جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

فایل شده {پادشاه وارونه} اثر •یسنا باقری کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط Eiman با نام {پادشاه وارونه} اثر •یسنا باقری کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,319 بازدید, 15 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع {پادشاه وارونه} اثر •یسنا باقری کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع Eiman
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Eiman
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
آخرین ویرایش توسط مدیر:
DLNZ

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
May
3,189
12,838
مدال‌ها
17

1683008322482 (1).png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]​
 
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
و قسم به ناردانه‌های دانه به دانه‌ی درون من، که خون لعل مرا می‌نوشند و به من وفادارند.
***​
 
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
و قسم به خدای انار، همان خدایی که به من جان بخشید و من انار سرخم و رسم ادب می‌دانم، قسم خوردن به خدای انار را.
***​
 
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
تو من را نمی‌شناسی که اگر بشناسی، می‌دانی که گاهی تلخم و گاهی شیرین.
گاهی سرخم و گاهی سفید.
***​
 
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
تا قبل از این‌که ببینمت، پادشاهی وارونه بودم که بر درختی سبز حکم‌رانی می‌کردم.
نه از عاشقی می‌دانستم و نه از جنون.
***​
 
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
نهایتاً، تنها چیزی که بلد بودم غرور بود و غرور و چیزی از گر جان به جان من کنی، جان و جهان من تویی، نمی‌دانستم.
***​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
و از روزی که آمدی و نشستی بر دلم، نه پادشاه وارونه‌ام و نه انار سرخی که بر روی بالاترین شاخه نشسته است.
***​
 
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
آب شدم و سوختم و نفهمیدی بوی یاسمن، چه بلایی بر سرم آورده است.
نفهمیدی و زندگی‌ام را سیاه کردی، سیاه مانند ناردانه‌هایم.
***​
 
Eiman
موضوع نویسنده

Eiman

سطح
7
 
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,965
21,494
مدال‌ها
15
من شکایت دارم، من از باغبان این باغ شکایت دارم.
من از این باغبان که یاسمن را مقابل درخت سر به فلک کشیده انار می‌کارد، شکایت دارم.
***​
 
شما برای پاسخ‌دادن باید به انجمن ورود کنید.

یکم راجب ما:

ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشم‌هایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. می‌دانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر می‌کند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همه‌اش درمان است. هزینه‌اش هرقدر هم که باشد به این زیبایی می‌ارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!

Links

جدیدترین کاربران

آمار بَرخط

کاربران بَرخط
23
مهمان‌های بَرخط
1,255
مجموع بازدید کنندگان
1,278
مجموع ، شامل کاربران مخفی نیز می‌باشد.
بالا پایین