جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

فایل شده {مأمِن مِهْر} اثر •سونی کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط نهـنگـ با نام {مأمِن مِهْر} اثر •سونی کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,153 بازدید, 33 پاسخ و 36 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع {مأمِن مِهْر} اثر •سونی کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع نهـنگـ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهـنگـ
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
مادر را در دلِ قاب دیدم، تصویری بی‌زمان.
هر لبخند، قصه‌ای از گذشته بود.
او را در دلِ عکس نوشتم، نوری بی‌فروغ.
با هر نگاه، گرمایش را حس کردم.
مادر را در دلِ قاب جا دادم و زمان ایستاد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
او را در دلِ خواب دیدم، آغوشی بی‌مرز.
هر رؤیا، بازگشتی به بودن بود.
مادر را در دلِ رؤیا نوشتم، بیداریِ شیرین.
با هر خواب، آرامش را نوشیدم.
مادر را در دلِ خواب بو*سیدم و بیدار شدم بی‌هراس.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
مادر را در دلِ دعا دیدم، نجواهایی بی‌پایان.
هر زمزمه، آغوشی از امید بود.
او را در دلِ نیایش نوشتم، خدایی بی‌نام.
با هر التماس، حضورش را حس کردم.
مادر را در دلِ دعا جا دادم و ایمانم شکفت.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
مادر را در دلِ درخت دیدم، ریشه‌ای بی‌پایان.
هر شاخه، دستی بود از نوازش.
او را در دلِ برگ نوشتم، سبزیِ بی‌خزان.
با هر وزش، صدایش را شنیدم.
مادر را در دلِ درخت جا دادم و سایه گرفتم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
او را در دلِ رود دیدم، جاری و بی‌مرز.
هر موج، نغمه‌ای از عشق بود.
مادر را در دلِ آب نوشتم، زلالیِ بی‌ادعا.
با هر قطره، آغوشش را حس کردم.
مادر را در دلِ رود بو*سیدم و شسته شدم از دلتنگی.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
مادر را در دلِ آفتاب دیدم، گرمایی بی‌نام.
هر پرتو، نوری از بودن بود.
او را در دلِ روشنایی نوشتم، طلوعی بی‌غروب.
با هر تابش، لبخندش را دیدم.
مادر را در دلِ آفتاب جا دادم و روشن شدم از درون.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
او را در دلِ خاک دیدم، بسترِ بی‌مرزِ زندگی.
هر ذره، قصه‌ای از آغو*ش بود.
مادر را در دلِ زمین نوشتم، پناهی بی‌پایان.
با هر لم*س، گرمایش را نوشیدم.
مادر را در دلِ خاک بو*سیدم و ریشه گرفتم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
مادر را در دلِ نسیم دیدم، وزشی از آرامش.
هر باد، نغمه‌ای از نوازش بود.
او را در دلِ هوا نوشتم، عطری از خاطره.
با هر نفس، حضورش را حس کردم.
مادر را در دلِ نسیم جا دادم و جان گرفتم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
مادر را در دلِ گم‌شدن دیدم، نشانی بی‌نقشه.
هر راه، بی‌پناه‌تر از قبل بود.
او را در دلِ بی‌جهتی نوشتم، قطبی بی‌قطب‌نما.
با هر قدم، دورتر شدم از آغو*ش.
مادر را در دلِ گم‌شدن جا دادم و خودم را گم کردم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,779
33,933
مدال‌ها
10
او را در دلِ گریه دیدم، صدایی بی‌پاسخ.
هر اشک، فریادی از دلتنگی بود.
مادر را در دلِ بغض نوشتم، دریایی بی‌ساحل.
با هر لرزش، آغوشش را طلب کردم.
مادر را در دلِ گریه بو*سیدم و آرام نگرفتم.
 
بالا پایین