با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!@چکاوکسلام
درخواست تایید رمان دارم.
@آوا...نام اثر: آوای دوشیزگان
نویسنده: Kahkashan
ژانر:اجتماعی،تراژدی
@آوا...نام اثر:مارشمالو
نویسنده:هديه سعادتی
ژانر:طنز،عاشقانه
خلاصه:مسیر زندگی مثل یک تیکه مارشمالو، شیرین و خوشمزهست! گاهی اوقات این مسیر با رقم خوردن یک اتفاق عجیب، شیرین میشه که این اتفاق میتونه با یک سفر و یا ورود یک انسان جدید به زندگیت شروع بشه. نفس و دو دوست دیگش تصمیم میگیرن به سفر کوتاه مدتی برن. از همون ابتدای سفر، شانس باهاشون یار نیست؛ اما داستان همینطور باقی نمیمونه! اونها در این سفر با آدمهایی آشنا میشند و خیلی چیزها رو برای اولین بار تجربه میکنند. شاید همین تجربههای متفاوت، این مسیر رو براشون تبدیل به مارشمالو میکنه.
نویسنده:پریسانام اثر: انعکاس زندگی
@Kahkashan(:نویسنده:پریسا
ژانر:عاشقانه،دارم،مافیایی،جنایی
خلاصه:
(دختر) که به تازگی از پرورشگاه خارج شده و روی پای خودش ایستاده بود، بعد از مدت کوتاهی که فکر میکرد خوشیها دارن بهش رو میکنن متهم به قتل میشه و ورق برمیگرده.
اون قاتل نیست؛ اما این رو افراد زیادی نمیدونن. فردی تصمیم میگیره به اون کمک کنه که انگار در گذشتهی اون حضور داره. اون فرد کیه؟ آیا واقعا میتونه به (دختر) کمک کنه؟ قصدش از نجات (دختر) چیه؟
@چکاوکنام اثر:نور
نویسنده:مهر
ژانر:عاشقانه-معمایی
خلاصه
همه چیر برای او از یک صبح افتابی شروع شد
همان صبحی که اسمان ابی بود
پرنده ها اواز میخواندند و زمین پر بود از برگ های درختان
هوا اصلا شبیه پاییز نبود بیشتر بهار بود و هیچکس فکر نمیکرد فردا که چشم جهان از خواب شیرینش بیدار شود چه قیامتی خواهد شد
نمیدانستند چه طوفانی در راه است
و چه خوب که نمیدانستند...
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک