جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

{مأمِن مِهْر} اثر •سونی کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آثار درحال ویرایش توسط -RPR- با نام {مأمِن مِهْر} اثر •سونی کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,690 بازدید, 33 پاسخ و 35 بار واکنش داشته است
نام دسته آثار درحال ویرایش
نام موضوع {مأمِن مِهْر} اثر •سونی کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع -RPR-
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -RPR-
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
1000023558.png
به نام سکوتی که فریاد می‌زند
اثر: مأمِن مِهْر
به قلم: سونيا ريپر
ژانر: تراژدی، عاشقانه
عضو دفتر نظارت ادبی یکم

دیباچه:
مادر، مأمن آرامش و مهر است، جایی که جهان با تمام وسعتش در برابر او کوچک می‌نماید. تو همچون ماه در دل شب، خورشید در صبح امید، و ستاره‌ای که مسیر زندگی را روشن می‌کند. مادر، گل بی‌پژمری است که عطر محبتش همیشه در جان ما جاری است و قاصدکی است که نسیم وجودش آرزوهای مرا پرواز می‌دهد. در این دنیای بی‌انتها، هیچ چیز به اندازه‌ی حضور تو، معنای حقیقی زندگی را نمایان نمی‌کند.
مادر، واژه‌ای‌ست که با آغو*ش آغاز می‌شود و با بی‌نیازی تمام.
او نه فقط زنی‌ست که زاده‌ایم از تنش، بلکه جهانی‌ست که در آن زیسته‌ایم بی‌نام.
این دل‌نوشته، زمزمه‌ای‌ست از ریشه‌ها، از خاکی که بوی آغو*ش می‌دهد.
از زنی که در سکوتش، هزار فریادِ عشق نهفته است.

از مادری که بودنش، معنای بی‌نیاز بودن است.
 
آخرین ویرایش:

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
May
3,420
13,080
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانی
در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
خلاصه
در امتدادِ آغو*ش، صدایی از بی‌زمانی می‌آید.
مادر، نه فقط حضور، بلکه خاطره‌ای‌ست که در رگ‌های جهان جاری‌ست.
این روایت، قصه‌ی کسی‌ست که در نبودِ مادر، هنوز در آغو*ش اوست.
بی‌آن‌که بداند، بی‌آن‌که بگوید.
فقط حس می‌کند، مثل بوی نان در صبحِ بی‌نام.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
مادر را در دلِ آغو*ش دیدم، پناهی بی‌مرز.
هر گرما، قصه‌ای از بودن بود، بی‌ادعا.
او را در دلِ نوازش نوشتم، شعری بی‌قافیه.
با هر لم*س، جهان آرام‌تر شد.
مادر را در دلِ آغو*ش جا دادم و خودم را یافتم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
او را در دلِ صدا دیدم، لالایی‌ای بی‌پایان.
هر واژه، نغمه‌ای از عشق بود، بی‌صدا و بی‌نقاب.
مادر را در دلِ زمزمه نوشتم، موسیقیِ بی‌ساز.
با هر ناله، آرامش را لم*س کردم.
مادر را در دلِ صدا بو*سیدم و خوابم برد بی‌هراس.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
مادر را در دلِ خاک دیدم، ریشه‌ای بی‌پایان.
هر ذره، قصه‌ای از بودنِ او بود.
او را در دلِ زمین نوشتم، آغوشی بی‌زمان.
با هر لم*س، گرمایش را حس کردم.
مادر را در دلِ خاک جا دادم و هنوز زنده بود.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
او را در دلِ اشک دیدم، قطره‌ای از عشق.
هر گریه، آبی بود برای گل‌های خاطره.
مادر را در دلِ اشک نوشتم، بارانی بی‌ابر.
با هر قطره، لبخندش را دیدم.
مادر را در دلِ گریه بو*سیدم و آرام شدم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
مادر را در دلِ شب دیدم، نوری بی‌پایان.
هر تاریکی، سایه‌ای از حضورش بود.
او را در دلِ ستاره نوشتم، چشمکی از عشق.
با هر نگاه، آغوشش را حس کردم.
مادر را در دلِ شب جا دادم و روشن شدم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
مادر را در دلِ نبود دیدم، حضوری بی‌جسم.
هر نبود، بودنی دیگر بود، بی‌صدا و بی‌نام.
او را در دلِ فاصله نوشتم، پلی از اشتیاق.
با هر دوری، نزدیکی‌اش را حس کردم.
مادر را در دلِ نبود جا دادم و پر شدم از بودن.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

-RPR-

سطح
4
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,375
31,233
مدال‌ها
6
او را در دلِ نامه دیدم، واژه‌هایی بی‌پاسخ.
هر خط، ناله‌ای از دلتنگی بود.
مادر را در دلِ کاغذ نوشتم، عطری از خاطره.
با هر جمله، آغوشش را لم*س کردم.
مادر را در دلِ نامه بو*سیدم و گریه کردم بی‌صدا.
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین