جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی آشنایی با 12 گونه شخصیت در داستان ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط شاهدخت با نام آشنایی با 12 گونه شخصیت در داستان ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,065 بازدید, 26 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع آشنایی با 12 گونه شخصیت در داستان ها
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
با این حال، در بیش از 90 درصد اوقات، پروتاگونیست قهرمان است و آنتاگونیست شخصیت منفی. نقش آنتاگونیست ها به اندازه ی شخصیت های اصلی در داستان اهمیت دارد اما این شخصیت ها ممکن است به اندازه ی پروتاگونیست ها دیده نشوند. این گونه معمولا راوی داستان نیست و در نهان، کارهای خود را پیش می برد.

نمونه های «آنتاگونیست»: «سائورون»، «ولدمورت»، «ایاگو»، «جوکر»، «پروفسور موریارتی»
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
شخصیت اصلی ثانویه


بیشتر داستان ها، هم یک پروتاگونیست اصلی دارند و هم شخصیت یا شخصیت هایی که پروتاگونیست فرعی به حساب می آیند. این همان گونه ای است که در مرکز توجهات نیست اما کاملا به آن نزدیک است! این شخصیت ها اغلب به همراه پروتاگونیست دیده می شوند و به او به شکل های مختلف کمک می کنند. حضور و رابطه ی نزدیک آن ها با شخصیت اصلی، به داستان گرما و احساس می بخشد. البته همه ی شخصیت های اصلی ثانویه دوست پروتاگونیست نیستند اما حتی در صورت دشمنی نیز به داستان عمق اضافه می کنند.

نمونه های «شخصیت اصلی ثانویه»: «ران و هرماینی»، «سم‌وایز گمجی»، «لومیر و گاکزورت»، «جین بنت»، «دکتر واتسون»
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
شخصیت ثالث


این نوع از کاراکترها به اندازه ی گونه های قبلی اهمیت ندارند و معمولا در زندگی شخصیت اصلی در رفت و آمد هستند. در واقع این شخصیت ها شاید فقط در یک یا دو صحنه از روایت حاضر باشند. با این حال، یک داستان چندوجهی و جذاب، به تعدادی از شخصیت های ثالث نیاز دارد. همه ی ما در زندگی واقعی نیز این نوع از شخصیت ها را می شناسیم: کافه‌داری که فقط هفته ای یک بار او را می بینیم، غریبه ای که در کلاس کنارمان می نشیند و غیره.

نمونه های «شخصیت ثالث»: «راداگاست در ارباب حلقه ها»، «پادما و پارواتی پاتیل در هری پاتر»، «کالو و فابریزیو در پدرخوانده»، «مادام استال در آنا کارنینا»
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
شخصیت معشوق


بیشتر رمان ها به طریقی عشق رمانتیک را به تصویر می کشند. عشق شاید طرح داستانی اصلی یا فرعی و یا حتی بخشی کوچک و گذرا در روایت آن ها باشد، اما به هر ترتیب، برای این کار به نوعی شخصیت معشوق نیاز است. شخصیت معشوق معمولا «شخصیت اصلی ثانویه» نیز هست اما طبق معمول، باز هم نه همیشه. در بسیاری از داستان ها، شخصیت اصلی معمولا در ابتدا احساسات خود نسبت به این شخصیت را انکار می کند (یا برعکس)، که ابزاری عالی برای عمق بخشیدن به طرح داستانی است.

نمونه های «شخصیت معشوق»: «آقای دارسی»، «دِیزی بوکانن»، «رومئو/ژولیت»، «ادوارد کالن»، «ماری جین واتسون»
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
شخصیت رازدار


با این که این گونه در مقایسه با «شخصیت معشوق» معمولا در حاشیه قرار می گیرد، شخصیت رازدار همچنان می تواند یکی از عمیق ترین روابط پروتاگونیست را شکل دهد. این شخصیت ها معمولا نقش بهترین دوست را دارند، اما همچنین می توانند معشوقی احتمالی و حتی مرشد یا استاد باشند. پروتاگونیست، افکار و احساسات خود را با این شخصیت در میان می گذارد، حتی وقتی علاقه ای به گفتن آن ها به دیگران ندارد.

نمونه های «شخصیت رازدار»: «هوراشیو»، «آلفرد پنی‌ورث»، «دامبلدور»، «هانیبال لکتر»
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
شخصیت نقیض


این کاراکتری است که شخصیت و ارزش هایش به شکلی اساسی با پروتاگونیست متفاوت است. این تفاوت و حتی تضاد، ویژگی های تعریف کننده ی شخصیت اصلی را آشکارتر می کند و تصویری بهتر از او را به مخاطبین می بخشد. اگر چه شخصیت نقیض، رابطه ای «آنتاگونیستی» با شخصیت اصلی دارد، اما معمولا آنتاگونیست اصلی داستان نیست. گاهی اوقات پروتاگونیست در ابتدا با این شخصیت مقابله می کند اما آن ها در نهایت تفاوت هایشان را کنار می گذارند و به دوستان هم (یا حتی بیشتر) تبدیل می شوند.

نمونه های «شخصیت نقیض»: «دراکو مالفوی»، «ایفی ترینکت»، «لیدیا بنت»، «کاپیتان کرک و اسپاک»
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25

انواع شخصیت ها از نظر کیفیت

 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
شخصیت پویا/تغییرپذیر


شخصیت پویا، کاراکتری است که در طول داستان تغییر می کند. این تغییرات معمولا به سوی بهتر یا عاقل تر شدن است اما گاهی اوقات نیز می تواند روندی معکوس داشته باشد؛ در واقع بسیاری از شخصیت های شرور به واسطه ی تغییر از خیر به شر، به وجود می آیند. پروتاگونیست تقریبا در همه ی داستان ها شخصیتی پویا دارد و بسیاری از شخصیت های اصلی ثانویه نیز اینگونه هستند. نویسندگان سعی می کنند این تغییرات در طول روایت، به شکلی ظریف، تدریجی و طبیعی در شخصیت ها رقم بخورد.

نمونه های «شخصیت پویا»: «دون کیشوت»، «الیزابت بنت»، «نویل لانگ باتم»، «هان سولو»، «والتر وایت»
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
در یکى از دهکده هاى منطقه ی لامانچا که نیازى به آوردن نام آن نیست، نجیب زاده اى میانسال، با نیزه و سپرى کهنه که در اسلحه‌خانه داشت، یابویى نحیف، و سگى شکارى، زندگى مى کرد، سه چهارم آنچه درآمد داشت، صرف خوردن سوپ گوشت گوسفند که بسیار ارزان تر از گوشت گاو بود، به عنوان شام مى شد و سایر مواد غذایى در روزهاى مختلف، از جمله سالاد سرکه، تخم مرغ نیمرو شده با چربى خوک، و عدس پخته، غذاى او را تشکیل مى داد. روزهاى یکشنبه نیز علاوه بر غذاى معمولى، جوجه کبوترى را تناول مى کرد. یک چهارم باقیمانده از درآمد او، خرج سایر هزینه هاى زندگى و لباس هایش مى شد، غیر از نیمتنه اى مردانه از پارچه اى ظریف و شلوار و جوراب سرهم از پارچه ی مخملى و کفشى از همان مخمل که براى استفاده در روزهاى عید مورد استفاده قرار مى گرفت و یک دست لباس از بهترین نوع پشم که در سایر روزها مى پوشید. خواهرزاده ی نجیب زاده که هنوز بیست‌ ساله نشده بود، همراه با زنی مستخدم که حدود چهل سال داشت، هم کارهاى خانه را انجام مى داد، هم یابو را زین مى کرد و هم مى توانست با داس کوچک درو به‌ خوبى کار کند، همراه با او در خانه زندگى مى کردند. از کتاب «دن کیشوت»
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
شخصیت ایستا/تغییرناپذیر


در طرف دیگر، شخصیت ایستا قرار دارد که تغییر نمی کند. بسیاری از شخصیت های ایستا بدون عمق هستند و وجود تعداد زیاد آن ها در یک داستان، اغلب نشان دهنده ی اثری ضعیف و کم مایه است. با این حال، این شخصیت ها اگر در جای درست به کار روند، به هدفی بزرگتر در قصه کمک می کنند. شخصیت های ایستا معمولا چندان دوست داشتنی نیستند، مثل خواهرخوانده های «سیندرلا» که با بی تفاوتی نسبت به رفتارهای بدشان در قبال قهرمان داستان، باعث می شوند احساس همدلی مخاطبین نسبت به پروتاگونیست افزایش یابد. این شخصیت ها می توانند درس دیگری نیز برای مخاطبین داشته باشند: بهتر است در نهایت مثل من نشوید!

نمونه های «شخصیت ایستا»: «آقای کالینز»، «خانم هاویشام»، «پدر و مادر ماتیلدا»، «کارن اسمیت»
 
بالا پایین