- Aug
- 1,332
- 4,220
- مدالها
- 5
موضوع '● سکوت پرحرفم اثر اسماء براتیان ●' دلنوشته - ● سکوت پرحرفم اثر اسماء براتیان ●
سلام درخواست نقد داشتم
سلام درخواست نقد داشتم
آخرین ویرایش:
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!سلام. نتایج نقد به زودی اعلام میشود♡موضوع '● سکوت پرحرفم اثر اسماء براتیان ●' دلنوشته - ● سکوت پرحرفم اثر اسماء براتیان ●
سلام درخواست تگ داشتم
سلام. نتایج نقد به زودی اعلام میشود♡
سلام. نتایج نقد به زودی اعلام میشود♡درود، درخواست نقد.
![]()
دلنوشته - {نامحصوریِ خویشتن} اثر •سپید خون کاربر انجمن رمان بوک•
- نام اثر: نامحصوریِ خویشتن - دلنویس: سپیدخون؛ - ژانر: تراژدی، اجتماعی - ناظر: @DELARAM - خلاصه: ای نومیدی، ای هراس! گمان بردی که جسارت شعلهکش چهچهی آزادی من را، در جراحت نیش سرخهحصار غلتاندهای؟ مرا بنگر؛ من تا خموشی ناگزیر افق، رستن را خواهم رقصید. من بر سطح ارغوانی واژه، لانه خواهم ساخت...forumroman.com
سلام. نتایج نقد به زودی اعلام میشود♡سلام
درخواست نقد
![]()
فایل شده - ● یادت هست...؟ اثر دردانه عوضزاده ●
نام دلنوشته: یادت هست...؟ نویسنده: دردانه عوضزاده ژانر: عاشقانه، تراژدی ناظر: @BALLERINA ویراستار: @سپید کپیست: @*aram* مقدمه: گاه خاطرات شیرین تلخند... . یک شیرینی تلخ شده یا تلخی سابقاً شیرین بوده. کجا شیرینی تلخ میشود؟ جایی که نبودن آغاز شود.forumroman.com
سلام. نتایج نقد به زودی اعلام میشود♡![]()
دلنوشته - {دژم کالبد} اثر •Zahramohammadi کاربر انجمن رمان بوک•
نام اثر: دژم کالبد نویسنده: زهرا محمدی ژانر: تراژدی، عاشقانه ناظر: @BALLERINA مقدمه: نور وهم شهروای بیمناکم را نوازش میکند... او را دعوت میکند به دژم کالبدی که انتها ندارد! او از قلب شکنندهاش که در اعتزال به سر میبرد، تنها عشقی که در خماری به سر میفرد را میخواهد. سرنوشت اندوهناکش در...forumroman.com
درخواست نقد
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک