جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

تبریک تولد ویتامین

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته سالروز متولدین کاربران انجمن رمان بوک توسط DELVIN با نام تولد ویتامین ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,401 بازدید, 32 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته سالروز متولدین کاربران انجمن رمان بوک
نام موضوع تولد ویتامین
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر

گیان

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
فعال انجمن
Oct
2,767
30,334
مدال‌ها
3
عکس-های-زیبای-کیک-تولد-دخترانه.jpg
وای خدا ببین تولد کیه💕
تولد ویتامینم😍
تولد عزیز دلمه😇
ای ننگ بر من که که ندیدم دیروز تولدته🥺
تولدت مباااااارک سارینای قشنگم🥳
الهی که به تمام آرزوهای قشنگت برسی🤲
از خدا میخوام همیشه زیر سایه خانواده‌ت شاد و خوشحال و خوشبخت و موفق زندگی کنی🙏
انشاالله تولد ۱۲۰ سالگیتو کنار کسی که دوستش داری جشن بگیری🎁🎈
امضای خدا پای تمام آرزوهات✍️
دوست قشنگ و دوست داشتنیم😘❤
تولدت مبارک❤️‍🔥
@ویتامین
bamasho-badkonak-16.jpg
 

حیدار

سطح
7
 
کاربر ویژه رمان بوک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار طراحی جلد
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,213
31,176
مدال‌ها
10
تبریک عرض می کنم
ان شالله عاقبت بخیر و موفق باشید
به آنچه که شایسته آن هستید برسید
 

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,653
23,178
مدال‌ها
10
مث چی عصبیم که تآپیک دیروز ثبت نشد و منممممم حواسم نبوددد:||| پس این تاپیک رو با تأخیر بپذیر

شیرین من !
نمی دانم به چه زبان
بابت تمام آنچه که با شکفتنت
ارزانی ام کرده ای سپاسگزار باشم
چشمها گوشها زبان و قلبی را که پیش از تو داشته ام ،
نه به یاد می اورم و نه می خواهم. با تو دوباره زاده شدم
تو به آن قالب گذشته من، روح بخشیدی
نقطه ی پایان تمام نا امیدی ها و خستگی های من
تولدت مبارک عشقم

•••ו••
- عجله نکن، حالا چیزی نشده که! ی بیم... .
ویتا با نگاهی نگران نگاهم می‌کند، سخت است کنترل کردن خنده‌ام.
- بامزم برای ی بیماری کوچیک بستری نمی‌کنن کسی رو که.
دستم را روی صورتم می‌گذارم طوری که خنده‌ام مشخص نباشد، لعنت بهت نفیس! من که به تو گفته بودم نمی‌توانم خنده‌ام را کنترل کنم، بعد بیایم گریه نیز کنم؟ چه چیزهای عجیبی از من می‌خواهی... .
ویتامین سوار بر تاکسی فانتزی و طلایی رنگ انجمن شد و من نیز در کنارش جای گرفتم. دستی به موهایم کشیدم و نگاهم را به راننده دوختم، راننده که بود؟ حسنا! با خنده چشمکی به من زد و با لحنی شبیه به اشخاصی که فرد مهمی در زندگی‌اشان فوت کرده است رو به ویتا گفت:
- ویتااااا آیناز خوب می‌شه، باید خوب بشه نه؟
ویتا با چشمانی گشاد شده از ناله یا نه، مسخره بازی حسنا گفت:
- آره تباهم.
نمی‌دانم چشد، خوددرگیری گرفته باشم انگار سرم را محکم به پشتی صندلی کمک راننده کوبیدم. و بی‌توجه به نگاه گرد آن دو، برای آشکار نشدن خنده‌ام صورتم را کاملا به سمت پنجره برگرداندم.
انتظار به پایان رسید و به تالار پزشکی رسیدیم، از سختی‌های انتقال تاپیک مناسب به تالار پزشکی و ساب پیراپزشکی برایتان نگویم... جان‌مان در آمد.

در آن‌جا یسنا با صورتی مثلااااا ناراحت به سمت‌مان آمد و ویتا را در آغوش کشید. من نیز با نیش باز به سوی تاپیکی که نوشته بود {به ملاقات بیایید} رفتم و با نیش بازتر از ثانیه پیش به سوی هاوار حرکت کردم. هنوز دو قدم به رسیدن به او مانده بود که جیغ و صوت و صدای آن فشفشه است، حال نمی‌دانم صدای همان‌ها به بالا رفت. نگاهم را به سوی درب ورودی دوختم که صورت تزئین شده با برف شادی ویتا، به خنده‌ام انداخت. صدای آهنگ تولدت مبارک با صدای بچه‌ها قاطی شده بود... .
•••ו••
نظرت چیه تم رو ببینیم؟! @ویتامین

مشاهده فایل‌پیوست 99148
و حالا کادو
مشاهده فایل‌پیوست 99150
مشاهده فایل‌پیوست 99138
عه ی کلیپ هم بود که!
ای جد!
گلب من که برای تاپیک تبریکت ضعف رفت.
مرسی بامزه‌ی من، جداً ذوق کردم.
فقط می‌دونی روی حال‌تون حساسم ها، چه خوب هم از این نکته استفاده کردی.
هم دست خودت هم دست بقیه دخترها کلی درد نکنه. 😽😻🫂
 
  • لاو
واکنش‌ها[ی پسندها]: DELVIN

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,653
23,178
مدال‌ها
10
تبرررریکککککک رفیق از یادها رفته
ای جد!
مرسی که خوشگل کم‌پیدا ✨
تولد تبارک سارینای عزیزم ؛)♡°
مرسی همکار مهربون خودم 💖
تبریک گفتنت هم قشنگه 🤍
تولدت مبارکککککککک جونممممم
ایشالا خاطرات خوب شن برات
حالا چیا؟
هرچی دلت میخواد
تولدت پرتکرار جون دلم
مرسی که دورت بگردم. 💕
تولدت مبارک عزیزم ایشالا به بهترین ها برسی
مرسی عزیزِ دلِ من 😻
مبارک باشه انشاءالله
مرسی گل من 😘
تشکّر جناب 🌹
ای جد!
مرسی که خوش‌رنگ من 💞
مبارکههههههههههه🥳🥳🥳
ای جد!
مرسی که نور من 💖
 

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,653
23,178
مدال‌ها
10
مشاهده فایل‌پیوست 99291
وای خدا ببین تولد کیه💕
تولد ویتامینم😍
تولد عزیز دلمه😇
ای ننگ بر من که که ندیدم دیروز تولدته🥺
تولدت مباااااارک سارینای قشنگم🥳
الهی که به تمام آرزوهای قشنگت برسی🤲
از خدا میخوام همیشه زیر سایه خانواده‌ت شاد و خوشحال و خوشبخت و موفق زندگی کنی🙏
انشاالله تولد ۱۲۰ سالگیتو کنار کسی که دوستش داری جشن بگیری🎁🎈
امضای خدا پای تمام آرزوهات✍️
دوست قشنگ و دوست داشتنیم😘❤
تولدت مبارک❤️‍🔥
@ویتامین
مشاهده فایل‌پیوست 99294
ای جد!
من گلبم برای این تبریکت ضعف رفت.
مرسی که مامان کوچولوی ناز خودم 🫂
تبریک عرض می کنم
ان شالله عاقبت بخیر و موفق باشید
به آنچه که شایسته آن هستید برسید
تشکّر جناب پوررضا، لطف دارید. 🌹
 
  • لاو
واکنش‌ها[ی پسندها]: گیان
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,428
29,261
مدال‌ها
15
مث چی عصبیم که تآپیک دیروز ثبت نشد و منممممم حواسم نبوددد:||| پس این تاپیک رو با تأخیر بپذیر

شیرین من !
نمی دانم به چه زبان
بابت تمام آنچه که با شکفتنت
ارزانی ام کرده ای سپاسگزار باشم
چشمها گوشها زبان و قلبی را که پیش از تو داشته ام ،
نه به یاد می اورم و نه می خواهم. با تو دوباره زاده شدم
تو به آن قالب گذشته من، روح بخشیدی
نقطه ی پایان تمام نا امیدی ها و خستگی های من
تولدت مبارک عشقم

•••ו••
- عجله نکن، حالا چیزی نشده که! ی بیم... .
ویتا با نگاهی نگران نگاهم می‌کند، سخت است کنترل کردن خنده‌ام.
- بامزم برای ی بیماری کوچیک بستری نمی‌کنن کسی رو که.
دستم را روی صورتم می‌گذارم طوری که خنده‌ام مشخص نباشد، لعنت بهت نفیس! من که به تو گفته بودم نمی‌توانم خنده‌ام را کنترل کنم، بعد بیایم گریه نیز کنم؟ چه چیزهای عجیبی از من می‌خواهی... .
ویتامین سوار بر تاکسی فانتزی و طلایی رنگ انجمن شد و من نیز در کنارش جای گرفتم. دستی به موهایم کشیدم و نگاهم را به راننده دوختم، راننده که بود؟ حسنا! با خنده چشمکی به من زد و با لحنی شبیه به اشخاصی که فرد مهمی در زندگی‌اشان فوت کرده است رو به ویتا گفت:
- ویتااااا آیناز خوب می‌شه، باید خوب بشه نه؟
ویتا با چشمانی گشاد شده از ناله یا نه، مسخره بازی حسنا گفت:
- آره تباهم.
نمی‌دانم چشد، خوددرگیری گرفته باشم انگار سرم را محکم به پشتی صندلی کمک راننده کوبیدم. و بی‌توجه به نگاه گرد آن دو، برای آشکار نشدن خنده‌ام صورتم را کاملا به سمت پنجره برگرداندم.
انتظار به پایان رسید و به تالار پزشکی رسیدیم، از سختی‌های انتقال تاپیک مناسب به تالار پزشکی و ساب پیراپزشکی برایتان نگویم... جان‌مان در آمد.

در آن‌جا یسنا با صورتی مثلااااا ناراحت به سمت‌مان آمد و ویتا را در آغوش کشید. من نیز با نیش باز به سوی تاپیکی که نوشته بود {به ملاقات بیایید} رفتم و با نیش بازتر از ثانیه پیش به سوی هاوار حرکت کردم. هنوز دو قدم به رسیدن به او مانده بود که جیغ و صوت و صدای آن فشفشه است، حال نمی‌دانم صدای همان‌ها به بالا رفت. نگاهم را به سوی درب ورودی دوختم که صورت تزئین شده با برف شادی ویتا، به خنده‌ام انداخت. صدای آهنگ تولدت مبارک با صدای بچه‌ها قاطی شده بود... .
•••ו••
نظرت چیه تم رو ببینیم؟! @ویتامین

مشاهده فایل‌پیوست 99148
و حالا کادو
مشاهده فایل‌پیوست 99150
مشاهده فایل‌پیوست 99138
عه ی کلیپ هم بود که!
الان من بستری شدم؟/: من کجای داستانم؟/: کی به کیه؟/:
برای بار دوم می‌گم ویتا جان، تولدت مبارک انشالله فسیل شی
 
بالا پایین