولی چطور باید خود را از آن‌هایی که مثل خون در ر‌گ‌هایمان هستند محافظت سازیم؟

@مهیاس

 

[a.s.t]

نام اثر: تبعات
نویسنده: a_s_t & lili
ژانر: عاشفانه، تراژدی
خلاصه:
تو همچون باد صبا آمدی دنیای تیره و تار من را روشن کردی!اما همانطور که آمده بودی همانطور هم رفتی و زندگیم را بار دیگر تار کردی! تو می‌روی و من اسیر رویاهایت می‌شوم... به قرص ماه که صورت زیبایت را به یادم می‌آورد می‌گویم در این راه با من باشد! به باد صبا می‌گویم همچون تو نغمه عشق‌مان را بخواند...ای گلچهره‌ی من!

 

[DELVIN]

نام اثر: تبعات
نویسنده: a_s_t & lili
ژانر: عاشفانه، تراژدی
خلاصه:
تو همچون باد صبا آمدی دنیای تیره و تار من را روشن کردی!اما همانطور که آمده بودی همانطور هم رفتی و زندگیم را بار دیگر تار کردی! تو می‌روی و من اسیر رویاهایت می‌شوم... به قرص ماه که صورت زیبایت را به یادم می‌آورد می‌گویم در این راه با من باشد! به باد صبا می‌گویم همچون تو نغمه عشق‌مان را بخواند...ای گلچهره‌ی من!

@مهیاس

 

[شاهدخت]

نام اثر: کلکسیون آرزو‌ نهانیده
نویسنده: Yalda.Sh
ژانر: اجتماعی، تراژدی

آرزوهایی هستند که در ازای برآورده شدن در میان تاریکی افکارمان پوشیده شدند و در زمانی که به فکرشان نیستیم ظاهر می‌شوند، دلیلش زاکه می‌داند؟
یعنی بنا بر افکار انسان‌ها قسمت این است؟

 

[DELVIN]

نام اثر: کلکسیون آرزو‌ نهانیده
نویسنده: Yalda.Sh
ژانر: اجتماعی، تراژدی

آرزوهایی هستند که در ازای برآورده شدن در میان تاریکی افکارمان پوشیده شدند و در زمانی که به فکرشان نیستیم ظاهر می‌شوند، دلیلش زاکه می‌داند؟
یعنی بنا بر افکار انسان‌ها قسمت این است؟

@آیدای بی شآملو

 

[itszari.]

داستان کوتاه: بی‌انتها
نام نویسنده: زری
ژانر: تراژدی، اجتماعی، جنایی، عاشقانه
خلاصه: فریاد نمی‌زند، گویی تمام حرف‌هایش را در دل و اعماق دل‌اش نگه‌داشته است که آن را به مُشت‌مُشت خروار خاک هدیه دهد، انگار زبانش به سقف دهانش چسبیده است، با او چه کرده است روزگارِ بی‌بند و بار؟ غمش بی‌انتهاست و گویی زندگی، هر روز را به کامش تلخ کرده است.
شب که بذرش را در دل شب می‌پروراند، آن‌گاه آسمان خشمش را فرو می‌ریزد و فوران ‌می‌کند و گویی آن مرد دو دستانِ آغشته به خونش را بالا می‌برد و روبه‌ همگان می‌گوید:
- بله من قاتلم!
آن‌گاه عشق است که دست نوازش را بر روی سر گیسوان آن‌ها می‌کشد و در گوش‌شان نغمه‌‌ای عاشقانه می‌سراید.

 

[DELVIN]

داستان کوتاه: بی‌انتها
نام نویسنده: زری
ژانر: تراژدی، اجتماعی، جنایی، عاشقانه
خلاصه: فریاد نمی‌زند، گویی تمام حرف‌هایش را در دل و اعماق دل‌اش نگه‌داشته است که آن را به مُشت‌مُشت خروار خاک هدیه دهد، انگار زبانش به سقف دهانش چسبیده است، با او چه کرده است روزگارِ بی‌بند و بار؟ غمش بی‌انتهاست و گویی زندگی، هر روز را به کامش تلخ کرده است.
شب که بذرش را در دل شب می‌پروراند، آن‌گاه آسمان خشمش را فرو می‌ریزد و فوران ‌می‌کند و گویی آن مرد دو دستانِ آغشته به خونش را بالا می‌برد و روبه‌ همگان می‌گوید:
- بله من قاتلم!
آن‌گاه عشق است که دست نوازش را بر روی سر گیسوان آن‌ها می‌کشد و در گوش‌شان نغمه‌‌ای ع اشقانه می‌سراید.

@مهیاس

 

[پریسان]

نام اثر : فرشته کوچک
نویسنده : pariSAN
ژانر : تخیلی ، فانتزی
خلاصه :این داستان، داستان آندیاست. داستانی پراز شگفتی‌ها و اتفاقات شگفت‌انگیزی که احتمال رخ دادنشان گرچه درواقعیت ناممکن به نظر می‌رسد اما آندیا علاوه‌بر مشکلاتی که درزندگی با آنها روبروست، ناخوداگاه درگیر دنیای دیگری می‌شود که سرنوشت او را خوانده است. یزدان، درپی انتخاب برای برگزیده ای از میان انسان‌هایی با روح بزرگ و بدون گناه، آندیا را وارد بازی‌ای می‌کند که او را برای جنگ بزرگی که درپیش روی اوست، آماده می‌کند ...

 

[Mahli]

نام اثر:ماه کبود
نویسنده:ماهلی
ژانر:عاشقانه ؛روانشناسی
مقدمه:هنوزم یاد نگاه اولت که میوفتم دلم میلرزه انقد چشمات قشنگن که اون شب حس کردم ماه و دیدم دوتا ماه کبود و تیره ولی حالا میگم دریده ترین چشم ها رو داری چشایی که منو نابود کرد...
خلاصه:مینوسا یه دختر دو شخصیتی که تو خانواده خیلی اروم و حرف گوش کنه ولی دوراز خانواده اش ی دختر شرو شور که همه از دستش کلافه ان سر زبون دارو زرنگ سرنوشت اونو با حسام قصه ی ما اشنا کرد یه شب که هردو از اتفاقات مبهمی گذر کرده بودن چشم تو چشم شدن و این چشمها شد سراغار یه زندگی پر پیچ و خم عشقی که سر شاراز نفرته پراز دعوا و حاشیه که تهش به یه اغوش ختم میشه ....

 

[DELVIN]

نام اثر : فرشته کوچک
نویسنده : pariSAN
ژانر : تخیلی ، فانتزی
خلاصه :این داستان، داستان آندیاست. داستانی پراز شگفتی‌ها و اتفاقات شگفت‌انگیزی که احتمال رخ دادنشان گرچه درواقعیت ناممکن به نظر می‌رسد اما آندیا علاوه‌بر مشکلاتی که درزندگی با آنها روبروست، ناخوداگاه درگیر دنیای دیگری می‌شود که سرنوشت او را خوانده است. یزدان، درپی انتخاب برای برگزیده ای از میان انسان‌هایی با روح بزرگ و بدون گناه، آندیا را وارد بازی‌ای می‌کند که او را برای جنگ بزرگی که درپیش روی اوست، آماده می‌کند ...

@آیدای بی شآملو

نام اثر:ماه کبود
نویسنده:ماهلی
ژانر:عاشقانه ؛روانشناسی
مقدمه:هنوزم یاد نگاه اولت که میوفتم دلم میلرزه انقد چشمات قشنگن که اون شب حس کردم ماه و دیدم دوتا ماه کبود و تیره ولی حالا میگم دریده ترین چشم ها رو داری چشایی که منو نابود کرد...
خلاصه:مینوسا یه دختر دو شخصیتی که تو خانواده خیلی اروم و حرف گوش کنه ولی دوراز خانواده اش ی دختر شرو شور که همه از دستش کلافه ان سر زبون دارو زرنگ سرنوشت اونو با حسام قصه ی ما اشنا کرد یه شب که هردو از اتفاقات مبهمی گذر کرده بودن چشم تو چشم شدن و این چشمها شد سراغار یه زندگی پر پیچ و خم عشقی که سر شاراز نفرته پراز دعوا و حاشیه که تهش به یه اغوش ختم میشه ....

@F.S.Ka