جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده دلنوشته‌ی عروس مرگ اثر Faezeh1380

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط ILLUSION با نام دلنوشته‌ی عروس مرگ اثر Faezeh1380 ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 797 بازدید, 26 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع دلنوشته‌ی عروس مرگ اثر Faezeh1380
نویسنده موضوع ILLUSION
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط - گیتی -
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
می‌دوم و میان جمعیت می‌ایستم‌.
نگاه‌شان خیس است‌.
مگر باران باریده است؟!
چرا یک‌دست سیاه‌پوشند؟
هان یادم نبود!
مشکی رنگ سال است‌...
و شاید رنگ وصال!
چرا قلبم تیر می‌کشد؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
چرخ می‌زنم و می‌خندم!
بغض می‌کنم و می‌خندم!
اشک می‌ریزم و می‌خندم‌...
کسی دستم را می‌گیرد و می‌فشرد‌.
لابد دارد آرزوی خوشبختی می‌کند‌.
اما صبر کن! دامادم کجاست؟!
نگاهم بین جمعیت دودو می‌زند.
ردش را نمی‌یابم و
آه که قلبم تیر می‌کشد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
سقوط می‌کنم و می‌میرم‌.
بال پروازم شکسته،
و در قفس اسیرم‌.
صدای آژیر در گوشم می‌پیچد‌.
ذوق می‌کنم و می‌دوم،
او آمده!
اما صبر کن‌.
مردم چرا زجه می‌زنند؟
اصلاً این تاج گل این‌جا چه می‌کند؟!
به سویش پرواز می‌کنم‌.
و فقط نمی‌دانم چرا،
قلبم تیر می‌کشد؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
همه زجه می‌زنند و من قهقهه!
جای‌مان عوض شده!
او سپیدپوش شده و من سیاه!
در آغوشش می‌کشم و می‌خندم‌...
کل می‌کشم و می‌خندم‌...
می‌گریم و می‌خندم‌...
آن طرف مادرم غش می‌کند‌،
و پدرم زار می‌زند‌.
و من فقط کمی
قلبم تیر می‌کشد‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
ماشین او را برد؛
و عروسش را نه!
با پای برهنه می‌دوم‌...
داد می‌زنم و می‌دوم‌...
نفس می‌زنم و می‌دوم‌...
گریه می‌کنم و می‌دوم‌...
و باز چرا قلبم تیر می‌کشد؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
تن رنجورم روی خاک می‌نشیند‌.
تن بی‌جانش روی دست‌ها می‌چرخد‌.
کمی آن ‌طرف‌تر، کسی قرآن می‌خواند؛
و دیگری داد می‌زند:
لا‌اله‌الا‌الله
دارند بدرقه‌اش می‌کنند‌. آخر به خانه‌ی بخت می‌رویم!
او سپیدپوش است و من سیاه‌...
چشم من می‌جوشد،
کل می‌کشم و بر سر می‌زنم!
صورتم را چنگ می‌زنم‌...
آه که قلبم تیر می‌کشد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
قد و بالایش رعناست!
درون قبر نمی‌رود‌...
پدرم بیل می‌زند؛
خاکش روی سر من می‌ریزد‌.
پدرم بیل می‌زند؛
خانه‌ام خراب می‌شود‌.
پدر را صدا می‌زنم‌.
همهمه می‌ایستد؛
زمان می‌ایستد؛
پدر می‌ایستد‌.
جایش تنگ نباشد پدر!
دامادم خوش قد و بالاست‌...
مبادا تنش آسیب ببیند!
و چرا قلبم تیر می‌کشد؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
پدر فرو می‌ریزد‌...
کسی زیر بازویش را می‌گیرد.
آهسته قدم بر‌می‌دارم‌.
بیل را برمی‌دارم؛
و شروع می‌کنم به کندن!
بیل اول، خنده‌هایش را؛
بیل دوم، چشمانش را؛
بیل سوم، چهارم، پنجم‌...
نمی‌دانم بیل چندم است که جا باز می‌شود‌.
و حال باید به خاک سپارم، خودش را!
و آه که قلبم درد می‌کشد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
کفن را کنار می‌زنند؛
برای آخرین دیدارم‌...
چشمانش را می‌بوسم؛
پیشانی‌اش را می‌بوسم‌؛
موهایش را می‌بوسم‌.
وقت وداع فرا رسیده‌؛
قامتش را درون قبر می‌گذارند‌...
قلبم را درون قبر می‌گذارم‌...
و چرا قلبم تیر می‌کشد؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
***
روی تنش خاک می‌ریزند؛
افسوس که دامادم حجله‌نشین مرگ شده‌.
روی تنش خاک می‌ریزند؛
افسوس که امشب به‌جای من، خاک او را در آغوش می‌گیرد‌.
روی تنش خاک می‌ریزند‌؛
و خاک سرد است،
مبادا امشب بلرزد!
آه که قلبم تیر می‌کشد‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین