جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار قیصر امین پور

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط محسا با نام قیصر امین پور ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,217 بازدید, 162 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع قیصر امین پور
نویسنده موضوع محسا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

محسا

سطح
0
 
کاربر رمان بوک
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
316
860
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم

چو گلدان خالی، لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خوردهایم

اگر داغ دل بود، ما دیدهایم
اگر خون دل بود، ما خوردهایم

اگر دل دلیل است، آوردهایم
اگر داغ شرط است، ما بردهایم

اگر دشنهی دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گردهایم!

گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخمهایی که نشمرده‌ایم!

دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر بردهایم
 

شاهبانو

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
116
401
مدال‌ها
1
می‌خواهمت چنانکه شبِ خسته خواب را
می‌جویمت چنانکه لبِ تشنه آب را

محو تو ام چنانکه ستاره به چشمِ صبح
یا شبنمِ سپیده دمان آفتاب را

بی‌تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته‌ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بالِ پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی می‌آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
 

شاهبانو

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
116
401
مدال‌ها
1
حرف های ما هنوز ناتمام

تا نگاه می کنی وقت رفتن است

و باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آن که با خبر شوی

لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود

آی

ای دریغ و حسرت همیشگی

ناگهان چه قدر زود دیر می شود
 

شاهبانو

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
116
401
مدال‌ها
1
قطار می‌رود

تو می‌روی

تمامِ ایستگاه می‌رود

و من چقدر ساده‌ام

که سال‌های سال

در انتظارِ تو

کنارِ این قطارِ رفته ایستاده‌ام

و همچنان

به نرده‌های ایستگاهِ رفته

تکیه داده‌ام
 

شاهبانو

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
116
401
مدال‌ها
1
دست عشق از دامن دل دور باد!

می‌توان آیا به دل دستور داد؟


می‌توان آیا به دریا حکم کرد

که دلت را یادی از ساحل مباد؟


موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟


آنکه دستور زبان عشق را

بی گزاره در نهاد ما نهاد


خوب می‌دانست تیغ تیز را

در کف مستی نمی‌بایست داد
 

شاهبانو

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
116
401
مدال‌ها
1
دل داده‌ام بر باد، بر هر چه باداباد

مجنون‌تر از لیلی، شیرین‌تر از فرهاد


ای عشق از آتش، اصل و نسب داری

از تیره دودی، از دودمان باد


آب از تو طوفان شد، خاک از تو خاکستر

از بوی تو آتش، در جان باد افتاد


هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران

هر کوه بی‌فرهاد، کاهی به دست به باد


هفتاد پشت ما، از نسل غم بودند

ارث پدر ما را، اندوه مادر زاد


از خاک ما در باد، بوی تو می‌آید

تنها تو می‌مانی، ما می‌رویم از یاد
 

شاهبانو

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
116
401
مدال‌ها
1
لبخند تو خلاصه خوبی‌هاست

لختی بخند، خنده گل زیباست


پیشانی‌ات تنفس یک صبح است

صبحی که انتهای شب یلداست


در چشمت از حضور کبوترها

هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست


رنگین کمان عشق اهورایی

از پشت شیشه دل تو پیداست


فریاد تو تلاطم یک طوفان

آرامشت تلاوت یک دریاست


با ما بدون فاصله صحبت کن

ای آنکه ارتفاع تو دور از ماست
 

شاهبانو

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
116
401
مدال‌ها
1
حرف‌های ما هنوز ناتمام...


تا نگاه می‌کنی

وقت رفتن است،


باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه باخبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود

آی...


ای دریغ و حسرتِ همیشگی

ناگهان

چقدر زود

دیر می‌شود!
 

شاهبانو

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
116
401
مدال‌ها
1
دلم را ورق می‌زنم

به دنبال نامی که گم شد

در اوراق زرد و پراکنده این کتاب قدیمی


به دنبال نامی که من

من شعرهایم که من هست و من نیست


به دنبال نامی که تو

توی آشنا، ناشناس تمام غزل‌ها


به دنبال نامی که او

به دنبال اویی که کو؟
 
بالا پایین