جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

آموزشی لیستی از تمامی کنایه‌ها برای زیبا سازی نوشته‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش‌های ادبی توسط STARLET با نام لیستی از تمامی کنایه‌ها برای زیبا سازی نوشته‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 503 بازدید, 71 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش‌های ادبی
نام موضوع لیستی از تمامی کنایه‌ها برای زیبا سازی نوشته‌ها
نویسنده موضوع STARLET
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط FROSTBITE

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۲۹. با دم شیر بازی کردن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم کسی با دم یک شیر، موجودی خطرناک و وحشی، بازی می‌کند.
معنای کنایی: فرد با خطر بزرگی روبرو شده یا کار بسیار پرخطری انجام می‌دهد.
کاربرد: وقتی کسی خود را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد یا شجاعت بی‌محابا نشان می‌دهد، استفاده می‌شود.
زیبایی ادبی: تصویر شیر و بازی با دم آن، حس هیجان، خطر و جسارت را به خوبی منتقل می‌کند.
مثال: او با افشای اسرار شرکت، عملاً با دم شیر بازی کرد و ممکن بود اخراج شود.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۰. خون کسی را به جوش آوردن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم کسی باعث می‌شود خون فرد دیگر در بدنش سریع حرکت کند.
معنای کنایی: باعث خشم یا عصبانیت شدید شخصی شدن.
کاربرد: وقتی رفتار یا حرف کسی باعث تحریک و عصبانیت دیگران می‌شود، کاربرد دارد.
زیبایی ادبی: تصویر “خون جوشیدن” حس خشم و فوران هیجانات را به شکل عینی و پرقدرت بیان می‌کند.
مثال: سخنان توهین‌آمیز او، خون همه حاضرین را به جوش آورد.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۱. روی دست کسی ماندن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم چیزی یا کسی روی دست دیگری مانده و نمی‌رود.
معنای کنایی: فرد یا چیزی بدون استفاده یا بی‌ثمر باقی مانده است.
کاربرد: وقتی تلاشی یا سرمایه‌ای بلااستفاده مانده و نتیجه‌ای نداده، مناسب است.
زیبایی ادبی: تصویر “ماندن روی دست” حس ناکامی و عدم بهره‌وری را ملموس نشان می‌دهد.
مثال: پروژه‌ای که شروع کرد، روی دستش ماند و هیچ نتیجه‌ای نداد.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۲. پا روی دم کسی گذاشتن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم کسی به دم شخص یا حیوانی پا گذاشته و او را آسیب زده است.
معنای کنایی: بر کسی مسلط شدن یا محدود کردن و آسیب رساندن.
کاربرد: وقتی کسی دیگری را تحت فشار یا کنترل شدید قرار می‌دهد، استفاده می‌شود.
زیبایی ادبی: تصویر ملموس پا روی دم، حس قدرت و نفوذ و در عین حال خشونت را منتقل می‌کند.
مثال: مدیر با تصمیم‌هایش عملاً پا روی دم کارمندان گذاشت.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۳. داغ دل تازه شدن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم دل فردی تازه آسیب دیده یا زخم خورده است.
معنای کنایی: فرد دوباره دچار ناراحتی یا غم شده است.
کاربرد: وقتی تجربه تلخ یا غم جدیدی، اندوه پیشین را تازه می‌کند، به کار می‌رود.
زیبایی ادبی: تصویر “داغ تازه شدن” حس عاطفی و دردناک تجربه دوباره اندوه را منتقل می‌کند.
مثال: شنیدن خبر جدایی دوستش، داغ دلش را تازه کرد.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۴. آب زیر پوستش دویدن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم آب در رگ‌ها یا زیر پوست فرد جریان دارد.
معنای کنایی: کسی فعال، چالاک یا پرانرژی است و در سکون نیست.
کاربرد: برای توصیف فردی پرتحرک، سریع یا تیزبین استفاده می‌شود.
زیبایی ادبی: تصویر جاری بودن آب حس زندگی و جنب‌وجوش را به مخاطب منتقل می‌کند.
مثال: او با انرژی تمام کار می‌کرد، انگار آب زیر پوستش می‌دوید.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۵. بی‌دست و پا بودن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم کسی دستان و پاهایش کارایی ندارد و ناتوان است.
معنای کنایی: فرد در انجام کارها ناتوان، ناموفق یا دست‌وپا چلفتی است.
کاربرد: وقتی کسی در مهارت یا انجام امور ناکارآمد است، این کنایه مناسب است.
زیبایی ادبی: تصویر فیزیکی ناتوانی حس بی‌کفایتی و ضعف را به شکل ملموس بیان می‌کند.
مثال: او در آشپزی کاملاً بی‌دست و پا بود و آش همیشه خراب می‌شد.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۶. دست و پایش را گم کردن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم کسی توان کنترل دست و پای خود را از دست داده است.
معنای کنایی: فرد سردرگم، گیج یا ناتوان از تصمیم‌گیری است.
کاربرد: وقتی کسی نمی‌داند چه کند یا چگونه عمل کند، مناسب است.
زیبایی ادبی: تصویر ملموس گم شدن دست و پا حس اضطراب و سردرگمی را منتقل می‌کند.
مثال: در جلسه مهم، او دست و پایش را گم کرد و هیچ حرفی نتوانست بزند.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۷. از کیسه خلیفه بخشیدن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم شخصی از کیسه‌ای پر از طلا یا ثروت بخشنده‌ای، خرج می‌کند.
معنای کنایی: سخاوتمندی فراوان یا بخشیدن با دست و دل باز.
کاربرد: وقتی کسی بسیار بخشنده است یا مال خود را به راحتی می‌دهد، این کنایه مناسب است.
زیبایی ادبی: تصویر کیسه خلیفه حس ثروت و سخاوت بی‌حد و مرز را به مخاطب القا می‌کند.
مثال: او با مهربانی از کیسه خلیفه بخشید و به همه کمک کرد.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,178
6,963
مدال‌ها
4
۳۸. از کوره در رفتن

ظاهر جمله: تصور می‌کنیم کسی از کوره یا محل گرما بیرون می‌رود و دیگر کنترل ندارد.
معنای کنایی: عصبانیت شدید و از دست دادن کنترل خود.
کاربرد: وقتی کسی عصبانی شده و منطقی رفتار نمی‌کند، این عبارت کاربرد دارد.
زیبایی ادبی: تصویر ملموس خروج از کوره حس فوران هیجانی و عصبانیت را منتقل می‌کند.
مثال: وقتی حرفش را شنید، از کوره در رفت و شروع به فریاد زدن کرد.
 
بالا پایین