- Feb
- 154
- 1,031
- مدالها
- 2
با سلام
نام اثر:در بند دژم
ژانر: عاشقانه اجتماعی
درخواست تعیین ناظر را دارم
نام اثر:در بند دژم
ژانر: عاشقانه اجتماعی
درخواست تعیین ناظر را دارم
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!نام اثر: توفش
ژانر: تاریخی درام عاشقانه تراژدی
با سلام
نام اثر:در بند دژم
ژانر: عاشقانه اجتماعی
درخواست تعیین ناظر را دارم
عنوان اثر: آغاز زندگی
نام نویسنده: مبینا
ژانر: سیاسی، عاشقانه، تخیلی
خلاصه: دختری به نام سلینا بود که از کودکی آرزو داشت که به دنیای دیگری برود؛ چون در دنیای واقعی کسی را نداشت. اما بخاطر اینکه چند سال گذشته و هنوز آرزوی او برآورده نشده بود. دیگر امیدی نداشت و تصمیم گرفت فقط زندگی کند. یک روز که در حال کشیدن طراحی برای داستانش بود. که ناگهان وارد نقاشی خود شد، در نقش دختر نخست وزیر او حالا باید برای بیرون رفتن به دنیای واقعی برای خود عشقی پیدا کند. که داستان زندگی غم انگیزش شروع می شود.
درخواست تعیین ناظر را دارم
نام اثر: سرشت آذرین
ژانر: عاشقانه، مافیایی، هیجان انگیز
نویسنده: آتِنا
خلاصه: رادین راد، مردی جذاب، بیرحم و نابغه، در ۲۸ سالگی به قدرتمندترین رئیس مافیا در ایران تبدیل شده است. با نفوذی بیحد و حصر و استراتژیهای دقیق، تنها یک قدم با هدف نهایی خود، ریاست کل مافیاها فاصله دارد. اما یک مانع بزرگ بر سر راهش است...
نام اثر:متانویا
نویسند: فاطیما
ژانر: تراژدی، جنایی، عاشقانه
خلاصه:
توی زبان یونانی کلمه ای هست به اسم متانویا؛ به معنای سیر تغییر و تحول توی باور ها یا روش زندگی. درواقع مثل یه معجزه، یه نور توی تاریکی که مسیر زندگی رو تغییر میده.
اون دختر خسته تر و شکسته تر از چیزی بود که کوچیک ترین امیدی به این معجزه داشته باشه، ولی دقیقا جایی که انتظارشو نداشت تونست اون نور و توی تاریکی مطلق اطرافش پیدا کنه؛ البته درواقع نور بود که اون و پیدا کرد.
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک