جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 82,122 بازدید, 2,191 پاسخ و 56 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHROKH

-پریزاد-

سطح
6
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
3,815
13,271
مدال‌ها
12
سلام.. .درخواست تأیید اثر
عنوان؛ من‌‌ و آنها‌
نویسنده: فاطمه؛ سلمانی
ژانر: اجتماعی، تراژدی.
خلاصه؛ باز به وقت‌ش شد، در دلش ترس لانه کرده است! از انچه که؛ وجود ندارد؛ ولی برایش وجود دارد. از آنچه که؛ ترس را در دلش به وجود آورده است ولی آنها نبودند.
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
سلام.. .درخواست تأیید اثر
عنوان؛ من‌‌ و آنها‌
نویسنده: فاطمه؛ سلمانی
ژانر: اجتماعی، تراژدی.
خلاصه؛ باز به وقت‌ش شد، در دلش ترس لانه کرده است! از انچه که؛ وجود ندارد؛ ولی برایش وجود دارد. از آنچه که؛ ترس را در دلش به وجود آورده است ولی آنها نبودند.
@رهایی
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
سلام.. .درخواست تأیید اثر
عنوان؛ من‌‌ و آنها‌
نویسنده: فاطمه؛ سلمانی
ژانر: اجتماعی، تراژدی.
خلاصه؛ باز به وقت‌ش شد، در دلش ترس لانه کرده است! از انچه که؛ وجود ندارد؛ ولی برایش وجود دارد. از آنچه که؛ ترس را در دلش به وجود آورده است ولی آنها نبودند.
@رهایی
 

خاتون؛

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
70
2,590
مدال‌ها
2
عنوان: آلما
نویسنده: فاطمه درگاهی
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه: آلما دختر حاج ملک، مجبور به ازدواج با مردی میشه که هیچ شناختی ازش نداره و در سال اول زندگیشون متوجه خ*یانت همسرش میشه و ...
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
عنوان: آلما
نویسنده: فاطمه درگاهی
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه: آلما دختر حاج ملک، مجبور به ازدواج با مردی میشه که هیچ شناختی ازش نداره و در سال اول زندگیشون متوجه خ*یانت همسرش میشه و ...
@پریزاد
 

Roshana

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
9
36
مدال‌ها
2
نام رمان: عبث احساس دو


ژانر: معمایی، عاشقانه، تراژدی

نویسنده: روشنا اسماعیل زاده

پی نوشت: دوست عزیزم برای خوندن این رمان نیاز هست جلد اول این رمان رو مطالعه کنید چون در ادامه همون رمان نوشته شده، با تشکر.



خلاصه: همه چیز خوب بود بالاخره تونسته بود بر همه مشکلاتش غلبه کنه بالاخره به جایی رسیده بود که آدم ها بهش میگفتن ارامش، ولی یهو طوفان شد، برگشتن عامل بدبختی هاش صفحه قشنگ دفتر زندگیش رو به سمت سیاهی برد. هانیه که دختری نه چندان بزرگ بود حالا باید این بار باز هم برای زندگی میجنگید.



مقدمه: بزودی
 

شاهدخت

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
ارشد بازنشسته
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,788
40,155
مدال‌ها
25
نام رمان: عبث احساس دو


ژانر: معمایی، عاشقانه، تراژدی

نویسنده: روشنا اسماعیل زاده

پی نوشت: دوست عزیزم برای خوندن این رمان نیاز هست جلد اول این رمان رو مطالعه کنید چون در ادامه همون رمان نوشته شده، با تشکر.



خلاصه: همه چیز خوب بود بالاخره تونسته بود بر همه مشکلاتش غلبه کنه بالاخره به جایی رسیده بود که آدم ها بهش میگفتن ارامش، ولی یهو طوفان شد، برگشتن عامل بدبختی هاش صفحه قشنگ دفتر زندگیش رو به سمت سیاهی برد. هانیه که دختری نه چندان بزرگ بود حالا باید این بار باز هم برای زندگی میجنگید.



مقدمه: بزودی
@رهایی
 

دخت پاییزی

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Oct
1
4
مدال‌ها
2
نام اثر :آنا
نویسنده :دخت پاییزی
خلاصه :
باصدای ناله های زنی از خواب بیدار میشم ،ناخود آگاه به سمت در اتاق میرم
باچیزی که میبینم در کنار در می شینم این زن چقدر آشناس
 

.Blue

سطح
1
 
مدیر آزمایشی
مدیر آزمایشی
بازرس انجمن
Jul
513
2,180
مدال‌ها
4
سلام خسته نباشید
درخواست ناظر دارم
اسم اثر: خسته از سرنوشت
نویسنده: سمیرا سادات امیری
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,501
مدال‌ها
2
نام رمان : رقاصه‌ای در آغوش جنگ
ژانر رمان : عاشقانه _ تخیلی _ تراژدی
نام نویسنده : مهرانه عسکری

خلاصه داستان :

این داستان، داستان عاشقی رقاصی پر عشوه با جنگجویی ست که سالهای سال به اجبار در جنگ است. این جنگنده مثل بقیه‌ی سربازان و فرماندهان نیست که بلد نباشد با زن چگونه رفتار کند. برعکس، در آغوشش میتوانی ناز و شرم را یکجا و همزمان حس کنی. رقاصه عرب هم، مردان زیادی را ندیده که اینگونه باشند. گویی، هردو برای هم مسئله ای کشف نشده و تازه هستند. باید دید، نه باید خواند تا بفهمیم آیا گره قلب زن شرق که مردان را با یک پیچ کمر به تاراج می‌برد زودتر باز می‌شود یا قلب جنگجو که با چشمان خمارش می تواند دل هر زن را آب کند.

مقدمه:
صدای موسیقی عربی و بدن‌هایی که می‌لرزند. گوشه‌ای در آن محفل عیاشی، دو هیچی، چشم و قلب هم را به آسمان هفتم بردند.
گوشه‌ای مردی با غیرت، سعی بر پوشاندن تن نیمه عریان دختری دارد که محو مردانگی او شده.
اما در گوشه ای دختری با چشمانش به جنگ خماری چشمان او می رود.
شمشیر یا پابند؟ چرخیدن گرد محاصره یا چرخیدن گرد بدنی که خدا صاحبش را نعمتی عظیم داده؟
جنگ یا رقاصه‌ای از عرب، کدام یک پیروز می‌شود در بدست آوردن جنگجو؟
موسیقی عربی یا موسیقی گریه‌ها؟ کدام یک رقص را پرشورتر می‌کند؟
مرگی از روی زخم شمشیر یا مرگی از روی لذت عاشقی؟
هیچکدام و هردو، رقاصه‌ای در آغوش جنگ تقدیم می‌کند!

(پایان تلخ)
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین