00:00
گویند که در ساعتی از شب وقت عاشقی ست.
و من محتاج عاشقی با تو برایم مهم نیست، که باشند دو صفر در کنار هم یا خیر!
گر با تو باشم هر آن وقت عاشقی ست.
در آغوشم گیر تا آرام شوم، خام شوم، فراموش کار شوم؛ هر چه و هر چه تو می خواهی شوم.
آغوشت را برایم باز کن تا فراموش کنم که بودم، که هستم، چه کردم و چه کردی.
من ثانیه ها، دقیقه ها، ساعت ها و روز ها را به وقت تو تنظیم می کنم.
بهترین کار ممکن را با زمان میکنم تا نرسد وقتی که نداشته باشم زمانی برای جبران!
جبران وقت از دست رفته ام. جبران کار های نکرده و کرده ام.
باشد زمانی که نباشیم شرمگین از زمان از دست رفته مان.. .
هر چه می خواهید بگویید، نه! فریاد بزنید. درخواست های تان را فریاد بزنید. هرچند احمقانه!
انجام دهید هر چه را که می خواهید.
ما فقط یک بار زندگی میکنیم نه هزار بار که بگوییم قابل جبران ست.
در کنار کسی باشید که دوستش دارید. کاری را انجام دهید که دوستش دارید.
خود را محکوم نکنید. خود را به قول و زنجیر نکشید.
و در آخر 00:00 زمان عاشقی ست.
عاشقی با خود، عاشقی با معشوق، عاشقی با پدرو مادر.. .
عاشق باشید. عاشق خود!
عشق که حتما لازم به معشوق ندارد.