جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده بگذار همه بدانند اثر MahsaMHP

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط MHP با نام بگذار همه بدانند اثر MahsaMHP ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,650 بازدید, 35 پاسخ و 13 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع بگذار همه بدانند اثر MahsaMHP
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط - گیتی -
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***
بیا جسم بی‌روحی که ساختی را تحویل بگیر!
زجه بزن دست‌های جسم بی‌روح از دور گردنت باز شود.
اصلا این کار تو است!
کسی را به نقطه‌ای بکشانی که بیمار شود.
معتاد شود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***
معتاد به انتقام از همه... .
معتاد به بی حسی!
معتاد به عشق!
چرخه خوبی است.
نویسنده‌اش متخصصی است برای خودش!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***
عاشق شوی و عشقت تو را رها کند.
من زخم خورده عشقم!
تشنه به انتقام از همه همجنس‌هایش... .
کسی عاشقم می‌شود،
من زخمش می‌زنم.
او تشنه به انتقام از همه همجنس هایم... .

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***
نه! این اول کار تو نیست.
داد بزن و بگو:
- خودت عاشق شدی.
باز هم گفت، باز هم گفت!
مثل این‌که زبان حالیش نمی‌شود.
من عاشق نشدم،
قلبم عاشق شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***
تو عاشقش کردی و زندگیم را ویران ساختی!
هنوز هم سیه پوش از دست دادن عزیزانم برای آن زلزله درون قلبم هستم،
همه با هم به همراه مغزم زیر آوار مرده‌اند.
و من با آن آوار برج بیشعوری‌ام را ساخته‌ام!
به یادت بیاور قانون‌های نحست را به‌خاطر بیاور!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***

به من بگو تا قبل از رفتن پیش نویسنده‌ات،
فریاد بزنم تا همه بدانند.
بگذار همه بدانند از قانون‌هایی که می‌تواند به جای من خودشان تک به تک خفه‌اشان کنند،
آن وقت خودم را هم آسوده خاطر از برجی که خودم ساخته‌ام به پایین پرت می‌کنم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***
بگو آرام درون گوشم مثل پیشین بگو،
بگو! این‌دفعه فرق دارد همه می‌شنوند.
همه متنفر می‌شوند از قانون نحس دنیا... .
نمی‌گویی؟ ترسیده‌ای؟
باز درونم گوشم زمزمه کن.
حتما باید قصد به آتش کشیدنم داشته باشی تا بگویی؟
بگو این‌دفعه من به آتشت می‌کشم!
بگو، نمی‌گویم نترس،
بترس، چنان بترس که خودت با آغوش باز به سوی نویسنده‌ات بروی.




 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23


***
لبخنداش را طویل می‌سازد و برق چشمان‌اش را به چشمانم هدیه می‌کند.
شک ندارم قلب او هم مثل من بی‌تاب است، لبخندهایش همه دیوانه‌ام می‌کنند.
گردنبند بر روی س‍*ی‍*نه‌اش می‌درخشد و زیبایی بی‌مانند‌اش را بارها و بارها به رخم می‌کشاند.
دستان‌اش را می‌گیرم و می‌گویم:
- بی‌خیال قانون دنیا دستانت تا ابد برای من است.
***
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: حسام
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***

به منظره تیره و تاریک مقابل چشم می‌دوزم.
خاطرات درون حافظه بلندمدت مغزم ذخیره شدند و احمقانه قهقه سَر می‌د‌هند.
باران می‌بارد اما، افکارم را پاک نمی‌سازد و انتقام را از فکر من بیرون‌ نمی‌براند،
می‌بارد و نقش اسیدی بر چهره منفور مالک قلبم را بازی می‌کند.
می‌بارد و تداعی می‌کند، قدم‌هایی که با هم با پای برهنه، بدون چتر و زیر باران می‌زدیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,925
مدال‌ها
23
***

قطارت بر شیشه طویل برج بی‌شعوری می‌خورند و تق‌تق‌شان ضربه‌‌ای است بر تفکراتی که یک شبه سوختند.
تعشق، در کلمه‌ای به جز نابودی خلاصه نخواهد شد.
شروع و پایان‌اش آتش شعله‌وری‌ است که اوج می‌گیرد و تا ریشه زندگی را نسوزاند خاموش نمی‌شود.
***
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین