- Jul
- 1,522
- 3,677
- مدالها
- 7
آقامحمدخان، آقامحمدشاه یا آغامحمدخان قاجار (۷ محرم ۱۱۵۵ ه.ق – ۲۱ ذیالحجه ۱۲۱۱ ه.ق) از سال ۱۷۹۶ تا ۱۷۹۷ م. پادشاه ایران بود. او از ۱۷۷۹ تا ۱۷۹۶ م. به تحکیم پایههای قدرت خود پرداخت—اتفاقی که در نهایت منجر به تأسیس سلسطه قاجار شد که بیش از یک سده بر ایران حکومت کرد.
آقامحمدخان در ۱۷۴۲ م. در استرآباد به دوران پادشاهی نادرشاه و در زمان کشاکش میان شاخههای ایل قاجار متولد شد. ۶ ساله بود که توسط عادل شاه اسیر و سپس اخته شد که به همین دلیل او را «آغا» میخوانند. با برکناری عادلشاه، از مشهد گریخت و پیش خانوادهٔ خود بازگشت. او ۱۰ سال آینده را در کنار پدرش محمد حسن خان قاجار که رؤیای پادشاهی ایران را داشت، سپری کرد اما با وجود برتری کوتاه مدت قاجاریان بر دیگر مدعیان، کریم خان زند آنها را شکست داد و آقامحمدخان را به عنوان اسیر با خود به شیراز برد. در شیراز وکیل با آقامحمدخان با مهربانی رفتار کرد و از او در مسائل مختلف مشورت میخواست. آقامحمدخان ۲۰ سال آنجا ماند تا اینکه کریمخان درگذشت. سپس با کمک خدیجه بیگم، عمهاش که همسر کریمخان بود، از شیراز گریخت و خود را به مازندران رساند. او توانست میان شاخههای ایل قاجار اتحادی برقرار سازد و در مدت کمی بر تمام شمال ایران مسلط شود.
آقامحمدخان در سال ۱۷۸۳ م. تهران — یکی از مراکز قدرت زندیان — را محاصره کرد اما موفق به فتح آن نشد. علی مراد خان زند در تلافی این عمل سپاهی را برای سرکوب قاجاریان راهی مازندران کرد. بیشتر طرفداران آقامحمدخان او را تنها گذاشتند و استرآباد محاصره شد. سپاه زند پس از مدتی با کمبود آذوقه روبرو گردید؛ آقامحمدخان از این فرصت استفاده کرده و آنان را شکست داد و زندیان را از مازندران بیرون کرد. سپس باز هم به تهران لشکر کشید و اهالی شهر به او گفتند که تنها کسی که پایتخت ایران، اصفهان را تحت سلطهٔ خود داشته باشد را به عنوان حاکم خود میپذیرند. نتیجتاً راهی اصفهان شد و در کاشان نیروهای زند را شکست داد. جعفر خان زند، جانشین علیمرادخان، با شکست سپاهش به شیراز عقبنشینی کرد و اصفهان به دست آقامحمدخان افتاد.
بدین ترتیب، با بازگشت آقامحمدخان به تهران اهالی شهر بدون جنگ او را پذیرفتند. در همین زمان، هدایتاللهخان، والی فراری گیلان، با یاری روسها به آن ولایت برگشت که منجر به بازگشت آقامحمدخان به شمال شد. هدایتاللهخان که مقاومت را بیهوده میدید، دوباره فرار کرد و در راه کشته شد. در همین خلال، جعفرخان توسط سیدمراد خان زند برکنار شد و جنگ داخلی در میان زندیان درگرفت. پیروز این جنگ، لطفعلی خان زند بود. آقامحمدخان در نخستین روزهای استقرار لطفعلیخان در شیراز، به فارس لشکر کشید. جنگی بینتیجه درگرفت و خان قاجار پس از مدتی به تهران بازگشت. آقامحمدخان در تهران برادر خود، جعفرقلی خان را که همیشه به او وفادار بود را به قتل رساند؛ زیرا تصور میکرد او ممکن است برای سلطنت باباخان (فتحعلی شاه آینده) مشکلساز گردد.
سپس به سمت آذربایجان لشکر کشید و آن ناحیه را مطیع خود کرد. در بازگشت، به او خبر رسید که حاج ابراهیم کلانتر دروازههای شیراز را بر روی لطفعلیخان بستهاست و خان زند آواره گردیدهاست. با شنیدن این خبر با تمام قوا به آن سمت لشکر کشید. جنگ بزرگی درگرفت و درحالی که ابتدا پیروزی با لطفعلیخان بود، در پایان آقامحمدخان پیروز شد. لطفعلیخان به سمت طبس عقبنشینی کرد و آقامحمدخان پیروزمندانه وارد شیراز شد. یک ماه در شیراز ماند و سپس به تهران بازگشت؛ تا اینکه خبر رسید لطفعلیخان بر کرمان چیره شدهاست. از بیم قدرتگیری مجدد رقیب، به آن سمت لشکر کشید. کرمان برای ۴ ماه محاصره شد؛ تا اینکه شخصی از داخل شهر دروازه را بر او گشود. آقامحمدخان بر کرمان چیره شد. در آنجا دست به کشتار مردم شهر زد و تعداد زیادی را کور کرد. دیری نپایید که خبر دستگیری لطفعلیخان زند در بم به او رسید. وی ابتدا خان زند را شکنجه و کور کرد و سپس دستور داد او را به تهران بفرستند. مدتی بعد در همانجا وی را کشتند. آقامحمدخان از کرمان به شیراز بازگشت و در آنجا حاج ابراهیم را صدراعظم خود کرد و باباخان را به حاکمیت فارس، یزد و کرمان گماشت. سپس به تهران بازگشت تا برای حملهٔ قفقاز آماده شود.
او با ۶۰ هزار سرباز راهی قفقاز شد. ابتدا قره باغ را تابع خود کرد و سپس مسیر تفلیس در پیش گرفت. ایراکلی خان، پادشاه گرجستان، به تابعیت خود از ایران پایان داده بود و تحت حمایت روسیه قرار گرفته بود. آقامحمدخان به او فرصت داد که از تصمیم خود بازگردد اما او نپذیرفت. پس به تفلیس لشکر کشید؛ آن را فتح و مردم شهر را قتلعام کرد. در راه بازگشت، در دشت مغان به صورت رسمی خود را شاه ایران اعلام کرد و با بازگشت به تهران تاج بر سر نهاد. سپس راهی خراسان شد و بدون جنگ بزرگی آنجا را فتح کرد. در خلال تدارک برای حمله به بخارا، روسیه به ایران حمله کرد و آقامحمدشاه به قفقاز بازگشت اما پیش از رسیدن او سپاه روس عقبنشینی کرده بود. سپس با ابراهیم خان، حاکم قرهباغ، درگیر شد؛ تا اینکه وی از جانبش گریخت. پس از این اتفاق، وارد شوشی، مرکز قرهباغ، شد و در سومین روز اقامت در آنجا توسط خدمتکارانش کشته شد. قتل او احتمالاً توطئهای از جانب خوانین محلی بودهاست. فتحعلیشاه، برادرزادهاش، پس از مرگ او به پادشاهی ایران رسید. جسد آقامحمدشاه را ابتدا در شوشی دفن کردند و سپس به تهران و از آنجا به نجف انتقال دادند.
آقامحمدخان در ۱۷۴۲ م. در استرآباد به دوران پادشاهی نادرشاه و در زمان کشاکش میان شاخههای ایل قاجار متولد شد. ۶ ساله بود که توسط عادل شاه اسیر و سپس اخته شد که به همین دلیل او را «آغا» میخوانند. با برکناری عادلشاه، از مشهد گریخت و پیش خانوادهٔ خود بازگشت. او ۱۰ سال آینده را در کنار پدرش محمد حسن خان قاجار که رؤیای پادشاهی ایران را داشت، سپری کرد اما با وجود برتری کوتاه مدت قاجاریان بر دیگر مدعیان، کریم خان زند آنها را شکست داد و آقامحمدخان را به عنوان اسیر با خود به شیراز برد. در شیراز وکیل با آقامحمدخان با مهربانی رفتار کرد و از او در مسائل مختلف مشورت میخواست. آقامحمدخان ۲۰ سال آنجا ماند تا اینکه کریمخان درگذشت. سپس با کمک خدیجه بیگم، عمهاش که همسر کریمخان بود، از شیراز گریخت و خود را به مازندران رساند. او توانست میان شاخههای ایل قاجار اتحادی برقرار سازد و در مدت کمی بر تمام شمال ایران مسلط شود.
آقامحمدخان در سال ۱۷۸۳ م. تهران — یکی از مراکز قدرت زندیان — را محاصره کرد اما موفق به فتح آن نشد. علی مراد خان زند در تلافی این عمل سپاهی را برای سرکوب قاجاریان راهی مازندران کرد. بیشتر طرفداران آقامحمدخان او را تنها گذاشتند و استرآباد محاصره شد. سپاه زند پس از مدتی با کمبود آذوقه روبرو گردید؛ آقامحمدخان از این فرصت استفاده کرده و آنان را شکست داد و زندیان را از مازندران بیرون کرد. سپس باز هم به تهران لشکر کشید و اهالی شهر به او گفتند که تنها کسی که پایتخت ایران، اصفهان را تحت سلطهٔ خود داشته باشد را به عنوان حاکم خود میپذیرند. نتیجتاً راهی اصفهان شد و در کاشان نیروهای زند را شکست داد. جعفر خان زند، جانشین علیمرادخان، با شکست سپاهش به شیراز عقبنشینی کرد و اصفهان به دست آقامحمدخان افتاد.
بدین ترتیب، با بازگشت آقامحمدخان به تهران اهالی شهر بدون جنگ او را پذیرفتند. در همین زمان، هدایتاللهخان، والی فراری گیلان، با یاری روسها به آن ولایت برگشت که منجر به بازگشت آقامحمدخان به شمال شد. هدایتاللهخان که مقاومت را بیهوده میدید، دوباره فرار کرد و در راه کشته شد. در همین خلال، جعفرخان توسط سیدمراد خان زند برکنار شد و جنگ داخلی در میان زندیان درگرفت. پیروز این جنگ، لطفعلی خان زند بود. آقامحمدخان در نخستین روزهای استقرار لطفعلیخان در شیراز، به فارس لشکر کشید. جنگی بینتیجه درگرفت و خان قاجار پس از مدتی به تهران بازگشت. آقامحمدخان در تهران برادر خود، جعفرقلی خان را که همیشه به او وفادار بود را به قتل رساند؛ زیرا تصور میکرد او ممکن است برای سلطنت باباخان (فتحعلی شاه آینده) مشکلساز گردد.
سپس به سمت آذربایجان لشکر کشید و آن ناحیه را مطیع خود کرد. در بازگشت، به او خبر رسید که حاج ابراهیم کلانتر دروازههای شیراز را بر روی لطفعلیخان بستهاست و خان زند آواره گردیدهاست. با شنیدن این خبر با تمام قوا به آن سمت لشکر کشید. جنگ بزرگی درگرفت و درحالی که ابتدا پیروزی با لطفعلیخان بود، در پایان آقامحمدخان پیروز شد. لطفعلیخان به سمت طبس عقبنشینی کرد و آقامحمدخان پیروزمندانه وارد شیراز شد. یک ماه در شیراز ماند و سپس به تهران بازگشت؛ تا اینکه خبر رسید لطفعلیخان بر کرمان چیره شدهاست. از بیم قدرتگیری مجدد رقیب، به آن سمت لشکر کشید. کرمان برای ۴ ماه محاصره شد؛ تا اینکه شخصی از داخل شهر دروازه را بر او گشود. آقامحمدخان بر کرمان چیره شد. در آنجا دست به کشتار مردم شهر زد و تعداد زیادی را کور کرد. دیری نپایید که خبر دستگیری لطفعلیخان زند در بم به او رسید. وی ابتدا خان زند را شکنجه و کور کرد و سپس دستور داد او را به تهران بفرستند. مدتی بعد در همانجا وی را کشتند. آقامحمدخان از کرمان به شیراز بازگشت و در آنجا حاج ابراهیم را صدراعظم خود کرد و باباخان را به حاکمیت فارس، یزد و کرمان گماشت. سپس به تهران بازگشت تا برای حملهٔ قفقاز آماده شود.
او با ۶۰ هزار سرباز راهی قفقاز شد. ابتدا قره باغ را تابع خود کرد و سپس مسیر تفلیس در پیش گرفت. ایراکلی خان، پادشاه گرجستان، به تابعیت خود از ایران پایان داده بود و تحت حمایت روسیه قرار گرفته بود. آقامحمدخان به او فرصت داد که از تصمیم خود بازگردد اما او نپذیرفت. پس به تفلیس لشکر کشید؛ آن را فتح و مردم شهر را قتلعام کرد. در راه بازگشت، در دشت مغان به صورت رسمی خود را شاه ایران اعلام کرد و با بازگشت به تهران تاج بر سر نهاد. سپس راهی خراسان شد و بدون جنگ بزرگی آنجا را فتح کرد. در خلال تدارک برای حمله به بخارا، روسیه به ایران حمله کرد و آقامحمدشاه به قفقاز بازگشت اما پیش از رسیدن او سپاه روس عقبنشینی کرده بود. سپس با ابراهیم خان، حاکم قرهباغ، درگیر شد؛ تا اینکه وی از جانبش گریخت. پس از این اتفاق، وارد شوشی، مرکز قرهباغ، شد و در سومین روز اقامت در آنجا توسط خدمتکارانش کشته شد. قتل او احتمالاً توطئهای از جانب خوانین محلی بودهاست. فتحعلیشاه، برادرزادهاش، پس از مرگ او به پادشاهی ایران رسید. جسد آقامحمدشاه را ابتدا در شوشی دفن کردند و سپس به تهران و از آنجا به نجف انتقال دادند.