در راهی قدم گذاشت به عقب که برگشت در کنار رد پای خودش رد پای دیگری دید از خدا پرسید: این دیگه رد پای کیه؟
جبرئیل جواب داد: اون رد پای خداست که در تمام مدت پا به پای تو آمد و حتی یک لحظه هم تنهایت نگذاشت.
این حرف کافی بود تا عشق به خدا بیشتر از قبل در قلبش بجوشد. باز هم رفت و اینبار که به عقب برگشت تنها یک رد پا دید ناامید و ناراحت پرسید: پس رد پای دیگه چیشد؟ نکنه خدا من رو رها کرده؟
جبرئیل اینبار پاسخ داد:نه، خدا هرگز بندههاش رو رها نمیکنه؛ خدا اینبار در تمام طول مسیر تو رو در آغوش گرفته بود.
کاش ما هم یاد بگیریم گاهی سکان زندگیمون رو به دست خدا بسپاریم و مطمئناً از اینکار پشیمون نخواهیم شد.