- Jun
- 74
- 1,573
- مدالها
- 2
هیونسوک: چقدر زخمی شده؟
جونگوو: هیونگ!لطفا" خواهش میکنم، وقت کمه فقط زود خودتو برسون بیمارستان.
هیونسوک: آره، باشه، همین الان آدرسو برام بفرست. زودی خودمرو میرسونم.
جونگوو: باشه.
هیونسوک
-بدون اینکه به کسی بگم سریع ،کتم رو، از روی کاناپه برداشتم و از خونه زدم بیرون.
جیهون: آه، با این عجله کجا گذاشت رفت.
***
پرش مکانی
***
جونگوو: هیونگ، من اینجام.
هیونسوک: آها، جونگوویا! جونگهوان کجاست؟
جونگوو
- به سمت راست، رو به رو خودم، اشاره کردم.
اونجاست هیونگ.
هیونسوک: سرمو چرخوندم وبا نگاهم، دست جونگوو رو دنبال کردم. از پشت شیشه های اتاقک کوچکی که پسری دَرش روی تخت افتاده بود رو دید زدم. .جونگهوان بود. من اون لحظه داشتم هوان رو میدیدم که غرق خون روی تخت افتاده بود و نمیتونست حرکت کنه. سرم پُر بود از اما و اگرهای زیادی که قلبم رو به درد می آورد.
چشمام رو که پُر از اشک شده بود رو با دستام پاک کردم و نزدیک تر رفتم.
جونگوو: هیونگ! باید زودتر رضایت نامه رو امضاءکنی. وقت زیادی برای نجات دادن جونگهوان نمونده. همینطوری هم خون زیادی از دست داده، و درد زیادی رو تحمل کرده باید عمل بشه.
هیونسوک: باشه، راهنماییم کن. کجا باید برم تا رضایت بدم.
جونگوو: از این طرف هیونگ، بیا دنبالم.
هیونسوک: باشه.
جونگوو: هیونگ!لطفا" خواهش میکنم، وقت کمه فقط زود خودتو برسون بیمارستان.
هیونسوک: آره، باشه، همین الان آدرسو برام بفرست. زودی خودمرو میرسونم.
جونگوو: باشه.
هیونسوک
-بدون اینکه به کسی بگم سریع ،کتم رو، از روی کاناپه برداشتم و از خونه زدم بیرون.
جیهون: آه، با این عجله کجا گذاشت رفت.
***
پرش مکانی
***
جونگوو: هیونگ، من اینجام.
هیونسوک: آها، جونگوویا! جونگهوان کجاست؟
جونگوو
- به سمت راست، رو به رو خودم، اشاره کردم.
اونجاست هیونگ.
هیونسوک: سرمو چرخوندم وبا نگاهم، دست جونگوو رو دنبال کردم. از پشت شیشه های اتاقک کوچکی که پسری دَرش روی تخت افتاده بود رو دید زدم. .جونگهوان بود. من اون لحظه داشتم هوان رو میدیدم که غرق خون روی تخت افتاده بود و نمیتونست حرکت کنه. سرم پُر بود از اما و اگرهای زیادی که قلبم رو به درد می آورد.
چشمام رو که پُر از اشک شده بود رو با دستام پاک کردم و نزدیک تر رفتم.
جونگوو: هیونگ! باید زودتر رضایت نامه رو امضاءکنی. وقت زیادی برای نجات دادن جونگهوان نمونده. همینطوری هم خون زیادی از دست داده، و درد زیادی رو تحمل کرده باید عمل بشه.
هیونسوک: باشه، راهنماییم کن. کجا باید برم تا رضایت بدم.
جونگوو: از این طرف هیونگ، بیا دنبالم.
هیونسوک: باشه.
آخرین ویرایش: