درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

[Mahdi.shahdadi]

نام اثر: سرزمین تاریک بخش اول عقربی خون خواه
نویسنده: مهدی شهدادی
ژانر: تاریخی_فانتزی_عاشقانه
خلاصه: بالدرون، سرزمین که هاله‌ای تاریک او را در بر گرفت به دست چه کسی، یک موجود خبیث یا شاید دلیل دیگری داشت و در این میان چه‌کسی بهتر از مردمان آن دوره می دانند که بر آنها چه گذشت.
حالا داستان ما شروع میشه از یک پسر بچه که هنوز معلوم نیست که توان زنده ماندن در این طوفان حوادث را دارد آن هم در سرزمینی که هنوز رگه هایی از نور خورشید بر آن می تابد ...

 

[شاهدخت]

نام اثر: سرزمین تاریک بخش اول عقربی خون خواه
نویسنده: مهدی شهدادی
ژانر: تاریخی_فانتزی_عاشقانه
خلاصه: بالدرون، سرزمین که هاله‌ای تاریک او را در بر گرفت به دست چه کسی، یک موجود خبیث یا شاید دلیل دیگری داشت و در این میان چه‌کسی بهتر از مردمان آن دوره می دانند که بر آنها چه گذشت.
حالا داستان ما شروع میشه از یک پسر بچه که هنوز معلوم نیست که توان زنده ماندن در این طوفان حوادث را دارد آن هم در سرزمینی که هنوز رگه هایی از نور خورشید بر آن می تابد ...

@KahKeshan (:

 

[@youtab_pr]

نام اثر:غرق در یک حسرت
نویسنده:ساجده چابک رو (پریچهر)
ژانر:عاشقانه ، اجتماعی ، تراژدی
خلاصه‌:
لباسِ ساحلی آبی رنگش را ، به تن داشت و از پنجره درحال تماشای باریدن ابرها بود ، گویا آسمان گریه اش گرفته بود ، از باران بدش می آمد ، تمام داشته هایش را در باران از دست داده بود ، قضیه درست برمیگشت به سینزده سال قبل ، همانجایی که ریشه ی احساس و مهربانی را در وجود خودش خشکاند ، آنجایی آیدا عوض میشود و آرمان را به تبعیت از خودش ، می برد و "نوا" امّا قصد ندارد اینبار تسلیم سرنوشت باشد ، قلم زندگیش را در دست میگیرد و خودش مینویسد ، بازی میکند و به اجرا درمی آورد !

 

[شاهدخت]

نام اثر:با ، بال شکسته پریدن
نویسنده:ساجده چابک رو (پریچهر)
ژانر:عاشقانه ، اجتماعی ، غمگین
خلاصه‌:
لباسِ ساحلی آبی رنگش را ، به تن داشت و از پنجره درحال تماشای باریدن ابرها بود ، گویا آسمان گریه اش گرفته بود ، از باران بدش می آمد ، تمام داشته هایش را در باران از دست داده بود ، برای هرچیزی آماده بود . . . برگشت به سینزده سال قبل ، درست اواسط اردیبهشت ماه بود که دست در دست آیدا گره زده بودند و دورتادور ِ حیاط را قدم میزدند ، اینبار قرار نبود ببازد ؛ دیگر اجازه نمیداد با او بازی کنند !

@YASNA.B

 

[*الناز*]

نام اثر:فراتر از قلمرو
نویسنده:الناز
ژانر:تخیلی، راز آلود، هیجانی
خلاصه‌:این رمان در مورد دختری است که بلافاصه پس از تولدش در حالی که نوزاد یک روزه بود برای زنده ماندن و نجات دادن دنیای خودش به بُعد انسان ها فرستاده می‌شود و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای زیادی به دستور الهه های اساطیر زمان بازگشت به دنیای خودش صادر می‌شود با بازگشتش به بُعد خودش اتفاق هایی می افتد که باعث تغییر خیلی چیز ها می‌شود و...

 

[_ نفس _]

نام اثر:فراتر از قلمرو
نویسنده:الناز
ژانر:تخیلی، راز آلود، هیجانی
خلاصه‌:این رمان در مورد دختری است که بلافاصه پس از تولدش در حالی که نوزاد یک روزه بود برای زنده ماندن و نجات دادن دنیای خودش به بُعد انسان ها فرستاده می‌شود و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای زیادی به دستور الهه های اساطیر زمان بازگشت به دنیای خودش صادر می‌شود با بازگشتش به بُعد خودش اتفاق هایی می افتد که باعث تغییر خیلی چیز ها می‌شود و...

@RaHa_WH

 

[delara]

نام رمان:دختر بودن چجوریه

نام نویسنده :دلارام

ژانر:عاشقانه،اجتماعی،طنز

خلاصه:مهیار پسری که بخاطرموقعیت شغلی که گیرش میاد، با یه قیافه دخترونه وارد یه شرکت میشه و اونجا مشغول به کار میشه، اما به این جنسیت جدید وابستگی بیشتری پیدا میکنه و دیگه دلش نمیخواد پسرونه زندگی کنه تا این که...

 

[شاهدخت]

نام رمان:دختر بودن چجوریه

نام نویسنده :دلارام

ژانر:عاشقانه،اجتماعی،طنز

خلاصه:مهیار پسری که بخاطرموقعیت شغلی که گیرش میاد، با یه قیافه دخترونه وارد یه شرکت میشه و اونجا مشغول به کار میشه، اما به این جنسیت جدید وابستگی بیشتری پیدا میکنه و دیگه دلش نمیخواد پسرونه زندگی کنه تا این که...

@SHAHSANAM (:

 

[Me~]

نام رمان:از من تا او
نام نویسنده:*aram*
ژانر:عاشقانه
خلاصه:ماهی دختر پرورشگاهی که باید از پرورشگاه بیرون بره، از پرورشگاه بیرون میره و در به در کار، اما به یک دختر تنها که تحصیلاتش دیپلمه کار میدن، تا اینکه به عنوان آبدارچی توی شرکت مروارید خانم زنی مغرور و سرد استخدام میشه و این استخدام اون رو با پسر مروارید آشنا میکنه، آشنایی که...

 

[asra85]

نام اثر:در پرتوی آرامش
نویسنده: اسرا
ژانر: عاشقانه،پلیسی، معمایی
خلاصه: هانا، دختری دورگه ای که پدرش ایرانی و مادرش آلمانی است، او همراه پدرش به ایران می آیند، اما دوروز بعداز اقامتشان، پدرش به طرز مشکوکی کشته می‌شود و...