جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

معرفی کتاب معرفی کتاب " پس از تو " ادامه‌ تراژدی عاشقانه!

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم توسط DELARAM با نام معرفی کتاب \" پس از تو \" ادامه‌ تراژدی عاشقانه! ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 766 بازدید, 23 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم
نام موضوع معرفی کتاب \" پس از تو \" ادامه‌ تراژدی عاشقانه!
نویسنده موضوع DELARAM
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELARAM
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
در قسمت دیگری از پشت جلد کتاب، داستان رمان به این شکل بیان می‌شود:

لوئیزا کلارک دختر پرستاری که درِ دنیای بزرگتری به رویش گشوده شده است، می‌رود تا زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودنِ خویش بنوازد. لوئیزا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است با تجربه‌ی جدیدی روبه‌رو می‌شود و شرایط به گونه‌ای رقم می‌خورد که یک بار دیگر در آزمون زندگی شرکت می‌کند و بر سر دوراهی می‌ایستد. در نهایت مجبور می‌شود انتخابش را بکند و این شاید بزرگترین تصمیم زندگیش باشد که…!
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
این کتاب، بسیار متفاوت‌تر از آن چیزی بود که انتظار داشتم. در کتاب من پیش از تو، ویل مدام به لو می‌گفت که برای زندگی خود نقشه‌های خوب داشته باشد و زندگی متفاوتی را تجربه کند. مدام او را راهنمایی می‌کرد و سعی داشت لو را به سمتی هدایت کند که از زندگی لذت ببرد. تلاش می‌کرد کاری کند که لو دنیای بزرگ‌تری را تجربه کند و از یکنواختی خارج شود. قسمت‌های مختلفی از کتاب من پیش از تو هم به همین موضوع اشاره می‌کرد. از جمله این قسمت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
–نگو شاید. کلارک باید روزی از این جا بروی. به من قول بده که باقی عمرت را توی این خراب شده نمانی.

–اصلا نمی‌توانم فکرش را بکنم که تو همه‌ی عمرت را این جا بمانی.

–آدم فقط یک بار دنیا می‌آید. واقعا وظیفه داری حتی‌الامکان بهترین زندگی را در پیش بگیری.

–به تو نمی‌گویم از ساختمان چندطبقه بپر پایین یا کنار نهنگ‌ها شنا کن یا این جور کارها (گرچه ته دلم دوست دارم از این کارها بکنی)، اما جسورانه زندگی کن، در زندگی‌ات شجاعت به خرج بده.
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
اما اتفاقات کتاب به نحوی پیش می‌رود که به لو فرصت یک زندگی ماجراجویانه را نمی‌دهد. به علاوه خود لو هم نمی‌داند چگونه با زندگی‌اش و زندگی که ویل برای او متصور بود روبه‌رو شود. همین موضوع باعث می‌شود که این کتاب مقداری خسته‌کننده باشد.
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
حالا که روزمرگی‌مان را از دست داده بودیم، احساس سردرگمی می‌کردم. هفته‌ها طول کشید تا دست‌هایم که دیگر بدنش را لمس نمی‌کردند، احساس بی‌کفایتی نکنند؛ پیراهن لطیفش که دکمه‌اش را می‌بستم، دست‌های گرم و بی‌حرکتش که به آرامی می‌شستم، موهای ابریشمی‌اش که هنوز می‌توانستم لای انگشت‌هایم حسش کنم. دلم برای صدایش تنگ شده بود، برای برخورد تند و خشکش، خنده‌هایش که به سختی می‌توانست بخندد، کمرش که با انگشتم لمس می‌کردم، حالت پلک چشمانش وقتی خواب‌آلود می‌شد و روی هم می‌افتاد.
(رمان پس از تو – صفحه ۳۷)
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
وقتی آدم درگیر قضیه‌ی فاجعه‌آمیزی می‌شود که زندگی‌اش را تغییر دهد، یک نکته این وسط مطرح می‌شود. در این گونه مواقع، آدم خیال می‌کند حتما باید با حادثه‌ی فاجعه‌آمیزی که زندگی‌اش را تغییر داده، رودررو شود؛ یادآوری گذشته؛ شب‌های بیخوابی، موضوع دائم توی ذهنتان می‌پیچد و از خودتان می‌پرسید آیا کار درستی کرده‌ام؟ آن چه را که باید به خودتان بگویید، می‌گویید. آیا اگر جور دیگری برخورد می‌کردید می‌توانستید حتی یک ذره هم شده تغییری در اوضاع ایجاد کنید؟
(رمان پس از تو – صفحه ۵۳)
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
وقتی آدم درگیر قضیه‌ی فاجعه‌آمیزی می‌شود که زندگی‌اش را تغییر دهد، یک نکته این وسط مطرح می‌شود. در این گونه مواقع، آدم خیال می‌کند حتما باید با حادثه‌ی فاجعه‌آمیزی که زندگی‌اش را تغییر داده، رودررو شود؛ یادآوری گذشته؛ شب‌های بیخوابی، موضوع دائم توی ذهنتان می‌پیچد و از خودتان می‌پرسید آیا کار درستی کرده‌ام؟ آن چه را که باید به خودتان بگویید، می‌گویید. آیا اگر جور دیگری برخورد می‌کردید می‌توانستید حتی یک ذره هم شده تغییری در اوضاع ایجاد کنید؟
(رمان پس از تو – صفحه ۵۳)
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
می‌توانم بگویم از زندگی خودم تقریبا راضی بودم. این قدر در جمع‌هایی بودم بفهمم باید از شادی‌های کوچک زندگی هم خوشحال بود. سلامت بودم. دوباره خانواده‌ام را داشتم. کار می‌کردم. اگر هنوز با مرگ ویل کنار نیامده بودم، دست کم حس می‌کردم کم کم دارم از زیر سایه‌اش بیرون می‌آیم.
(رمان پس از تو – صفحه ۱۷۷)
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
رقصیدیم و رقصیدیم، انگار هیچ کاری نداشتیم جز رقصیدن. وای خدای بزرگ، عالی بود. مدت‌ها بود که لذت زندگی کردن را از یاد برده بودم، لذت گم‌شدن در موسیقی، وسط ازدحامی از جمعیت، شور و هیجانی ناشی از تبدیل شدن به موجود زنده‌ای که قلبش می‌تپد. برای چند ساعت، در لحظاتی جانانه و رازگونه، خودم را از همه‌چیز رها کردم. مشکلاتم مثل بادکنک گازی از من دور شدند؛ شغل وحشتناک، رئیس ایرادگیر و درجا زدن‌ها. حالا چیز دیگری بودم، زنده، در جنب‌وجوش و شاد.
(رمان پس از تو – صفحه ۲۰۴)
 
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,535
19,791
مدال‌ها
17
چرا باید بگذاری یک اشتباه کلِ زندگی‌ات را تغییر بدهد. (رمان پس از تو – صفحه ۳۷۸)
 
بالا پایین