FROSTBITE
سطح
5
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Jul
- 2,178
- 6,963
- مدالها
- 4
***
دل، در پناه سردا، سکنا قرار گرفت.
لحظهها، رد آخر عشق را بر خاک انداختند.
لبها بسته شد؛ نغز سخن برجا نشست.
نگاهها، در هراس، ره بسته جستند.
شب تار، خناک را بر جان انداخت؛ سکرت نشست.
دل، در پناه سردا، سکنا قرار گرفت : قلب تحت تاثیر «سردا» (نماد تراژدی و تاریکی) آرام گرفت و سکون تلخ را پذیرفت.
لحظهها، رد آخر عشق را بر خاک انداختند : زمان، اثر نهایی عشق نافرجام را در دل و خاطرهها گذاشت.
لبها بسته شد، نغز سخن برجا نشست : هیچ حرف عاشقانهای گفته نشد و اثر آخرین سخن بر دل باقی ماند.
نگاهها، در هراس، ره بسته جستند : چشمها دنبال راه یا پاسخ بودند اما همه مسیرها بسته و بینتیجه بود.
شب تار، خناک را بر جان انداخت؛ سکرت نشست : ظلمت و غم شدید بر روح اثر گذاشت و سکوت و سنگینی روح برقرار شد.
دل، در پناه سردا، سکنا قرار گرفت.
لحظهها، رد آخر عشق را بر خاک انداختند.
لبها بسته شد؛ نغز سخن برجا نشست.
نگاهها، در هراس، ره بسته جستند.
شب تار، خناک را بر جان انداخت؛ سکرت نشست.
دل، در پناه سردا، سکنا قرار گرفت : قلب تحت تاثیر «سردا» (نماد تراژدی و تاریکی) آرام گرفت و سکون تلخ را پذیرفت.
لحظهها، رد آخر عشق را بر خاک انداختند : زمان، اثر نهایی عشق نافرجام را در دل و خاطرهها گذاشت.
لبها بسته شد، نغز سخن برجا نشست : هیچ حرف عاشقانهای گفته نشد و اثر آخرین سخن بر دل باقی ماند.
نگاهها، در هراس، ره بسته جستند : چشمها دنبال راه یا پاسخ بودند اما همه مسیرها بسته و بینتیجه بود.
شب تار، خناک را بر جان انداخت؛ سکرت نشست : ظلمت و غم شدید بر روح اثر گذاشت و سکوت و سنگینی روح برقرار شد.