جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

رها شده [آوای جان] از «کارگروهی کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته فرهنگ و ادب توسط PardisHP با نام [آوای جان] از «کارگروهی کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 881 بازدید, 15 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته فرهنگ و ادب
نام موضوع [آوای جان] از «کارگروهی کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع PardisHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ئه وین؛
موضوع نویسنده

PardisHP

سطح
6
 
𝓣𝓲𝓻𝓮𝓭
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Apr
2,823
23,786
مدال‌ها
8
نام دلنوشته: آوای جان
نویسندگان: @مِها ، F_PARDIS
ژانر: عاشقانه
ناظر: @elham_faraji
*مقدمه*
آوای جانم!
زمان معلق می‌ماند؛
و جهان نظاره‌گر ما می‌شود؛
که چگونه دست در دست هم
اندک نگاهی به غم‌ها نداریم.
تو شادی و من هم شاد.
زمان می‌گذرد؛ و من در کنار تو
هراسی از مرگ ندارم!
آوای جانم بمان... .​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,739
39,322
مدال‌ها
13
Negar_۲۰۲۲۰۸۲۸_۱۲۲۴۵۷ (1).png
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[
قوانین تایپ دلنوشته]
پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:

[ تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]
بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:

[ تاپیک درخواست تگ دلنوشته]
پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:

[ تاپیک درخواست جلد ]
و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[
تاپیک اعلام پایان دلنوشته]
دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]
با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
موضوع نویسنده

PardisHP

سطح
6
 
𝓣𝓲𝓻𝓮𝓭
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Apr
2,823
23,786
مدال‌ها
8
آوای جانم!
تک‌تک گل فروش‌های شهر من را به خوبی می‌شناسند!
از بس از آن‌ها گل خریدم که شده‌ام مشتری ثابت‌شان، هربار که می‌روم، می‌گویند:
- می‌دانم، همان همیشگی!
همان همیشگی، همان دست گلی است که با گل‌های دلخواه‌ات تزئین‌اش می‌کنند. هردفعه که دسته گلی را می‌خرم، خود را سریع به تو می‌رسانم تا گل‌ها را در دست‌هایت بگذارم. می‌ترسم گل‌ها پژمرده شوند! گل‌ها برایم نشانی از تو اند؛ اما ای کاش عمر تو مانند این گل‌ها نباشد! بی‌تو نمی‌شود... آرام جانم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ئه وین؛

سطح
0
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
May
1,121
13,903
مدال‌ها
2
در جایگاهی پر از امید بودیم!
خطوط زندگی‌مان را با رنگ امید داشتن و مودت می‌کشیدیم!
یادم است، روزی گلی را برایم آوردی و بر موهایِ مشکی متعالی‌ام گذاشتی!
مرا در آغوش گرفتی و آغوشم بوی گل‌های آبی و سرخ گرفت.
بعد از آن، من تبدیل به باغ گل‌ها شدم.
نو، شاداب!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

PardisHP

سطح
6
 
𝓣𝓲𝓻𝓮𝓭
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Apr
2,823
23,786
مدال‌ها
8
آوای جانم!
زیبا‌ترین قاب دنیا، برای من، که فردی از افراد ساکن زمینم. هیچ‌چیز به جز تصویر لبخند تو نیست!
زمانی که لبخند برلب داری و موهای مشکی رنگَت به دورَت ریخته... آن‌گاه، آن‌ثانیه را، دوست دارم ضبط کرده و در جعبه خاطرات برای ابد نگه دارم... زیرا زمانی که سرسوزنی غم یا حتی دریایی غصه در دلم باشد؛
دیدن تو من را شاد‌ترین ساکن زمین می‌کند!
آوای جان من، نروی هیچ‌گاه...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ئه وین؛

سطح
0
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
May
1,121
13,903
مدال‌ها
2
آوای جان!
بی‌تاب توام، مانند مرغ عشقی که لانه ندارد و بی لیلی‌اش زندگی می‌کند.
تو از مجنون هم بیش‌تر عاشق بودی!
و من لیلی‌وار عاشق تو بودم.
اگر دیده‌ای هم نداشتم، عاشق عطر تنت می‌شدم.
به من گفتی، موهایت را در این روزهای سرد نبند.
بگذار مو‌های مشکی رنگت که باد بی‌روح آن را تکان می‌دهد؛ بر صورت من بیاید و باعث گرمی قلب من شود.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

PardisHP

سطح
6
 
𝓣𝓲𝓻𝓮𝓭
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Apr
2,823
23,786
مدال‌ها
8
آوای جانم!
ثانیه‌های بی‌تو مرگ است؛ که گر نباشد از آن کمتر نیست! بی‌تو نفس کشیدن سخت، و زندگی ناشدنی‌ست!
روزی، یک‌باری در یک زمانی، ساعتی از تو دور بودم!
نتوانستم از تو خبر گیرم، از حالت، و حالم بسیار بد بود!
من یک ساعت را دوام نیاورده و مانند کودکی هرلحظه، بغضم نزدیک بود بشکند! نروی هیچ‌گاه، به خدا نمی‌توانم... آوای جان رفتن تو از مرگ برایم بدتر است!
 
آخرین ویرایش:

ئه وین؛

سطح
0
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
May
1,121
13,903
مدال‌ها
2
آوای جان من!
تا وقتی که تو هنوز کل هستی من نشده بودی، قلب من یک قلب عادی بود اما؛ با آمدن اندرون، تو شدی نبض من.
عقل من، مالِ من بود اما؛ حال تو کل تامل‌هایم هستی.
قلب من به سمت تو شوق تپیدن دارد.​
 
موضوع نویسنده

PardisHP

سطح
6
 
𝓣𝓲𝓻𝓮𝓭
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Apr
2,823
23,786
مدال‌ها
8
آوای جانم!
امروز روزی از روزهای زمستانی‌ست، برف آرام می‌بارد و زمین سپید سپید است. من کمی دورتر از تو ایستاده‌ام و دوربین عکاسی را در دست دارم. در کنار آدم برفی‌ای که باهم ساخته‌ایم ایستاده و لبخند می‌زنی. خوشحالی و من هم خوشحالم، چه اتفاقی بهتر از بودن با توست؟!
آوای جان، تو باشی مشکلات رنگ دیگر دارند!
بمان، تا همیشه بمان... .
 

ئه وین؛

سطح
0
 
شاعر انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
May
1,121
13,903
مدال‌ها
2
آنقدر گرفتار تو هستم که؛ انگار هر روز باز دوباره متولد می‌شوم.
عهد کردم به غم اجازه ورود به عشقمان را ندهم!
آوای جانم، قص هتو مانند خورشید و ابر است.
تو پر از گرمایی؛ سرشار از عاطفه مهربانی.
و اگر مانند ابر باشی و بباری، یک قطره اشک تو یک رود‌ی را که؛ سال ها بود خشک است را تازه می‌کرد.
آتشی که مرا گرم می‌کند شومینه نیست، بلکه آغوش پر مهر گرم تو است.​
 
بالا پایین