جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده [آدمک چوبی] از «♡!RAHA کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط - OVERDOSE - با نام [آدمک چوبی] از «♡!RAHA کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,100 بازدید, 25 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع [آدمک چوبی] از «♡!RAHA کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع - OVERDOSE -
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط - OVERDOSE -
موضوع نویسنده

- OVERDOSE -

سطح
4
 
ارشد بازنشسته انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Mar
2,309
14,625
مدال‌ها
7
آدمک!
امروز همانند دیوانه‌ها
در کوچه‌های شهر می‌دویدم و
از مردم سراغت را می‌گرفتم!
کجایی ببینی تا سحر، با غصه همنشین می‌شوم برای نبودنت؟
کجایی ببینی به خیال آمدنت، ساعتی چشم روی هم می‌گذارم تا شاید در خواب ببینمت؟
آدمک بغض دارم، برگرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

- OVERDOSE -

سطح
4
 
ارشد بازنشسته انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Mar
2,309
14,625
مدال‌ها
7
آدمک!
برگرد تا همانند پروانه به دورت بگردم!
برگرد تا در قلبم زندانی‌ات کنم!
برگرد و این دیوانه را تیمار کن!
برگرد و این لحظه‌های پر دردم را به فرجام برسان.
برگرد، بگذار برای آخرین بار در چشمانت بنگرم و بمیرم!
آدمک خسته شده‌ام من، برگرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

- OVERDOSE -

سطح
4
 
ارشد بازنشسته انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Mar
2,309
14,625
مدال‌ها
7
آدمک!
مگر تو قلب نداری؟
آخر این داستان سوزناک زندگی‌ام،
دلِ سنگ را آب می‌کند.
قلب چوبی تو که جای خود دارد!
دیگر دست‌هایم بی‌‌حس است.
دیگر جانی برای بودن، ندارم!
دیگر توانی برای تنهایی زندگی کردن، ندارم!
آدمک بغض دارم، برگرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

- OVERDOSE -

سطح
4
 
ارشد بازنشسته انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Mar
2,309
14,625
مدال‌ها
7
آدمک!
بغض گلویم را می‌فشرد.
قلب درد، امانم را بریده است.
کاسه صبرم لبریز شده است.
چشمانم تنها چیزی که می‌بیند، سیاهی است و سیاهی!
سرم گیج می‌رود.
درد هجرانت، چه ها که به سر من نیاورده است.
می‌بینی مرا به چه حال و روزی انداخته‌ای؟
آدمک خسته شده‌ام من، برگرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

- OVERDOSE -

سطح
4
 
ارشد بازنشسته انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Mar
2,309
14,625
مدال‌ها
7
آدمک!
من عمر طولانی نخواهم داشت.
بگذار برای آخرین بار دستان پرمحبتت را لمس کنم.
می‌دانم امروز و فرداست که نفسم برای همیشه قطع شود.
برگرد، نگذار حسرت به دل سفر کنم!
التماس می‌کنم!
از تو، ازدستانت، از چشمانت تا برگردی به کلبه، برای آخرین بار ببینمت و باز بروی!
آدمک بغض دارم، برگرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

- OVERDOSE -

سطح
4
 
ارشد بازنشسته انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Mar
2,309
14,625
مدال‌ها
7
آدمک!
تو نیامدی و این آخرین نوشته است که با دستان ناتوانم برایت می‌نویسم!
این را بدان که من دوستت خواهم داشت!
تو نیامدی ولی بدان این دیوانه، دیوانه وار دیوانه‌ات می‌ماند!
حتی اگر نباشم، بدان یادت در ذهنم باقی خواهد ماند.
بدان سخت‌ترین مجازات عشق، نصیب من شد.
و چه دردناک است که در لحظه آخر مرگ صدایی بشنوی، صدایی سرشار از دردِ عشق که می‌نالد:
آدمک خسته شده‌ام من، برگرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین