- Aug
- 645
- 5,727
- مدالها
- 2
اب طلب نکرده همیشه مراد نیستنازم خیال خاتم لعلت که همچو جم
آفاق را کشید به زیر نگین مرا
گاهی بهانه ایست ک قربانیت کنند
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!اب طلب نکرده همیشه مراد نیستنازم خیال خاتم لعلت که همچو جم
آفاق را کشید به زیر نگین مرا
در وعدهگاه وصل تو جانم به لب رسیداب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست ک قربانیت کنند
از دل تنگ اسيران قفس ياد كنيددر وعدهگاه وصل تو جانم به لب رسید
امید مهر دادی و کشتی به کین مرا
در کارگاه عشق است تدبیر عقل بیکاراز دل تنگ اسيران قفس ياد كنيد
اي كه داريد نشيمن به لب بامي چند
از مكافات عمل غافل مشودر کارگاه عشق است تدبیر عقل بیکار
طوفان نمیکند گوش تعلیم ناخدا را
و خدایی که همین نزدیکی استاز مكافات عمل غافل مشو
گندم از گندم برويد جو ز جو
رفتی و ندیدی که چه محشر کردمدور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
من چگونه بنویسم هدف این دل را؟رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
تو که رفتی همهی ثانیهها سایه شدندمن چگونه بنویسم هدف این دل را؟
که تمام دل من محو بیان دل توست
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک