جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار پیمان صبری

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام پیمان صبری ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 636 بازدید, 20 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع پیمان صبری
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
آن روز که می گفتی می روم باور نکردم
گر آن مواقع هم راست می گفتی من باور نداشتم

باور نداشتم می روی اما چنین بود
رفتی و من دیگر دلی در خود نداشتم

با رفتنت من ماندم و یک خلوتی سرد
من پیش از اینها که، هیچ سردی‌ای در خود نداشتم

خاطراتت همیشه در سر و یادت همیشه در دلم است
من که غیر تو ، هیچ عشقی در دل و در سر نداشتم

بعد از تو من که دگر به کسی دل خوش نکردم
دل خوشی من بودی و دل خوشی دیگری در دل نداشتم

رفتنت را اندک اندک باورم شد اما
بعد از این باور دگر من بویی از آن آدم سابق نداشتم

دوستان و اقوام سرزنش کنندند مرا که دگر آدم سابق نیستی
من به غیر از پاسخ تو ، دگر هیچ پاسخی قانع نداشتم

می گفتند که باید از یاد بردت و فراموشت کرد
بگفتم یاد دارم او را ، تا زمانی که دگر جان نداشتم ...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
خیلی وقت است که دلتنگ دیدار توام
دلتنگ رخ و رخسـار و صورت تابان توام

مدتی است که دیدار تو سهم من نشد
من که سهمی از آن خال و لب و چشمان توام

خیلی وقت است در حسرت خنده هایت ماند‌ام
من که محتاج یک دم خنده‌ی توام

مدتی است که به، دلتنگی تو مشغولم
چه کنم که بیش از هر چیز مشغول به دلتنگی های توام

گاهی در صدد برآیم که به دیدار تو آیم
گاهی به دیدار خیال روم که به دیدار توام

گاهی دل به دریا میزنم که به سمت و سویت آیم
اما افسوس که دل ترس دیدار توام

نه می توانم به دیدارت آیم‌ و نه می‌توانم از دلتنگی رهایی یابم
و...
تو از این درد چه دانی ؟ که‌ من ... محتاج و مشتاق و دلتنگ دیدار توام

بیا درد ما را مرهمی ده که من
در خلوت و تنهایی‌ام ، بیمار و دلتنگ توام ...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
‌نمی توانم به عقب برگردم و
شروع رو عوض کنم
ولی میتوانم از جایی که هستم
آغاز کنم و پایان را عوض کنم...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
-گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم ؛
که دگر با تو از این گونه گناهان نکنم.
بوسه دادی و چو برخاست لبت از لب من،
توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
برو می‌روی ولی این را تو بدان
وصالت میسر نشد گر مرا

وصالت را همیشه خواهم داشت در خیال
خیال میکنم وصل تو را بی خیال از فراق

گهی از فراقت بگویم و گهی از وصال
ندانم هیچ از احوال خویش ای خدا

کندند مردمان سرزنش گهگاهی مرا
چطور می‌شود بی خیال شد از فراق

بگویم به آنها چنین که ای مردمان
وصال در خیال به از درد یار ...

وصال در خیال به از درد یار ...
 
بالا پایین