جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه نویسنده شویم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط MHP با نام چگونه نویسنده شویم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 12,329 بازدید, 458 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع چگونه نویسنده شویم
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELVIN

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,533
22,017
مدال‌ها
3
3. متنوّع بخوانید: «نویسنده» کسی است که مُتَنَوِّع می‌خواند. او هم کتاب داستانی می‌خواند و هم غیرداستانی. مطالعه کتاب‌های تاریخی، سیاسی، روان‌شناسی، فلسفه، جغرافیا،‌ دینی، اخلاقی، عرفانی،‌ رمان و جامعه‌شناسی از کارهای همیشگی هر «نویسنده» است. متنوّع؛ جوراجور، گوناگون، متعدد، متفرق، و مختلف است.

4. هدف خود را از «نوشتن» مشخص کنید: قبل از این که بنشینید و چیزی بنویسید، از خودتان بپرسید: چرا دارم می‌نویسم؟ از نوشته خود چه نتیجه‌ای می‌خواهید بگیرید؟ می‌نویسید که زندگی کسی را بهتر کنید یا این که منتقد درون خود را ساکت کنید؟ بهترین نوشته‌ها همیشه هدفی کاملاً واضح دارند. اول هدف خود را انتخاب کنید و بعد کار را ادامه دهید.
 

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,533
22,017
مدال‌ها
3
5. زاویه دید خود را در «نوشتن» مشخص کنید: «نویسنده» فردی است که زاویه دید دارد. اگر اول شخص می‌نویسید، سعی کنید دوم شخص و سوم شخص را هم امتحان کنید. اول شخص: من هر روز 15دقیقه می‌نویسم. دوم شخص: تو از هر وقت اضافه‌ای که پیدا می‌کنی، برای «نوشتن» استفاده می‌کنی. سوم شخص: او دیوانه «نوشتن» است و برای فرار از سر و صداهای توی خانه در پشت‌بام و یا داخل پارک و کتابخانه می‌نویسد.

6. برای دل خودتان بنویسید: برای رضایت‌خاطر و لذت خودتان بنویسد. همان‌طور که استیون کینگ می‌گوید: «من این کار را به خاطر لذّت خالصی که در آن هست انجام می‌دهم. اگر شما هم بتوانید این کار را به‌خاطر لذتش انجام بدهید، همیشه «نویسنده» خواهید بود.» کورت ونه‌گوت «نویسنده» هم نظر مشابهی دارد: «موضوعی پیدا کنید که برای شما اهمیت دارد و قلباً احساس می‌کنید دیگران هم باید به آن اهمیّت بدهند. تأثیرگذارترین و مسحورکننده‌ترین جنبه سبک نوشتاری شما هم همین توجّه خالصانه‌ است، نه بازی با کلمه‌ها.»
 

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,533
22,017
مدال‌ها
3
7. گاهی وقت‌ها به زبانی دیگر بنویسید: هاروکی موراکامی، «نویسنده» مطرح ژاپنی، به نکات جالبی اشاره می‌کند. او می‌گوید در اوایل ورودش به رمان‌نویسی، با این که تسلط زیادی به زبان انگلیسی‌ نداشته، رمان‌هایش را به انگلیسی می‌نوشته و بعد آن‌ها را به زبان ژاپنی ترجمه می‌کرده است. همین موضوع باعث شد ‌او به نثر ساده و مختص خودش برسد. با «نوشتن» به زبان انگلیسی حتی به‌صورت دست و پا شکسته هم مهارت نگارش به زبان انگلیسی را در خودمان تقویت می‌کنیم و هم به حساسیت و تسلط بیشتری روی کلمه‌های فارسی می‌رسیم.


8. از «نوشتن» نترسید: هیچ ورزشکار، سخنران، نوازنده و بازیگری بدون تمرین کردن نمی‌تواند مهارت‌های خود را افزایش دهد. رهبران کسب‌وکار فرصت‌های زیادی برای «نوشتن» و بازخورد گرفتن دارند. مقالات مرتبط با صنعت، پست‌های وبلاگ و دیگر محتواهایی که از سوی شما منتشر می‌شوند، فرصت‌ مناسبی برای تمرین در «نویسندگی» و افزایش نفوذ شما هستند. هر قدر کیفیت محتوایی که تولید می‌کنید بالا رود، خوانندگان بیشتر جذب نوشته‌های شما می‌شوند. سعی کنید خودتان را برای «نوشتن» به چالش بکشید و هر ماه حداقل یک متن 700کلمه‌ای بنویسید. سپس از همکارانتان بخواهید که متن شما را از لحاظ نوشتاری و دستورزبان به دقت بررسی کنند و ایرادهای آن را به شما بگویند.
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
همه ما می‌خواهیم بازخورد مثبتی نسبت به محتوایی که برای آن به‌سختی کار می‌کنیم، به دست آوریم، که البته رسیدن به این نتیجه تکنیک‌های خاص خودش را دارد.
به یاد این نقل قول از دیوید اوگیلوی در کتاب "اوگیلوی در تبلیغات" افتادم: وقتی یک تبلیغ می‌نویسم، از شما نمی‌خواهم که به من بگویید که این تبلیغ خلاقانه است. از شما می‌خواهم که این تبلیغ را آنقدر جذاب ببینید که آن محصول را خریداری کنید.
به عبارت دیگر، اگر شما به دنبال چیزی بیشتر از گذاشتن نظر برای یک پست بزرگ هستید، پس باید فوراً اقدام کنید و قبل از اینکه آنها کار دیگری انجام دهند، انگیزه‌ای را در آنها شعله‌ور کنید. آنچه ما سعی بر برانگیختن آن داریم، یک پاسخ عاطفی است. در حقیقت این احساسات است که ما را به سمت عمل حرکت می‌دهد. ریشه لاتین برای کلمه احساس به معنی "حرکت" است، زیرا احساسات به ما انگیزه کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم را می‌دهند. البته مسلما منظورمان این نیست که مخاطبان‌مان با خشم و یا اشک طغیان کنند. ما نمی‌خواهیم کسی را مجبور به احساس بکنیم، بلکه هدف این است که کاری کنیم که محتوای ما را بخوانند و مطابق آن، دست به اقدام بزند. برای این منظور چند راه وجود دارد که در این نوشته به آن اشاره می‌کنیم.
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
1. داستان‌تان را واضح و شفاف بیان کنید
اول این نکته را بگوییم که پاسخ‌های عاطفی از طرف مخاطبان هنگامی به ما می‌رسد که محتوایی که با باورهای‌شان مطابقت دارد را تولید کنیم. اگر واقعاً می‌خواهید مخاطبان را جذب خود کنید، باید مطالب‌تان با ارزش‌های اصلی مخاطبان مطابق باشند و با نحوه دید آنها از جهان و با انتظارات‌شان از آینده همسویی داشته باشد.
دوم اینکه، اگر به زمان ارسطو برگردیم، خواهیم دید متقاعدکنندگان ماهر، قدرت روایت‌گویی دقیق را درک کردند. پس نکته این است که داستان باید آنقدر واضح باشد که آنها بتوانند نتیجه داستانی که برای‌شان اتفاق می‌افتد را ببینند. در حقیقت شما داستان را کاملا واضح می‌گویید، و به دلیل وضوح و شفافیتی که در خط روایی خود دارید، خود مخاطبان نتیجه را پیش‌بینی می‌کنند.
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
2. از شیوه داستان‌گویی ضربه‌ای استفاده کنید
پیشگامان ماهر، از سیاستمداران تا کمدین‌ها، می‌دانند که بهتر است به طور آهسته شروع کنند و همانطور که به پیش می‌روند، ضربه آنی را وارد کنند. هدف هر نوشته شما باید این باشد که مردم را در تمام راه مشغول کنید، و در طول مسیر، ضربه آنی را به منظور فراخوانی برای اقدام وارد کنید. حتما درباره سخنرانی مارتین لوتر کینگ در سال 1963 با عنوان "من رؤیایی دارم"، چیزهایی شنیده‌اید:
این سخنرانی طبق نظرسنجی از متخصصین فصاحت کلام در سال 1999، عنوان بهترین سخنرانی قرن بیستم را در آمریکا به دست آورد. مهم‌تر از همه، این سخنرانی الهام‌بخش جمعیت عظیمی بود که در واشنگتن راهپیمایی کردند که به موجب آن، دولت کندی مجبور شد قوانین حقوق مدنی را به مجلس ببرد.
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
3. از تکنیک «مای مشترک» استفاده کنید
همه ما متعلق به گروه‌های مختلفی هستیم؛ این گروه‌ها می‌توانند شامل گروه‌های قدیمی دانشکده، تیم بسکتبال مورد علاقه و یا جامعه باشند. داشتن تعلق خاطر برای یک مخاطب که احساس کند بخشی از گروه شما است، به طور طبیعی موجب برانگیختگی احساساتش می‌شود.
وحدت و داشتن هویت مشترک فراتر و قدرتمندتر از شباهت‌های دیگر و دوست داشتن‌های ساده عمل می‌کند. نقطه قوت شما هم دقیقا همین‌جاست. شما می‌توانید از این احساس ما بودن در نوشته‌هایتان استفاده کنید و با بسیج کردن گروهی که دارید، از آنها مخاطبان وفادار بسازید. بعد از آن باید نیازهای مشترک گروه را برجسته سازید و برای اعضای گروه‌تان شرح دهید که چگونه شما برای‌شان این نیازها را برطرف می‌سازید، اما رقبایتان این توانایی را ندارند یا چقدر گروه‌های دیگر خواسته‌های شما را کم ارزش می‌دانند. این کار شما باعث تحریک شدن احساسات شما می‌شود و دقیقا همان کاری را می‌کنند که شما می خواهید.
گاهی اوقات نیز می‌توانید از استراتژی «ما بودن» برای الهام بخشیدن به دیگران برای پیوستن به گروه، در نوشته‌های‌تان استفاده کنید. مثلا حالتی را تصور کنید که شما نسبت به موضوعی اعتراض دارید، با مطرح کردن این موضوع افرادی که مثل شما معترض هستند، برای اینکه صدایشان بلندتر به گوش برسند و ببیشتر دیده شوند به گروه شما می‌پیوندد. در حقیقت نوعی احساس داشتن ثبات اجتماعی باعث این کار می‌شود.
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
4. کاری کنید که بخواهند از شما تقلید کنند
حالا که متوجه استراتژی گفته شده در گزینه سوم این نوشته شدید و دیدید که چگونه می‌توان گروه تشکیل داد. وقت آن رسیده که به گروه خود اعتبار ببخشید، در حقیقت شما در این مرحله باید سعی کنید طوری بنویسید که اعضای گروه‌تان از شما تقلید کنند و یا اینکه بخواهند شبیه شما باشند. این کار قطعا کار ساده‌ای نیست، و شما باید حیلی محتاط عمل کنید. اما مطمئن باشید اگر از این مرحله به خوبی رد شوید، خیلی ‌پیشرفت خواهید داشت.
رویکرد هوشمندانه‌‌ای که در این مقطع به کارتان می‌آید این است که ارزش‌هایی چون مشارکت کردن، کمک به یک خیریه، ایجاد وحدت، میل به تعهد، دوام، اقتدار و ثبات اجتماعی را در نوشته‌هایتان برجسته کنید.
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
5. نتیجه‌گیری را به عهده مخاطب بگذارید
آخرین تکنیکی که به شما می‌خواهیم بگوییم این است که درست است باید همه چیز واضح گفته شود، والی هر چیز واضحی را هم نباید بنویسید. مثلا نیازی نیست که به مخاطبان بگویید چرا آنها باید کاری که شما از آنها می‌خواهید انجام دهند را انجام دهند، به جای این موضوع وظیفه درک، تجزیه و تحلیل و نتیجه‌گیری را به عهده خودشان بگذارید. تکنیک آخر بیشتر به این موضوع مربوط است که چه چیزی را نباید بگویید.
 

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
کلام آخر
- داستان باید آنقدر واضح باشد که آنها خود را در حال رسیدن به نتیجه ببینند.
- "تکنیک به اوج رساندن داستان" احساسات مخاطبان را درگیر می‌کند.
- تصمیم این که "آن‌ها اشتباه می‌کنند، شما درست می‌گویید" باید توسط خود مخاطبان گرفته شود.
- مخاطبان باید تصمیم بگیرند که قبل از اینکه شما درخواست کنید، از شما تقلید کنند.
نکته: در نوشته‌هایتان، هرگز پاسخ عاطفی که به دنبال آن هستید را بیان نکنید، زیرا ممکن است یک مکانیسم دفاعی روانشناختی ایجاد کنید. مثلا خطرناک است که قبل از گفتن یک جک، آن را به عنوان خنده دار تلقی کنید و همچنین صورت خوشی ندارد که داستان‌تان را این‌گونه آغاز کنید: "چیزی که می‌خواهیم بگوییم شما را نارحت خواهد کرد". به بیانی دیگر، به مردم نگویید که می‌خواهید داستان‌سرایی کنید، فقط شروع کنید و آن داستان را بسازید.
به دنبال گرفتن نتیجه قطعی از این تکنیک‌ها نباشید. هیچ کدام از این تکنیک‌ها کسی را مجبور به انجام کاری که نمی‌خواهند انجام دهند نمی‌کند. اما اگر آنها را به‌خوبی رعایت کنید، شانس موفقیت خود را بالا برده‌اید.
 
بالا پایین