جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده تازیانه اثر Delbar

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط بهارنارنج🍊 با نام تازیانه اثر Delbar ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,920 بازدید, 33 پاسخ و 20 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع تازیانه اثر Delbar
نویسنده موضوع بهارنارنج🍊
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط YASNA.B
بهارنارنج🍊
موضوع نویسنده

بهارنارنج🍊

سطح
0
 
مدیر تالار هنر
گوینده انجمن
Jan
1,111
4,207
مدال‌ها
1
و من آرام‌ترین وحشیِ شهرم بودم
که در این همهمه‌ها جامِ سکوتم بشکست
تو چه می‌دانی از این عاقل دیوانه نما
گاه در سجده و گاه م*ست و گَهی باده پرست
***​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بهارنارنج🍊
موضوع نویسنده

بهارنارنج🍊

سطح
0
 
مدیر تالار هنر
گوینده انجمن
Jan
1,111
4,207
مدال‌ها
1
صدایت می‌زنم شاید جوابی از تو برگیرم
در این زندان عشقت من هزاران بار می‌میرم
ولیکن تا طلوعی می‌زند از جنس آزادی
غروب عشق خوش تر باد و این زندان دلگیرم
***​
 
بهارنارنج🍊
موضوع نویسنده

بهارنارنج🍊

سطح
0
 
مدیر تالار هنر
گوینده انجمن
Jan
1,111
4,207
مدال‌ها
1
شاخه گلی ز عشق برچینم برای تو
تازیانه ای ز خشم می‌گیری به سوی من
مجلسی ز بزم می‌سازم از آن تو
محفلی به رزم می‌آرایی برای من
هرچه راه می‌کُند به تو نزدیک تر دلم
دور می شوی تو از دل و از این وصال من
***​
 
بهارنارنج🍊
موضوع نویسنده

بهارنارنج🍊

سطح
0
 
مدیر تالار هنر
گوینده انجمن
Jan
1,111
4,207
مدال‌ها
1
تو همان گل بهاری
که به وقت شامگاهی
به سحر امیدوار است
و به جان کشد جدایی
منم ابری از دل عشق
که ببارم از سر مهر
به تو ای گل شقایق
قطراتِ آشنایی
***​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بهارنارنج🍊
موضوع نویسنده

بهارنارنج🍊

سطح
0
 
مدیر تالار هنر
گوینده انجمن
Jan
1,111
4,207
مدال‌ها
1
یادم آید آن شب سرد
آن شب تلخ جدایی
لحظه‌ی مرگ نگاهم
در پس امید واهی
از چه رنجیدی ندانم
سرد شد لحن صدایت
رفتی و من ماندم و شب
درمیان وعده‌هایت
***​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بهارنارنج🍊
موضوع نویسنده

بهارنارنج🍊

سطح
0
 
مدیر تالار هنر
گوینده انجمن
Jan
1,111
4,207
مدال‌ها
1
می‌نویسم زخم‌هایم را مداوا می‌کنم
با نوشتن راز‌هایم را چه رسوا می‌کنم
می‌نویسم شاید آمد روز خوب خواندنت
تا بفهمی در پی عشق تو غوغا می‌کنم
***​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بهارنارنج🍊
موضوع نویسنده

بهارنارنج🍊

سطح
0
 
مدیر تالار هنر
گوینده انجمن
Jan
1,111
4,207
مدال‌ها
1
صد روز نشستم ز تو و عشق تو گفتم
رفتی و نگفتی که چه گفتیم و شنیدی
یک بار زبانم به شکایت بگشودم
صد مرتبه این جامه‌ی عشق را دریدی
***​
 
شما برای پاسخ‌دادن باید به انجمن ورود کنید.

یکم راجب ما بدون:

ما که پول نداشتیم دماغ‌امان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشم‌هایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. می‌دانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر می‌کند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همه‌اش درمان است. هزینه‌اش هرقدر هم که باشد به این زیبایی می‌ارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!

دوست تو

جدیدترین کاربران

آمار بَرخط

کاربران بَرخط
31
مهمان‌های بَرخط
1,030
مجموع بازدید کنندگان
1,061
مجموع ، شامل کاربران مخفی نیز می‌باشد.
بالا پایین