جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء ماه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته انشاء‌های کاربران توسط Mhb با نام ماه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 257 بازدید, 0 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته انشاء‌های کاربران
نام موضوع ماه
نویسنده موضوع Mhb
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mhb
موضوع نویسنده

Mhb

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
25
122
مدال‌ها
1
انشا در مورد ماه
نویسنده. مهدی‌ میکائیلی
ژانر
چشم هايش روياى روز را مى بيند وسکوتش حرف از آرزوهايش مى زند ،آرزوى يک بار ديدن رخ يار ويک بار لمس عشق ،يک بارگرماى وجود خورشيدش...
تا ديده مى گشايد باز هم تاريکى مى بيند باز هم حس هاى خفته وباز هم جهانى تهى از رنگ ونگارهاى عاشقانه...
گويا دوباره به خواب مانده وازدست داده لحظه هاى خوش عشق ناب را... بغضش گرفته ولى اشکش نمى ريزد. مى نگرد ومى نگرد وميان سياهى هاى دنيا دنبال تکه اى اميد مى گردد ولى افسوس که همه در غم اند ،يکى درغم مال و يکى درغم جان ويکى درغم يار...
دريايش سوداى اورا دارد واو غم خورشيد ،دريا هم عادت کرده بود به نوازش هاى شبانه ى ماه ،
ولى دنيا همين است ،ماه هم براى دريا مغرور شده ،وپشت ابرهاى به خشم فرورفته مخفى شده, رفته تا عاشقى بهت زده دراين عالم بسازد رفته تا غمى برغم جهان بيفزايد. افسوس که رسم زمانه همين است اين بار ماه هم پشت ابر مى ماند وخيال بيرون آمدن ندارد...
ماه فانوس شب است وعروس زيباى آسمان ،مثل صاعقه تاريکى مردم را مى شکافد ومهر اندکش را نثار جهان خسته از هياهو مى کند ،همين که بسيارى غم با او حلق آويز مى شود اين بار ماه فقط نگاه مى کند ،نگاهى سرد ،نگاهى تاريک،نگاهى سياه واين بار سياهى مى گستراند. هر عاشقى همين است غمش تاريک است و بى صدا.....
 
بالا پایین