جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {ضریر} اثر •baran.kh کاربر رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط baran.kh با نام {ضریر} اثر •baran.kh کاربر رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 186 بازدید, 6 پاسخ و 22 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {ضریر} اثر •baran.kh کاربر رمان بوک•
نویسنده موضوع baran.kh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط baran.kh
موضوع نویسنده

baran.kh

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
کاربر ممتاز
Jan
4,822
8,694
مدال‌ها
4

بسم الله الرحمن الرحیم.
عنوان: ضریر
نویسنده: باران خبیری زاده
ژانر: تراژدی
عضو دفتر نظارت ادبی یکم

دیباچه:
بر پشت چشم‌هایم، تنها هاله‌ای رنگی که به چشمانم رخنه می‌کرد، اغبری خالص بود.
رنگ‌ها برایم معنا نداشتند، اغبر خالص دیدگانم را ربوده بود.
ای الهی! مرا می‌بینی؟
بنگر که گیتی‌ تیره و تارم را با همین چشمان ضریرم می‌نگرم.


ضریر: کور
اغبر: سیاه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DLNZ

سطح
7
 
🝢مدیر ارشد بخش ادبیات🝢
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار موسیقی
ناظر ادبیات
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
May
3,435
12,851
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

baran.kh

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
کاربر ممتاز
Jan
4,822
8,694
مدال‌ها
4
الهی، گمراهم... گمراه. مرا نگاه کن، ببین که همچون دیوانه دیدگانمم.
خواستار دیدن دنیای جفاکارم، خواستار چشیدن دنیایت هستم.
خواستار دیدن دوباره‌ی آن دو تیله مرواریدوار مادرم هستم. مرا از دیدن این نعمت‌هایت محروم مکن، الهی محروم مکن.
 
موضوع نویسنده

baran.kh

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
کاربر ممتاز
Jan
4,822
8,694
مدال‌ها
4
بر پشت این چشمانم، هستی‌ات مرا به آغوش هومرگی می‌کشد.
از این عاری فطرتت بی‌زارم، بی‌زار.
از این عاجزیت دیدگانم بی‌زارم، بی‌زار.
از این فطرت وسیمت بی‌زارم که گویی در توان دیدگانم نیست.
مرگ همچون خرمنی از درد بر دور چشمان تیره و تارم رامشگری‌ و پایکوبی می‌کند.



هومرگی: مرگ خوب
خرمن: در اینجا به معنای هاله است

 
موضوع نویسنده

baran.kh

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
کاربر ممتاز
Jan
4,822
8,694
مدال‌ها
4
الهی،‌ مرا از یاد برده‌ای؟
به طفلی، دیده‌گانی ضریر داده‌ای و به طفلی دیگر، دیده‌گانی پریرو داده‌ای.
* یاد آن شعری از مولانا افتاده‌ام که می‌گوید:
بر دو کوری رَحم را دو تا کنید این چنین ناگُنج را گُنجا کنید.
* این شعر وصف حالم را دارد که می‌گوید: ای مردم به این چشمان‌ مضاعف‌ام رحم کنید.





طفل: پسر
رامشگری: رقص
پریرو: زیبا
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

baran.kh

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
کاربر ممتاز
Jan
4,822
8,694
مدال‌ها
4
الهی، می‌دانم که شاید از بنده‌ات خبطه‌ای سر زده است.
مردم‌ات به کنار، خبطه‌ام چیست که این‌گونه ضریرم کرده‌ای.
که این‌گونه آسمان شبم را پوشیده از لباسی لبریز از الم کرده‌ای.
من هنوزم چشم به راهم، چشم به راه ترنمی از جانب تو!

خبطه: گناه
الم: درد
ترنم: صدا، آواز
 
موضوع نویسنده

baran.kh

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
کاربر ممتاز
Jan
4,822
8,694
مدال‌ها
4
هنوز هم چشم به راه دیدن آن حدقه‌های خونبار مادرم هستم.
که شب‌ها به درگاهت ضجه میزد و التماس چشمان ضریرم را می‌کرد.

هنوز هم چشم به راه دیدن خانه‌ات هستم.
و هنوز هم چشم به راه سجده بر جانبت، با آن حدقه‌های مستبصرم هستم.


مستبصر: بینا
 
بالا پایین