جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "ب"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \"ب\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 24,959 بازدید, 1,004 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ب\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHVIN*

~swampflower~

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر محروم شده
Jul
924
3,501
مدال‌ها
3
به ارزش این حرفت من از ناراحتی‌ام در قفس رنج هایم آزاد شدم:)
من تو را در فضایی دور از واقعیت یافتم و منتظر دیدن روز هم چشمانی هستم:)
دوستت‌دارم:)
از خودم گفتم این حرفارو اگه بده ببخشید🙂♥️
حرف دلت رو زدی مگه میشه بد باشه
عالیه....

برای تو برای سانیا
من الان خواستم ازخدا
که اون دختریست ازجنس طلا
بادلی پاک بدور از هر ریا
خدایا حاجتش رابکن روا
دورش بدارازهر رنج وبلا
 

دیار

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
159
1,389
مدال‌ها
2
حرف دلت رو زدی مگه میشه بد باشه
عالیه....

برای تو برای سانیا
من الان خواستم ازخدا
که اون دختریست ازجنس طلا
بادلی پاک بدور از هر ریا
خدایا حاجتش رابکن روا
دورش بدارازهر رنج وبلا
♥️🥺بد بود حالم ولی با حرفات خوبش کردی:)
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
بی تو

می‌‌رفتم، می‌رفتم

تنها، تنها

و صبوری مرا

کوه تحسین می‌کرد…

بی تو خاکستر سردم ، خاموش !

نتپد دیگر در سینۀ من ، دل با شوق !

نه مرا بر لب ، بانگ شادی ، نه خروش !

بی تو دیو وحشت هر زمان می دردم !

بی تو احساس من از زندگی بی بنیاد

واندرین دوره ی بیدادگری ها هر دم

کاستن

کاهیدن !

کاهش جانم

کم

کم

…….

چه کسی خواهد دید ،

مُردنم را بی تو ؟
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,153
مدال‌ها
3
بس که من دل را به دام عشق خوبان بسته‌ام

وز نشاط عشق خوبان توبه‌ها بشکسته‌ام

خسته او را که او از غمزه تیر انداخته‌ست

من دل و جان را به تیر غمزهٔ او خسته‌ام

هر کجا شوریده‌ای را دیده‌ام چون خویشتن

دوستی را دامن اندر دامن او بسته‌ام

دوستانم بر سر کارند در بازار عشق

من چو معزولان چرا در گوشه‌ای بنشسته‌ام

چون به ظاهر بنگری در کار من گویی مگر

با سلامت هم نشینم وز ملامت رسته‌ام
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
به کویِ میکده یا رب سحر چه مشغله بود؟

که جوشِ شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود

حدیثِ عشق که از حرف و صوت مُستَغنیست

به نالهٔ دف و نی در خروش و ولوله بود
 

Raaz67

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
فعال انجمن
Apr
1,404
20,145
مدال‌ها
7
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
کسی این رو گفته بود آیا؟ (من خیلی دوسش دارم گفتم یادآوری کنم😁)
 
بالا پایین