جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب معرفی کتاب نون نوشتن | نگاهی متمایز به مفهوم نوشتن

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم توسط شیر کاکائو با نام معرفی کتاب نون نوشتن | نگاهی متمایز به مفهوم نوشتن ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,306 بازدید, 65 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم
نام موضوع معرفی کتاب نون نوشتن | نگاهی متمایز به مفهوم نوشتن
نویسنده موضوع شیر کاکائو
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شیر کاکائو
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2
40479ac2cac2fd78f51daefc87be5655a4ca464d_1600519324.jpg
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2
به عادت معمول در کتابفروشی پرسه می‌زنم. به نام آشنایی برمی‌خورم. نون نوشتن. نون نوشتن اثر محمود دولت آبادی است. نام کتاب به نظرم جذاب است. به واژه‌ی نوشتن نگاه می‌کنم که با حرف نون محاصره شده. همین اسم جذاب کنجکاوی‌ام را برمی‌انگیزد. در شناسنامه‌ی کتاب درمی‌یابم؛ این کتاب را نخستین بار نشر چشمه در سال ۱۳۸۷ به چاپ رسانده و تا تابستان ۱۳۹۹ به چاپ دوازدهم رسیده است. در لبه‌ی داخلی جلد کتاب عکس دولت‌آبادی را می‌بینم. چهره‌ای پخته اما گرفته از او ثبت شده. انگشت شستش را به لب‌هایش فشرده و سیگار را به انگشتان سبابه و وسط نگه داشته. نگاهش مات و متفکر مانده.

عکس‌نوشته را می‌خوانم.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2
محمود دولت‌آبادی، فرزند فاطمه و عبدالرسول، متولد نیمه‌ی مرداد ۱۳۱۹ شمسی. اهل دولت‌آباد سبزوار. در جوانی کشاورزی و کارگری کرده است. بعدها در دانشکده‌ی تئاتر تهران تحصیل کرد و مدتی نیز هنرپیشه بود. به دلایل سیاسی دو سال زندانی شد. امروز در تهران زندگی می‌کند و نویسنده‌ی مستقل و استاد ادبیات دانشگاه است. دولت‌آبادی رمان‌ها، داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و مقاله‌های بسیاری نگاشته و منتشر کرده است و به‌نظر اشتفان وایدنر منتقد ادبی نویه تسوریشر تسایتونگ «محمود دولت‌آبادی نویسنده‌ای بزرگ همچون تولستوی و بالزاک است.»

کتاب را ورق می‌زنم. طبق عادت در پی فهرست می‌گردم. نمی‌یابم. با خودم می‌گویم: باید کتابی غیرمعمول باشد. به جای فهرست یک مقدمه‌ی مختصر پیدا می‌کنم؛ مختصر اما الهام‌بخش. «آن‌چه در این گاهی نوشتن‌ها آمده است در مسیر مدتی پانزده_ شانزده‌ساله نوشته شده و هیچ کوششی به جهت تغییر یا تحریف آن‌چه اندیشیده و نوشته‌ام انجام نگرفته. خواسته‌ام هر آن‌چه در هر هنگام یادداشت کرده‌ام بیاید، از آن‌چه خود بدانم در چه گاه چه می‌اندیشیده‌ام و شما نیز اگر خواستید بدانید!»

محمود دولت‌آبادی ۱۵ مهر ماه ۱۳۸۸
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2
همین پاراگراف کوتاه آن‌قدر برایم الهام‌بخش است که کتاب را برمی‌دارم و می‌برم صندوق تا حسابدار حساب کند. همین مقدار هم کافی است تا بفهمم این کتاب ارزش خواندن دارد. به تجربه دریافتم نگاه بلندمدت از افرادی برمی‌آید که پخته می‌نویسند و صاحب اندیشه‌اند. باور می‌کنید که این کتاب طی پانزده_ شانزده سال نوشته شده باشد؟ این کتاب مثال خوبی است برای افرادی که در ابتدای راهند اما هنوز به سبک و اندیشه نرسیده به دنبال چاپ کتابند. قبل از چاپ کتاب خوب است به این فکر کنیم که محتوایمان چقدر عمیق است؟ آیا دستاوردی برای زبان و اندیشه دارد؟ با خودمان روراست باشیم. اگر نوشته‌هایمان کم‌مایه‌اند و مفاهیمی تکراری را با زبانی به مراتب ضعیف‌تر ارائه می‌دهند؛ آیا جز اتلاف هزینه و بی‌اعتبار کردن دستاوردی دارند؟



از کتاب دور نیافتیم.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2
از کتابفروشی که جدا می‌شوم تا ماشین قدم تند می‌کنم. با شوق در صندلی ماشین فرو می‌روم. کتاب را باز می‌کنم و باز ورق می‌زنم. کتاب ۲۱۶ صفحه است با کاغذهایی سبک. فرم کتاب متفاوت است. شصت یاداشت که با اندازه‌های مختلف دور هم جمع شده‌اند. این قالب لبخند کشداری به صورتم می‌آورد. با خودم می‌گویم: آهان ببین! اگر وبلاگ‌نویسی را جدی بگیری می‌توانی طی یک یا دو دهه کتاب‌های خوب و پخته‌ای از دل آن بیرون بکشی. آهی سرد می‌کشم. در این فکرم که چه ساده دهه‌های پیش از این را دور ریخته‌ام. کافی بود یک دهه فقط یک دهه هر روز تجربه‌هایم را ثبت می‌کردم. حتما با این جدیت می‌توانستم ارزشی تولید کنم.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2
بگذریم. چه سود از حسرت اگر بر عمل نیافزاید؟

شصت یادداشت کنار هم نشسته‌اند؛ آرام، عمیق، پخته و بدون تاریخ. البته گاهی اشاره‌ای به روز و زمان شده اما نه مستمر و پیوسته. شرح بیش از یک دهه تلخی و افسردگی. برای خود من این موضوع هم منبع الهام خوبی است. شاید با آموختن از آن بتوانم از دل روزهای سیاه هم مفهومی تازه بیرون بکشم. کار در بی‌حوصلگی به جای نق و ناله و خودخوری می‌تواند سپرده‌ای برای تضمین آینده‌ای بهتر باشد. از دل هر یادداشت نکته‌های ظریفی بیرون می‌کشم. چه بهتر اگر این نکته‌ها را سلسله‌وار کنار هم بچینم و مقاله‌ای به هم برسانم که با مروری سهل‌تر بتوانم به کارش بندم. البته که می‌توانم مقاله را منتشر کنم تا دوستانِ هم‌دغدغه‌ام از آن بی‌نصیب نمانند. این فکر تا لب‌هایم سرایت می‌کند و طرح خنده می‌ریزد. بعد تا دست‌هایم کش می‌آید و سپس از لای انگشتانم روی کاغذ می‌ریزد. اولویتم در انتقال مفاهیم امانتداری است. حیفم می‌آید نثر پاکیزه و پخته‌ی کتاب را با نقل به مضمون کم‌اعتبار کنم. پس با نهایت امانتداری جمله‌هایی که بیشتر برایم الهام‌بخشند را بی‌دستکاری بیرون می‌کشم.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2

۱​

اندیشیدن را جدی بگیریم. اندیشیدن آن‌چه ما کم داریم. اندیشیدن باید به مثابه‌ی یک کار مهم تلقی بشود. اندیشه ورزیدن. چرا یک نویسنده نباید مغز خود را برای اندیشیدن و برای تخیل تربیت کند؟
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2

۲​

در نویسندگی، این خروش جوانی را باید با تدبیر درآمیخت. کم‌گفتن و بیشتر اندیشیدن را باید فراگرفت. نویسنده با خود و با آن‌چه در کار پرداختنش هست در گفت‌وگو است.

 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2

۳​

این که من فقیر بوده یا نبوده‌ام این که رنج بسیار کشیده یا نکشیده‌ام این که شوخ‌چشمی‌هایی داشته یا نداشته‌ام به پشیزی نمی‌ارزد مگر آن‌که توانسته باشم یا بتوانم به مدد و بهره‌گیری درست آن، ادبیات ناب اجتماعی بیافرینم.

 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,620
5,046
مدال‌ها
2

۴​

به فکرم رسیده است که «وقتی هنر تحت الحمایه‌ی سیاست قرار می‌گیرد» درست بدان می‌ماند که زنی نتواند بدون اجازه‌ی شوهرش جایی برود یا کار مستقلی انجام بدهد.

 
بالا پایین