- Jul
- 1,522
- 3,677
- مدالها
- 7
فتح تهران، تسخیر مجدد اصفهان و اتحادهای جدید
آقامحمدخان تابستان ۱۷۸۵ م. را در اصفهان ماند و آن شهر را به مرکز قدرت خود تبدیل کرد. او در این زمان موفق شد برخی از حاکمان عراق عجم، مانند احمدخان (از پسران آزادخان افغان که در نبرد نصرآباد از فرماندهان سپاه زند بود) و خوانین بختياري را زیر سلطه خود بیاورد. در اصفهان او بیگلربیگی سابق شهر را مجدداً به آن عنوان منصوب کرد. حالا که به این مسائل رسیدگی کرده بود، زمان آن رسیده بود که به عهد خود با تهران عمل کند. او سردسته ايل پازوكي، از ایلات کرد را جلوتر از خودش به سمت تهران فرستاد و خودش با بخش اعظم سپاه، به سوی همدان به راه افتاد. در آنجا او اتحاد خود با ایلات ترک و کرد منطقه را تازه کرده و سپس به سمت تهران حرکت کرد. او در ۱۲ مارس ۱۷۸۶ م، نزدیک به یک سال پس از حضور قبلیاش در حومه تهران، وارد این شهر شد؛ شهری که توسط او به پایتخت ایران تبدیل شد و تا به امروز هم پایتخت کشور مذکور باقی ماندهاست. ظاهراً، در این زمان آقامحمدخان دیگر خودش را حاکم ایران میدانست؛ هرچند از اعلام خود به عنوان پادشاه خودداری کرد.جعفرخان زند هنوز شيراز را در اختیار داشت. او زمانی که دید آقامحمدخان در تهران است، به سمت اصفهان پیشروی کرد. بیگلربیگی قجری شهر تلاش کرد تا از ورود او جلوگیری کند اما موفقیتی کسب نکرد. شهر مجدداً زیر فرمان زندیان قرار گرفت و جعفرخان فرماندار جدیدی برای آن منصوب کرد. او سپس نیرویی را برای تسلط بر کاشان و قم فرستاد؛ درحالی که خودش راه همدان را در پیش گرفت. با این حال، در مسیر نیروهای متحد خوانین محلی به رهبری خسروخان، والي اردلان و محمد حسين خان قزاگوزلو به او حمله کردند و شکستش دادند. حاکم زند به اصفهان عقبنشینی کرد. چون خبر از دست رفتن دارالسلطنه (اصفهان) به آقامحمدخان رسید، او راه مرکز ایران را در پیش گرفت. چون جعفرخان از این موضوع آگاه شد، اصفهان را رها کرد و به شیراز عقب نشست. خان قاجاری نیز بدون مشکل وارد شهر شد و آن را مجدداً تسخیر کرد؛ او برادر خود جعفرقلي خان را بیگلربیگی آن شهر کرده و سپاه نیرومندی در اختیارش گذاشت تا بتواند شهر را حفظ کند.
آقامحمدخان سپس از راه گلپايپان به راه افتاد تا با خسروخان، والی اردلان، دیدار کرده و به صورت رسمی با او بیعت کند. در مسیر، هیئتی از سوی خسروخان با هدایا و اسرای نبرد همدان به همراه نامه اظهار اطاعت به استقبالش آمد. آقامحمدخان بیعت والی را پذیرفت؛ برایش هدایایی فرستاد و چند ناحیه دیگر را به قلمروی او اضافه کرد. اتحاد میان والیان اردلان و رئیسان ایل قاجار اولین بار در زمان محمدحسن خان، پدر آقامحمدخان، رخ داده بود و حالا اتحاد مذکور تازه شد. در طول حکومت سلسله قاجار بر ایران ازدواج میان اعضای خانواده سلطنتی و والیان اردلان به دفعات جهت مستحکمتر کردن این اتحاد روی داد.