- Mar
- 1,206
- 6,470
- مدالها
- 1
بعد از تموم شدن حرفم دلرام ادامه داد:
دلرام: برای اینکه خواننده خوبی محسوب بشین، باید توی مواقع ضروری و نیاز، توانایی این رو داشته باشین که بتونین خودتون هم آهنگسازی کنید. مطمئناً همهتون اینجا زدن یه ساز رو بلدین. فرقی نمیکنه با چه سازی آهنگسازی رو انجام میدین، ولی باید سازهای مورد نظرتون با سبکهای خوندنتون هماهنگ باشه. برای مثال آهنگسازی با پیانو برای آهنگهایی توی سبک اپرا و کلاسیک مناسبه. یا ترومپت برای سبک جاز. بعضی ساز ها هم مثل گیتار تقریباً برای آهنگسازی اکثر سبکها مناسبه.
ولی آهنگ های مثلاً توی سبک رپ با ساز خیلی سخت آهنگسازی میشن، برای اینطور آهنگها باید از لوازم موسیقی و دستگاههای مختلفی استفاده کرد.
بعد از تموم شدن حرفش بلند شد و به سمت بچهها رفت.
دلرام: روی این کاغذها یه شعر نوشته شده. احتمالاً قبلاً شنیدینش. آهنگ تهران از سارن. حالا ازتون چی میخوایم؟ شما باید این آهنگ رو با یه سبکی متفاوت از سبک خواننده اصلی و با سبک مورد نظر خودتون آهنگسازی کنید و بخونید. بعدش هم همگی دربارهی نظراتتون دربارهی سبکهای هم دیگه حرف میزنیم.
بعد از پخش کاغذ ها دوباره اومد و کنار من نشست.
با صدای بلندی اعلام کردم:
- فقط پنج دقیقه برای انجام کارتون وقت دارید.
تا این رو گفتم همه با صدای بلندی شروع کردن به اعتراض کردن. با صدای رسایی گفتم:
- هی بچه ها! بچه ها! آرومتر! مهم نیست بار اولتون توی این زمان کم چهطور میشه و چی ازش در میاد، ما فقط میخوایم سبکهاتون رو بشناسیم و براساس سبک ها گروهبندی بشین. همین.
پنج دقیقه بعد همه حاضر آماده مشغول شنیدن آهنگها شدیم.
***
- در کل چند گروه شد؟
دلرام به کاغذ مقابلش نگاهی کرد.
دلرام: دوگروه. پاپ و رپ.
دلرام خم شد و همهی کاغذهای جلومون رو جمع کرد. جعبه پیتزا رو گذاشت جلوم.
دلرام: من که مردم از گشنگی. فردام کلی کار دارم.
از پیتزای توی دستم یه گاز زدم و متعجب پرسیدم:
- چیکار داری؟
دلرام هم یه گاز از پیتزاش زد و گفت:
دلرام: فردا وقت شیمی درمانی دارم. میتونی باهام بیای؟ احتمالاً بعدش نتونم تنهایی بیام.
سرم رو تکون دادم.
- آره، آره. حتما میام.
سرش رو تکون داد و دوباره مشغول پیتزاش شد.
- شیمی درمانی که میکنی، دردت میاد؟
دلرام: موقع تزریق نه. ولی بعدش آره.
با غم و ناراحتی نگاهش کردم. عجیب به این آشنای که مدت کوتاهی بود شناخته بودمش دلبسته بودم.
***
دلرام: برای اینکه خواننده خوبی محسوب بشین، باید توی مواقع ضروری و نیاز، توانایی این رو داشته باشین که بتونین خودتون هم آهنگسازی کنید. مطمئناً همهتون اینجا زدن یه ساز رو بلدین. فرقی نمیکنه با چه سازی آهنگسازی رو انجام میدین، ولی باید سازهای مورد نظرتون با سبکهای خوندنتون هماهنگ باشه. برای مثال آهنگسازی با پیانو برای آهنگهایی توی سبک اپرا و کلاسیک مناسبه. یا ترومپت برای سبک جاز. بعضی ساز ها هم مثل گیتار تقریباً برای آهنگسازی اکثر سبکها مناسبه.
ولی آهنگ های مثلاً توی سبک رپ با ساز خیلی سخت آهنگسازی میشن، برای اینطور آهنگها باید از لوازم موسیقی و دستگاههای مختلفی استفاده کرد.
بعد از تموم شدن حرفش بلند شد و به سمت بچهها رفت.
دلرام: روی این کاغذها یه شعر نوشته شده. احتمالاً قبلاً شنیدینش. آهنگ تهران از سارن. حالا ازتون چی میخوایم؟ شما باید این آهنگ رو با یه سبکی متفاوت از سبک خواننده اصلی و با سبک مورد نظر خودتون آهنگسازی کنید و بخونید. بعدش هم همگی دربارهی نظراتتون دربارهی سبکهای هم دیگه حرف میزنیم.
بعد از پخش کاغذ ها دوباره اومد و کنار من نشست.
با صدای بلندی اعلام کردم:
- فقط پنج دقیقه برای انجام کارتون وقت دارید.
تا این رو گفتم همه با صدای بلندی شروع کردن به اعتراض کردن. با صدای رسایی گفتم:
- هی بچه ها! بچه ها! آرومتر! مهم نیست بار اولتون توی این زمان کم چهطور میشه و چی ازش در میاد، ما فقط میخوایم سبکهاتون رو بشناسیم و براساس سبک ها گروهبندی بشین. همین.
پنج دقیقه بعد همه حاضر آماده مشغول شنیدن آهنگها شدیم.
***
- در کل چند گروه شد؟
دلرام به کاغذ مقابلش نگاهی کرد.
دلرام: دوگروه. پاپ و رپ.
دلرام خم شد و همهی کاغذهای جلومون رو جمع کرد. جعبه پیتزا رو گذاشت جلوم.
دلرام: من که مردم از گشنگی. فردام کلی کار دارم.
از پیتزای توی دستم یه گاز زدم و متعجب پرسیدم:
- چیکار داری؟
دلرام هم یه گاز از پیتزاش زد و گفت:
دلرام: فردا وقت شیمی درمانی دارم. میتونی باهام بیای؟ احتمالاً بعدش نتونم تنهایی بیام.
سرم رو تکون دادم.
- آره، آره. حتما میام.
سرش رو تکون داد و دوباره مشغول پیتزاش شد.
- شیمی درمانی که میکنی، دردت میاد؟
دلرام: موقع تزریق نه. ولی بعدش آره.
با غم و ناراحتی نگاهش کردم. عجیب به این آشنای که مدت کوتاهی بود شناخته بودمش دلبسته بودم.
***
آخرین ویرایش: