جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار اشعار سعدی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط Awen با نام اشعار سعدی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,635 بازدید, 165 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع اشعار سعدی
نویسنده موضوع Awen
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
فکرم‌ به
مُنتهای‌ جمالَت‌ نمی‌رسد
کز هر چه در خیالِ‌ من‌ آمد نِکوتری
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
مرا چو آرزوی روی آن نگار آید
چو بلبلم هوس ناله‌های زار آید

میان انجمن از لعل او چو آرم یاد
مرا سرشک چو یاقوت در کنار آید

ز رنگ لاله مرا روی دلبر آید یاد
ز شکل سبزه مرا یاد خط یار آید

گلی به دست من آید چو روی تو هیهات
هزار سال دگر گر چنین بهار آید

خسان خورند بر از باغ وصل او و مرا
ز گلستان جمالش نصیب خار آید

طمع مدار وصالی که بی فراق بود
هرآینه پس هر مستیی خمار آید

مرا زمانه ز یاران به منزلی انداخت
که راضیم به نسیمی کز آن دیار آید

فراق یار به یک بار بیخ صبر بکند
بهار وصل ندانم که کی به بار آید

دلا اگر چه که تلخست بیخ صبر ولی
چو بر امید وصالست خوشگوار آید

پس از تحمل سختی امید وصل مراست
که صبح از شب و مواد هم ز مار آید

ز چرخ عربده جو بس خدنگ تیر جفا
بجست و در دل مردان هوشیار آید

چو عمر خوش نفسی گر گذر کنی بر من
مرا همان نفس از عمر در شمار آید

بجز غلامی دلدار خویش سعدی را
ز کار و بار جهان گر شهیست عار آید
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست
که در آن کوی چو من کشته بسی افتاده‌ست

خبر ما برسانید به مرغان چمن
که هم آواز شما در قفسی افتاده‌ست

به دلارام بگو ای نفس باد سحر
کار ما همچو سحر با نفسی افتاده‌ست

بند بر پای تحمل چه کند گر نکند
انگبین است که در وی مگسی افتاده‌ست

هیچکس عیب هوس باختن ما نکند
مگر آن ک.س که به دام هوسی افتاده‌ست

سعدیا حال پراکندهٔ گوی آن داند
که همه عمر به چوگان کسی افتاده‌ست
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
کارم چو زلف یار پریشان و درهم‌ست
پشتم به سان ابروی دلدار پرخم‌ست

غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت
این شادی کسی که در این دور خرم‌ست

تنها دل من‌ست گرفتار در غمان
یا خود در این زمانه دل شادمان کم‌ست

زین سان که می‌دهد دل من داد هر غمی
انصاف ملک عالم عشقش مسلم‌ست

دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت
آیا چه جاست این‌که همه روزه با نم‌ست

خواهی چو روز روشن دانی تو حال من
از تیره شب بپرس که او نیز محرم‌ست

ای کاشکی میان من‌ستی و دلبرم
پیوندی این چنین که میان من و غم‌ست
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید
روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

این لطافت که تو داری همه دل‌ها بفریبد
وین بشاشت که تو داری همه غم‌ها بزداید

رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد
زهرم از غالیه آید که بر اندام تو ساید

نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی
پیش نطق شکرینت چو نی انگشت بخاید

گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی
چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید

دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم
هر که از دوست تحمل نکند عهد نپاید

با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری
ماه نو هر که ببیند به همه ک.س بنماید

گر حلالست که خون همه عالم تو بریزی
آن که روی از همه عالم به تو آورد نشاید

چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید

سعدیا دیدن زیبا نه حرامست ولیکن
نظری گر بربایی دلت از کف برباید
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
آن سست وفا که یار دل سخت منست
شمع دگران و آتش رخت منست

ای با همه ک.س به صلح و با ما به خلاف
جرم از تو نباشد گنه از بخت منست
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم

کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
عیش است
بر کنار سمن‌زار خواب صبح؟

نی،
در کنار یار سمن‌بوی خوشتر
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
من از حکایت عشق تو بس کنم هیهات
مگر اجل که ببندد زبان گفتارم...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
مشتاق توام با همه جوری و جفایی

محبوب منی با همه جرمی و خطایی
 
بالا پایین