هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود.
https://t.me/iromanbook
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
رها شده[ماهشید اغبر] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک»
آذرخش در تلاطم جنگ است؛
آری!
او هم تعویذ قدرت خود شده است،
او کنون قدرت خود را برتر می‌داند.
در معلل زندگی‌ش عشق جایی نداشت و قددت تمامی افکارش بود... .
در تلاطم جنگ خونی دیده نمی‌شود... .
همه چیز پر از دود اغبر است؛
نه احساسات معنا دارد نه غم و نه شادی.
آری!
در این جنگ کذب هیچ‌کسی احساسات را حس نمی‌کند.
می‌دانید؟
اغبرها ماهشید را در اسارت دارند.
ماهی که نماد زیبایی و مهربانی‌هاست... .
ماهی که سرچشمه‌ی خوبی‌هاست!
ماهی که عاشقی‌اش زبان‌زد سراسر آسمان است... .
نور ماه در اسارت، تمامی دلتنگی ر با خود می‌برد.
دلتنگی که یار خود را نمی‌بیند... .
ولی... ولی هر معشوق حس عاشقی دررونش جوانه می‌زند.
ولی ای ماه بسوزد عشقی که درونت خاکستر شده است.
قلب‌ها پمپاژ زندگی هستند!
ولی... ولی پمپاژ عاشقی به‌کجا رفته است؟
نور تابان ماهشید به‌کجا گرفتار شده است... .
فرسنگ‌ها دور از او؟ یا شاید فرسنگ‌ها در تلاطم نابودی... .
