جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

متفرقه حرف دلت را بگو:)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تعامل ادبی توسط Kiana' با نام حرف دلت را بگو:) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 59,209 بازدید, 2,137 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته تعامل ادبی
نام موضوع حرف دلت را بگو:)
نویسنده موضوع Kiana'
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHVIN*

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
700
9,394
مدال‌ها
2
خدایا،
در سکوت شب، دلم آرام می‌گیرد وقتی نامت را زمزمه می‌کنم.
تو بودی که در طول روز پناهم دادی، دستم را گرفتی و دل بی‌قرارم را آرام ساختی.
امشب با تمام وجودم شکرگزارم برای هر نفسی که به من بخشیدی، برای آرامشی که در دل نهادی و برای امیدی که فردا را روشن می‌سازد.
پروردگارا، تو را شکر که حتی در لحظه‌های ضعف، قوت دادی و در زمان تنهایی، همراه و همدم من شدی.
ای مهربان بی‌انتها، امشب دلم را به آرامش حضورت می‌سپارم و با شکرگزاری در آغوش رحمتت آرام می‌گیرم.
 
موضوع نویسنده

Kiana'

سطح
4
 
- مدیر تالار زبان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار زبان
ناظر تایید
Jun
3,476
13,693
مدال‌ها
3
احساس میکنم یچیزی کمه ولی نمیدونم چیه:)!
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
296
1,806
مدال‌ها
2
داستان نویسنده:

یه روز یه پسر خوب و خوشتیپ
توی خونه بود که این و برداشت پیچید توی کوچه پشتی
برای رسیدن به آرزوهاش هدایا شو میچپوند توی کوله‌پشتیش
یه کوله پراز خاطره با یه تن بی جون
همه‌ی رفیقاش رو یه شبه پیچوند
اگه می‌رفت دیگه بر نمیگشت دنبال یه فرصت مناسب بود تا بزنه بیرون
میگفت یه دختر بود که هنوز مونده پیشش
میگفت پاش میمونه میکنه روسفیدش
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
296
1,806
مدال‌ها
2
همینکه از خونه زدش بیرون اون و با یکی دیگه تو همون کوچه دیدش
پیش خودش میگفت:
خدایا یعنی میشه، توی دوساعت با یکی دیگه صمیمی شه؟!
یهو ماتش برد، انگاری دیونه شد...ههه اون پسر رفیق صمیمی شه
اصلا باز شده بود تارو پودش...
بازی کرده بودم با غرورش...
دیگه رسیده بود آخر خط با خودش میگفت پات و بزار رو عشق
لای خنده هاش گونه هام میشه خیس
یهو گریه میکنه یهویی میره ریسه
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
296
1,806
مدال‌ها
2
سرش گرمه، انگار با یه کاغذ و خودکار یه جزایی داره مینویسه
هیچکی نفهمید کجا رفت و کجا پیچید
فاز عادی نداشت خودش و از همه جدا می‌دید
بعد اون با کسی حرف نمی‌زد فقط کلمه هاش رو لابه لای نُت ها می‌چید
همه‌ی تماس های رفیق اش و رد میدادش
موزیک شد تمام عشق و حال و تفیحاتش
شبا یواشکی عکس همون دختره رو می‌دید
ولی به روش نمیورد که بد میخوادش
واسش مهم نبود چه وصله ای میبندی بهش
واسه رسیدن به آرزو هاش میجنگیدش
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
296
1,806
مدال‌ها
2
دیگه به هیچکی اعتماد نداشت
هرکی میگفت دوست دارم فقط میخندیدش
دشمناش دیدن تنها شده، بعد دوره اش کردن
می‌خورد زمین ولی دستی نبود واسه بلند کردنش
یه موزیک هایی میسازه که پر از دردن
همه میگن روانیه ولی خودش میگه هنرمنده
من‌ همونم همون پسر خوب و خوشتیپ
که هنوز میبیند تو کوچه پشتی
همونی که عکست و داره توی کوله‌پشتیش
ولی توئه بی‌معرفت زدی اون و کشتی
من‌ فقط میخواستم ببینمت تا دلم وا شه
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
296
1,806
مدال‌ها
2
میخواستم کنارم باشی حواست به من باشه ولی رفتی
منم قسم خورده بودم همه‌ی درد و دل هام و بگم با شعر
من‌ تنها بودم توی روزای زشت بی تو
کلی نوشتم تا شاید یه روز دل بدی تو
من‌ پا گذاشتم رو همه خواسته های دلم تا تو
کنار اون بسازی زندگی تو
من‌ همونم که بد میگفتی، فحش نمی‌داد
میزدی تخت سی*ن*ه‌اش ولی تورو هل نمی‌داد
من‌ همونم که بهش گفتی زیرزمینی
شدم فرا تر از دلقک های برج میلاد
 

Bloodreina

سطح
0
 
ناظر تأیید
ناظر تایید
کاربر رمان‌بوک
Jul
79
1,055
مدال‌ها
2
شده تا حالا از نزدیک‌ترین و عزیز‌ترین کَسِتون بترسین؟ واقعاً اوج ناچاری یک انسانه. از عزیزترین کست به کی پناه ببری آخه؟🥲
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
700
9,394
مدال‌ها
2
ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﭼﺸﻤﺎﻥ،
ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ
ﺯﯾﺒﺎﯾﯿﻬﺎ ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین