جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی آشنایی با «کشمکش درونی» در داستان ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش نقد توسط آرشیت با نام آشنایی با «کشمکش درونی» در داستان ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 883 بازدید, 47 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش نقد
نام موضوع آشنایی با «کشمکش درونی» در داستان ها
نویسنده موضوع آرشیت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آرشیت
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
گفت: «باید بفهمی که تمدن ما اینقدر گسترده و بزرگه که نمی شه اقلیتامون رو ناراحت و تحریک نکنیم. از خودت بپرس، ما توی این کشور بیشتر از همه چی می خوایم؟ مردم می خوان شاد باشن، درسته؟ توی تموم زندگیت این رو نشنیدی؟
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
مردم می گن می خوایم شاد باشیم. خب، واقعا نیستن؟ مدام به جنب و جوش درشون نمی آریم، سرگرم‌شون نمی کنیم؟ اصلا برای همین زنده ایم، نه؟ برای لذت و خوشی، برای هیجان، نه؟ و باید اعتراف کنی که فرهنگمون برامون کلی از این چیزا می‌آره.»
—از کتاب «فارنهایت 451» اثر «ری بردبری»
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
«عطش مبارزه» اثر «سوزان کالینز»


«کتنیس اِوِردین» به منظور حفظ جان خواهرش داوطلب می شود تا در یک رقابت مرگبار که توسط حکومت برپا شده، شرکت کند. او تمایلی به کشتن رقیبان خود ندارد اما با خانواده ای که برای بقا به او متکی هستند، «کتنیس» چاره ای جز پیروزی در
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
مسابقه ندارد. ترس، وظیفه و نیاز در هم می آمیزند و «کتنیس» برای زنده ماندن به مبارزه ادامه می دهد، و همزمان تلاش می کند روح خود را به حکومتی نبازد که او و خانواده اش را مورد ستم قرار داده است.
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
به کابوسی دچار می شوم که به رغم بیدار شدن‌های مکرر، هر بار هراسی هولناک تر انتظارم را می کشد. تمام آنچه که بیش از هر چیزی مرا به وحشت می اندازد، تمام آنچه که می ترسم برای دیگران پیش بیاید، با چنان جزئیات روشن و واضحی نمود پیدا می کند
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
که جز باور حقیقی بودنشان، تصور دیگری نمی توانم داشته باشم. هر بار که بیدار می شوم، با خود فکر می کنم، بالاخره تمام شد، اما تمام نمی شود. تنها شروع فصل جدیدی از رنج و عذاب است.
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
چند بار باید شاهد مرگ «پریم» باشم؟ آخرین لحظات پدرم دوباره در ذهنم زنده شود؟ احساس کنم بدنم تکه تکه می شود؟ ماهیت عملکرد زهر زنبورهای ردیاب این گونه است، بسیار دقیق ساخته شده تا محل احساس ترس را در مغز هدف قراردهد.
—از کتاب «عطش مبارزه» اثر «سوزان کالینز»
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
«ارباب حلقه ها» اثر «جی. آر. آر. تالکین»


«آراگورن» پادشاه حقیقیِ و گمشده ی قلمرو «گوندور» است. تقدیر بر این است که او باید تاج و تخت را به دست آورد، اما «آراگورن» در تحقق بخشیدن به این پیشگویی، درنگ می کند و هراس این را دارد که همان فسادی که در رگ های پیشینیان او جریان داشته، او را نیز به سوی تاریکی خواهد کشید و باعث رنج مردمش خواهد شد.
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
حدود یک مایل آن طرف تر از «پارت گالن»، در یک محوطه ی بی درخت کوچک نه چندان دور از دریاچه، «بورومیر» را پیدا کرد. نشسته و پشتش را به تنه ی درختی عظیم تکیه داده بود، و انگار که داشت استراحت می کرد.
 
موضوع نویسنده

آرشیت

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Feb
3,262
6,982
مدال‌ها
2
اما «آراگورن» دید که تیرهای پَرسیاه بسیاری تنش را سوراخ کرده است؛ هنوز شمشیرش را به دست داشت، اما تیغه ی آن از نزدیک قبضه شکسته بود؛ شاخش دو تکه شده و کنارش افتاده بود. تعداد زیادی از اورک ها کشته و گرداگرد او و زیر پایش کپه شده بودند.
 
بالا پایین