- Mar
- 10,552
- 27,231
- مدالها
- 9
این بار پاشیدم به زخمِ خود نمکها را
آتش زدم ؛ وقتی نبودی قاصدک ها را
گفتند میآیی به خوابم لااقل یک شب
باور نکردم ! از برم دیگرکلکها را . .
درهیچ دنیایی تو سهمِ مننخواهیشد
ایکاشکی مادر نمیزاد این فلکها را !
ترسیدماز هرسیبِ سرخ وهرشروعِ نو
بعد از توآسان راندماز خود آدمکها را
درخود شکستمگرچه آبادمنمیخواهی
ایکاش میماندی که بشماریترکها را
دیوانهتر کردهمنِ دیوانه را دوری . .
آتش زدم ، وقتی نبودی قاصدکها را...
آتش زدم ؛ وقتی نبودی قاصدک ها را
گفتند میآیی به خوابم لااقل یک شب
باور نکردم ! از برم دیگرکلکها را . .
درهیچ دنیایی تو سهمِ مننخواهیشد
ایکاشکی مادر نمیزاد این فلکها را !
ترسیدماز هرسیبِ سرخ وهرشروعِ نو
بعد از توآسان راندماز خود آدمکها را
درخود شکستمگرچه آبادمنمیخواهی
ایکاش میماندی که بشماریترکها را
دیوانهتر کردهمنِ دیوانه را دوری . .
آتش زدم ، وقتی نبودی قاصدکها را...