جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

اشعار درحال تایپ {دل افگار} اثر ▪︎نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک▪︎

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار و دکلمه کاربران توسط Ciel با نام {دل افگار} اثر ▪︎نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک▪︎ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 609 بازدید, 13 پاسخ و 24 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار و دکلمه کاربران
نام موضوع {دل افگار} اثر ▪︎نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک▪︎
نویسنده موضوع Ciel
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Ciel
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3
«به‌نام نگارنده‌ی دل‌های لاله‌گون»

نام اشعار: دل‌افگار(دل زخمی)
ژانر: تراژدی
قالب: نو
اثر: نازنین هاشمی نسب

دیباچه:

ضمیرم، یک‌پارچه تو را می‌طلبید.
نگاهم، هزاران بار تو را می‌نگرید.
چه‌شد از تبسّم‌هایم!
پرنده شد و از بام دلم پایین پرید.
دل‌افگار ماندم و شبانگاهم
دیگر به سپیده‌ی روشن صبح، نرسید.



 
آخرین ویرایش:

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
May
3,434
12,995
مدال‌ها
17
Screenshot_۲۰۲۴۰۸۱۴_۲۳۰۷۰۳.jpg

با سلام.
شاعر عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن
آثار خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ اشعار قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید:
[قوانین ساب اشعار در حال تایپ]

پس از گذشت ده پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[درخواست نقد اشعار]

پس از ارسال پانزده پست می‌توانید درخواست جلد برای اشعار خود دهید:
[تاپیک درخواست جلد اشعار]

پس از گذشت پانزده پست می‌توانید درخواست تعیین سطح برای اشعارتان بدهید:
‌[تاپیک درخواست تگ اشعار]

در صورتی که نمی‌خواهید به نوشتن اشعارتان ادامه دهید و یا سوالی دارید در این تاپیک اعلام کنید:
[تاپیک پرسش و پاسخ تالار شعر]

اگر اشعارتان به پایان رسید در این تاپیک اعلام کنید:
[اعلام پایان اشعار کاربران]

شاعران دقت کنند در صورتی که دو ماه تاپیکشان آپدیت نشود تاپیک بسته می‌شود.

●با آرزوی موفقیت شما
[ مدیریت تالار شعر]
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3
بشکستم و این دل، فریبِ مه یار خورد
از بخت بدم
قلّابِ صیاد به‌تنم خورد.
بی‌چاره دلم
صید شد و درد به رگ‌هایش گره خورد.
سخت بود ولی
این روزها نیز، ورق خورد.
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

دردمندم و روایتی ز این عشق ندارم
جز حُزن، سخنی برای گفتن ندارم.
خدا می‌داند.
این جانم، بی‌تو دیگر جهانی ندارد.
شامگاهم، بی‌تو دیگر رُخ ماه ندارد.
کاش می‌پنداشتی.
عطوفت آسمان بر زمین
روزی طغیانِ تگرگ می‌شود، روزی نم‌نمک باران
من می‌بارم اما
اشک‌هایم چاره‌ای جز طغیان ندارند.




 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

در شب‌های بی‌تو
دگر ماهی در آسمان‌هایم نیست.
در این کوچه‌های سرد دگر،
هرگز عاشقی پیدا نیست.
نیمکت‌ها، روزی برای ما بود و
حال دگر
نیمکتی خالی برایمان باقی نیست.
سوز رفتنت جان می‌گرفت و عطش ماندنت، دل...
تو مگر چه بودی؟
که بودنت، کمتر از رویای دل‌انگیز دریا نیست!

 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3
دیدگانم ز سرگردانی بی‌تاب گشته و من
سزاوار آن‌چه‌ که بر بختم گذشت، هرگز نبودم.

سال‌ها بی‌آفتاب ماند صبح‌های بی‌ثمرم و من
لایق آن‌چه که جانم را ستاند، این‌گونه نبودم.

پروانه‌های سپیدرنگ زندگانی، یکی‌یکی سیه شدند و من
در جست‌وجوی لحظه‌ای آرامش، دل بی‌چاره‌ام را زدودم.

مه نقره‌ی رنگِ آسمان، در شب‌های سردم رخت عزا برتن کرد و من
شایسته‌ی آن همه سیاهی، هرگز نبودم که نبودم.


 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

ای دل، فریب مکر دنیا را مخور
که این عالم
می‌ستاند جان و می‌رُباید افکارت را

ای دل، سزاوار شکستن‌ها مباش
که خرده‌هایت
می‌سوزاند تن و می‌کُشد آدمی را

ای دل، در کوچه‌های بی‌خبری بمان.
نمی‌خواهم بدانی که در این عالم،
جز درد، خبرِ دیگری نیست.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

اِسارت دستان بی‌مهرت، لطفی برایم نداشت.
رفتن قدم‌هایت، جانی برایم باقی نذاشت.

دل‌تنگی‌هایم میان گلو، با بغض رنگین شد.
سیاه شدم و دلم، بی‌تاب‌تر از حال یک بیمار شد.

نوای خداحافظیِ تو
رد خنجری برّنده را روی قلبم باقی گذاشت.

 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

شکوهت مرا، بی‌تاب کرده.
نبودت این‌گونه مرا بیمار کرده.
تو رفتی و دیدگانم، برکه را سراب دیده
نورِ عشق را فقط در خواب‌ دیده.
سزاوار نبودن‌ها، محنت‌ها نبودم
من در این عالم، بی‌رحم و بی‌انصاف نبودم.
ز عشقت زار گشتم و من
آن‌چه که تو می‌پنداشتی، هرگز نبودم.

 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

گدازه‌ی تعب‌ها، سزاوار طرب‌ها من بودم.
در پَس سوز سرما، گرم و سوزنده من بودم.
ملول گشته و برای آمدنت، عقل سلیمم را برباد دادم.
دعاها خوانده و من برای شب‌تاب دیدگانت، رنگ باختم.

 
آخرین ویرایش:
بالا پایین