- May
- 8
- 60
- مدالها
- 2
نام رمان: چشمهای بسته
نام نویسنده: ویدا
ژانر: جنایی، معمایی
عضو گپ نظارت (7)S.O.W
خلاصه: قاتلی با لقب انزوا، وجود دارد که نه جنسیت آن، نه اسم اصلی آن و نه هیچ مشخصات دیگری از او وجود ندارد. او، هر چشمآبی را که میبیند میکشد. حال، او پنج نفر را به خانهی متروکهی خود کشانده است. دو مرد و سه زن.
آیا آنها جان سالم به در میبرند؟
مقدمه: خبرنگار بیبیسی، با ترس بر روی زمین میافتد و گفتن ادامهی خبر، برایش دشوار میشود.
چشمانش را محکم روی هم گذاشته است و نمیگذارد رنگ آنها پیدا شود. اشک از چشمانش بر روی گونهاش میغلتد و صدای هقهقش، فضا را پر میکند. افراد پشت صحنه، برای آرام کردنش به صحنه می آیند. او مدام زیر لب می گوید:«من لنز ندارم من رو میکشه! »
نام نویسنده: ویدا
ژانر: جنایی، معمایی
عضو گپ نظارت (7)S.O.W
خلاصه: قاتلی با لقب انزوا، وجود دارد که نه جنسیت آن، نه اسم اصلی آن و نه هیچ مشخصات دیگری از او وجود ندارد. او، هر چشمآبی را که میبیند میکشد. حال، او پنج نفر را به خانهی متروکهی خود کشانده است. دو مرد و سه زن.
آیا آنها جان سالم به در میبرند؟
مقدمه: خبرنگار بیبیسی، با ترس بر روی زمین میافتد و گفتن ادامهی خبر، برایش دشوار میشود.
چشمانش را محکم روی هم گذاشته است و نمیگذارد رنگ آنها پیدا شود. اشک از چشمانش بر روی گونهاش میغلتد و صدای هقهقش، فضا را پر میکند. افراد پشت صحنه، برای آرام کردنش به صحنه می آیند. او مدام زیر لب می گوید:«من لنز ندارم من رو میکشه! »
آخرین ویرایش: