- Mar
- 175
- 2,178
- مدالها
- 2
در شهری که سایههای غم در هر گوشهاش رقص میکنند، آدمها چون شمعهای خاموش در مه تاریکی سرگرداناند. هر نگاه، حکایتی از امیدهای نارسیده و رویاهای شکسته است. خیابانها، چون رگهای خیسی که خون سردی در آنها جریان دارد، قصههای ناگفته را در خود پنهان کردهاند. هر ثانیه و هر نفس، تکرار تراژدیای است که هیچکَس نمیتواند از آن گریز کند.
آخرین ویرایش: