جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

روانشناسی آیا انرژی منفی وجود داشته و واقعیت دارد

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته روانشناسی توسط Puyannnn با نام آیا انرژی منفی وجود داشته و واقعیت دارد ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 459 بازدید, 7 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته روانشناسی
نام موضوع آیا انرژی منفی وجود داشته و واقعیت دارد
نویسنده موضوع Puyannnn
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Puyannnn
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
نرژی منفی در واقع یک احساس است. احساسی که شخصی یا محیطی یا اتفاقی به شما وارد می کند. پس اینکه انرژی منفی وجود دارد واقعیت دارد قطعاً موضوع قابل قبولی است. در واقع برخی از افراد هستند که نیمه خالی لیوان را می بینند.

بگذارید مثال بزنیم فردی که از هشت صبح تا 3 عصر کار می کند و در ماه حقوق خوبی می گیرد، این فرد به محض دیدن شما شروع می کند از سختی های کار می گوید، از رفتار پرسنل، اضافه کاری ها و همینطور پروسه دشواری که باید در طی 8 ساعت کار در روز تحمل کند و شما ناخودآگاه حس منفی از کار کردن می گیرید! این در حالی است که او بابت این سختی ها حقوق دریافت می کند، می تواند راحت تر زندگی کند، بهتر خرج کند و برای آینده تصمیم بگیرد! بنابراین بین بدبینی و انرژی بد یک مرز بسیار باریک وجود دارد و این دو گزینه بسیار به هم وصل هستند.

انرژی منفی از دید روانشناسی یعنی شرایط محیطی به صورتی باشد که یک فرد با یک حالت ثابت وارد آن محیط شود و پس از خروج حالی بدتر از زمان ورود داشته باشد. حال این وضعیت می تواند خستگی باشد، ناامیدی باشد، بدبینی باشد و یا هر موضوع منفی دیگری! اینجاست که گفته می شود محیط مورد نظر یا شخص مورد نظر به من انرژی منفی منتقل کرده است. حتما این ویژگی ها را در افراد افسرده نیز زیاد دیده اید.

برخی از افراد عمداً اهل انتقال انرژی منفی هستند و برخی دیگر به صورت ذاتی این اخلاق را دارند. پس انرژی بد تنها حرفهایی که به زبان می آوریم نیست بلکه حالت درونی ماست که منجر می شود رفتار خاصی داشته باشیم و فرد مخاطب را تحت تاثیر قرار دهیم. انرژی مثبت و منفی بخش مهمی از زندگی ما است. واقعیت انرژی منفی زمانی مشخص می شود که مخاطب دیگر حس اولیه خود را ندارد و در خود فرو رفته است.
 
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: ASHVAN
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
همانطور که ذکر شد انرژی منفی زمانی وجود دارد که فرد در موقعیت مکانی خاص، در کنار فرد دیگر و یا شرایط موجود احساس منفی و بد به دست آورد. اما آدم های دارای انرژی منفی دو دسته هستند!

دسته اول افراد دارای انرژی منفی

کسانی هستند که در خود نقص هایی می بینند و سعی می کنند با تعریف و تمجید از خود آن را برطرف سازند. در واقع در این بخش می خواهیم به یک نکته مهم اشاره کنیم. اینکه فرض کنیم انرژی بد زمانی به ما منتقل می شود که فرد مدام از خود و روزگار و شرایط بد می گوید، اشتباه است! بارها برایمان پیش آمده است که وقتی با فردی هم صحبت می شویم آنقدر از خود و شرایط بدیهی که همه در زندگی دارند تعریف افراطی می کند که این افراط سبب می شود تا ما حال خوشی نسبت به او نداشته باشیم و در نهایت دچار انرژی بد و سردرد شویم.!

در واقع او انگاره های زشت را در خود می شناسد اما سعی می کند به دنبال رفتارهایی باشد که برای خود اثربخشی بهتری دارد اما دقیقاً برعکس عمل می کند. این دسته از افراد به صورت عمدی در ما انرژی منفی ایجاد می کنند. یعنی به طور کلی می دانند که چیزی که می گویند نه واقعیت دارد و نه لزومی به گفتن آن است اما این کار را می کنند تا کمی خودشان را خالی کنند.

دسته دوم افراد دارای انرژی منفی

که دچار بدبینی شدید به محیط هستند! این افراد در داخل خود مشکلی ندارند، یعنی وضعیت زندگی متعادلی دارند، صاحب زندگی و شغل هستند و بیماری خاصی ندارند اما مدام عادت به نالیدن داشته و صحبت از نداشته ها می کنند. این افراد به هیچ عنوان نمی توانند تمرکز خود را روی بخش های مثبت زندگی بگذارند و در زندگی همیشه یک چیزهایی وجود دارد که ما به آنها دست نیافته ایم و ویژگی مهم آدم هایی با انرژی بد دقیقاً همین است که اصلاً داشته ها برایشان ارزشمند نیست.

فرد با انرژی منفی همیشه به دنبال روزنه ای است تا بدگویی کند. او خودش را سرزنش می کند و بسیاری از افراد دیگر را نیز مورد سرزنش قرار می دهد و این بخشی از ساختار وجودی او است.
رای کاهش انرژی منفی و یا دور شدن از انرژی منفی دیگران مراقبه و مدیتیشن راهکار بسیار مناسبی بوده و منجر به آرامش درون و افزایش انرژی مثبت می شود.
 
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: ASHVAN
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
وقتی ویژگی افراد با انرژی منفی را مرور می کنیم یک فصل مشترکی در همه آنها دیده می شود. حس و حال آنها خوب نیست و در پس زمینه ذهنشان همیشه یک چیز آزاردهنده وجود دارد. آنها معمولاً با صدای بلند صحبت می کنند، یا بسیار شل و کسل هستند. این افراد پس از ارتباط با سایر افراد عادی سبب تاثیرات منفی روی دیگران می شوند. مثلاً همیشه شاکی هستند. این شاکی بودن عملاً هیچ ربطی به زندگی شان ندارد، یعنی در هر مسیری که باشند بالاتر را نگاه می کنند و شاکی هستند و این موضوع سبب می شود تا فرد مخاطب نیز دید شکایت آور به زندگی داشته باشد.

افراد با انرژی منفی همیشه خودشان را قربانی می دانند و مظلوم نمایی بخشی از سیاست کاری آنها است. این افراد در ارتباط با دیگران نیز سعی می کنند مظلوم نمایی کنند و عملاً اعتماد به نفس را در شخص مقابل کاهش می دهند به طوری که او نیز فکر می کند بسیار کمتر از دیگران است.

افرادی که درگیر انرژی بد هستند به طور کلی بسیار نگران هستند و نگرانی و استرس که در خود دارند را به همه اطرافیان انتقال می دهند. دنیای این گروه دنیای عجیبی است. بهترین برخوردی که می تواند با فرد با انرژی منفی داشت این است که سعی کنیم یک مرز مشخص برایشان تعیین کنیم.

مثلاً تا جای ممکن در برابر آنها سکوت کنید و یا سعی کنید در بحث با آنها خودداری کنیم. بهتر است همیشه با آنها موافق باشیم این موضوع سبب می شود که تاثیر پذیری از افراد با انرژی بد در ما کمتر شود.
کلام آخر

از بین بردن انرژی منفی نیاز به تمرین دارد و شخص باید خودش را برای یک دنیای جدید آماده سازد. انرژی بد سبب می شود تا نتوانیم صبح ها راحت از رختخواب خارج شویم، برای ساده ترین کارهای روزمره غر می زنیم و حتی حوصله خودمان را هم نداریم.
 
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: ASHVAN
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
خیلی از مردم فکر می کنند اگر مدام جمله های مثبت بیان کنند، در دیگران احساس های مثبت ایجاد خواهند کرد. آدم های زیادی در همه جای دنیا با ادعای واهی مثبت اندیشی و این که اگر مثبت فکر کنید، همیشه اتفاق های خوب برای تان می افتد، توانسته اند افراد زیادی را که به دنبال راه های ساده و سریع رسیدن به موفقیت و شادی هستند، دور خود جمع کنند اما در واقع گفتن جمله های مثبت به تنهایی، باعث ایجاد حس مثبت در دیگران نمی شود.
اگر فردی دنیای درونی مثبتی داشته باشد و جمله های مثبتی بگوید و کارهای مثبتی انجام دهد، می تواند اثر خوبی روی دیگران داشته باشد ولی اگر مدام حرف های مثبت بزند اما دنیای درونی و ساختار فکری اش مثبت نباشد، لزوما باعث برانگیخته شدن حس مطلوب در بقیه نخواهد شد.
اگرچه بارها مشاهده شده روحیه خوب دادن به افراد، حال آنها را بهتر می کند اما خیلی وقت ها مثبت نگری بیش از اندازه حتی می تواند باعث بد شدن حال آدم ها شود چون خودشان را با فردی که بیش از حد مثبت گویی می کند، مقایسه می کنند و به اشتباه در دام این تفکر می افتند که نکند افسرده، منفی نگر و نگون بخت باشند! نکند به اندازه کافی در زندگی مثبت نگر نباشند! نکند دلیل اینکه تا به حال موفق نشده اند، این بوده که نتوانسته اند مثل این افراد مثبت به همه وقایع نگاه کنند!
خیلی وقت ها افرادی را می بینیم که سعی می کنند حرف های زیبا بزنند، بسیار خوشرو باشند اما وقتی کمی بیشتر با آنها آشنا می شوید و پای حرف های شان می نشینید، دلتان می گیرد! نمونه بارز وطنی این آدم ها، برخی از مجری های صداوسیما هستند که لزوم آدم های شاد و مثبت و در واقع آنچه که می گویند، نیستند اما فکر می کنند با لبخندهای ساختگی و گفتن جمله های مثبت، حس مثبتی به میلیون ها بیننده انتقال می دهند و همان ها بارها سوژه جالبی برای طنزپردازها شده اند!
نمی شود همیشه نقش بازی کرد
آدم ها موجوداتی اجتماعی هستند که معمولا حواس شان هست که رفتارشان ممکن است چه تاثیری روی دیگران بگذارد. آدم های زیادی تمایل دارند که تاثیر خوبی روی بقیه افراد داشته باشند و به همین دلیل خودآگاه، تلاش می کنند حس های ناخوشایند درونی شان را بپوشانند.
از طرفی، ذهن ما به گونه ای شکل گرفته که بسیاری از حس های ناخوشایند به وادی ناخودآگاه آن می رود، یعنی از آن حس ها آگاهی نداریم ولی در جایی خود را بروز می دهند؛ بنابراین متاسفانه همیشه کاملا موفق نمی شویم آنچه درونمان می گذرد، بپوشانیم و رفتار و گفتارمان، خیلی وقت ها خبر از سرّ درونمان می دهد و دنیای درونی مان را آشکار می کند.
از سوی دیگر، ممکن است مثل یک روانشناس یا روانپزشک حرفه ای نتوانیم بلافاصله از دنیای درونی آدم های دیگر باخبر شویم ولی حسی که از دیگران می گیریم، تا حد زیادی، بازتابی از دنیای درونی آنهاست. وقتی مصاحبت با فردی ما را شاد، غمگین، مضطرب یا عصبی می کند، ممکن است این حس ها لزوما مرتبط با دنیای درونی خودمان نباشد بلکه از دنیای درونی او به ما منتقل شود.
علت این است که یک مکانیسم دفاعی در روان آدم ها به نام «فرافکنی» وجود دارد. این مکانیسم دفاعی ناخودآگاه است؛ یعنی از وجود آن آگاهی نداریم و آن را عمدا به کار نمی بریم. در واقع انسان ها می توانند بخشی از حس های ناخوشایند درونی شان که برای خودشان غیرقابل تحمل است، از طریق رفتار و گفتار به دیگران منتقل کنند تا کمی از این بار حس منفی را از درون خودشان بردارند و روی دوش افراد دیگر بیندازند.

این مکانیسم دفاعی «فرافکنی»، کمک می کند دنیای ناخوشایند درونی فرد، کمی برایش قابل تحمل تر شود. در نوع خاصی از این فرافکنی، فرد حتی تا حدود زیادی موفق می شود مثلا حس خشمی که درون خودش وجود دارد به طرف مقابل بدهد یا او را هم مثل خود غمگین کند که به این نوع فرافکنی، «فرافکنی توأم با همانندسازی» می گویند.
پس اساس و توجیه علمی اینکه مردم فکر می کنند انرژی از طرف کسی دریافت می کنند، در واقع فرافکنی حس های خوشایند یا ناخوشایند از ذهن ما به ذهن دیگران است.
 
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
جواب این این سوال بسیار مهم است و اینکه بدانیم آیا واقعا دنیای درونی این افراد که خود را بسیار بالا یا حق به جانب می دانند، همین گونه است که به نظر می رسد؟
پاسخ این سوال منفی است. دنیای درونی آدم های انرژی منفی یا کسانی که در هر معاشرتی حس بدی به ما می دهند، چه بخش خودآگاه و چه بخش ناخودآگاهش، پر از اعتماد به نفس پایین و انگاره های زشت و ناخوشایند راجع به خودشان است.
آنها وقتی از خود تعریف و تمجید می کنند، در واقع به دنبال این هستند که خودانگاره ناخوشایندی که در عمق وجود شان دارند، ترمیم کنند و وقتی در حال ایراد گرفتن از محیط اطراف یا محیط کارشان هستند، می خواهند چهره زشت و ناخوشایند درونی خود را برای ساعتی هم که شده، فراموش کنند.
وقتی این آدم ها گوشه گیری می کنند، اخم می کنند و با دیگران با غرور و تکبر حرف می زنند، در واقع به دنبال این هستند که روان رنجورشان کمتر آسیب ببیند و با کنترل دیگران می خواهند اضطراب و تنش درونی شان را کاهش دهند. منشأ بسیاری از این رفتارهای منفی، اعتماد به نفس له شده یا هرگز به خوبی تشکیل نشده است که بازنمود بیرونی آن، به گونه ای است که از آن حس مثبتی برنمی خیزد و باعث می شود اطرافیان حس ناخوشایندی از این اشخاص بگیرند و فکر کنند انرژی منفی دارند.
 
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: ASHVAN
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
اینکه بدانیم چگونه آدم هایی که منفی هستند و انرژی روانی منفی دارند را شناسایی کنیم، خیلی مهم است. در ادامه برخی از ویژگی های آنها را با هم مرور می کنیم.
همیشه شاکی ها
آنها از خیلی چیزها در دنیا شاکی هستند و معتقدند دنیا و همه آدم ها بد هستند، شغل خودشان مناسب نیست، در شهر خوبی زندگی نمی کنند و محل کارشان بد و نامطلوب است و ... بنابراین همواره در حال گلایه و بدگویی از دیگرانند و از شرایط خودشان هم همیشه گله مندند.
آنها هرگز خود را مسئول وقوع وقایع ناخوشایندی که تجربه می کنند، نمی دانند و فکر می کنند آنچه برای شان پیش می آید، تقصیر افراد خانواده، محیط کار و جامعه است.
البته آنها ممکن است گاهی جمله های امیدوارکننده و مثبت هم به کار ببرند اما معمولا در انتهای یک جمله امیدوارکننده و مثبت، یک «اما» می آورند و مثلا می گویند:«اینجا خیلی پارک زیبایی است اما حیف که...» و هنگامی که دقت می کنیم، می بینیم معایبی که برمی شمارند، آنقدر زیاد است که اثر جمله اول که مثبت بوده را کاملا خنثی می کند.
خیلی از آنها در زندگی به دلایل مختلف خیلی موفق نیستند؛ چه از نظر عملکرد تحصیلی و شغلی و چه از نظر روابط بین فردی. آنها معمولا دید مثبتی به آینده ندارند؛ یا در حال گله از حال هستند یا ناله درباره گذشته و اینکه گذشته رهای شان نمی کند.
آنها تمایل دارند تمام ناکامی های زندگی شان را به گذشته، دوران کودکی، تربیت پدر و مادر و جامعه مربوط بدانند در حالی که درست است که می دانیم تربیت پدر و مادر در آینده فرزند بسیار مهم است اما وقتی کم کم بالغ می شویم، باید خودمان و اشتباه های والدین را در تربیت بشناسیم و افسار زندگی مان را بالغانه در دست بگیریم. مرتب در حال نکوهش و بی ارزش دانستن اطرافیان هستند. این افراد اطرافیان شان را احمق، کودن و پایین تر از خود می دانند.
آنها معتقدند آنطور که شایسته است از آنها تقدیر نشده و کسی ارزش های واقعی آنها را نمی داند. اگر افرادی را با این ویژگی ها می شناسید و با آنها سر و کار دارید، باید بدانید می توانند به شما انرژی منفی دهند.

همیشه بدبین ها
آنها معتقدند اغلب اطرافیان می خواهند به آنها صدمه بزنند و به آنها حسادت می ورزند. آنها همیشه دوست دارند آدم های موفق و شادتر از خود و موقعیت زندگی آنها را کم اهمیت جلوه دهند یا خود را خیلی بالا، موفق و سزاوار تمجید و تعریف می دانند یا برعکس، خود را کودن، ناقص و ضعیف توصیف می کنند و البته علت داشتن این خصایص را خودشان نمی دانند و دیگران را مسئول فرض می کنند.

همیشه قربانی ها
بسیرای از افرادی که به دیگران انرژی منفی می دهند، دوست دارند در هر موقعیتی خود را قربانی معرفی کنند؛ مثلا در یک میهمانی، مرتب درباره زجرهایی که در زندگی کشیده اند حرف می زنند ولی هرگز اقدام مثبتی برای اینکه از نقش یک قربانی خارج شوند، انجام نمی دهند و دوست دارند به ایفای این نقش ادامه دهند تا دیگران برایشان دلسوزی یا جلب توجه کنند.
بسیاری از آنها علاقه زیادی دارند با دیگران درباره هر چیزی بحث کنند؛ مثلا اگر بگویید آسمان آبی است، ممکن است از آنها بشنوید که این اصطلاح «آسمان آبی» غلط است و رنگ اصلی آسمان نیلی است و مردم به اشتباه فکر می کنند آسمان آبی است! آنها سعی می کنند آدم های اطراف را کنترل و وادار به انجام رفتارهایی کنند.
 
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
مهمترین، بهترین و ساده ترین راه برای اینکه از افرادی با انرژی روانی منفی کمتر آسیب ببینیم، این است که از آنها دوری کنیم و تا جایی که امکان دارد، تماس مان را با آنها کاهش دهیم و به محیط هایی که آنها در آن حضور دارند، نرویم.
باید مرزی را بین خودمان و چنین کسانی تعریف کنیم؛ یعنی به آنها بفهمانیم که هر لحظه که دل شان بخواهد، اجازه دسترسی به روان ما را ندارند و مخصوصا اگر مجبوریم وقت هایی را در روز با آنها بگذرانیم، داشتن این مرز تعریف شده بسیار مهم است؛ مثلا بگوییم آخر هفته نیم ساعت درباره فلان مسئله با شما صحبت خواهیم کرد.
تا جای ممکن، در محیط های عمومی مثلا در تاکسی، اتوبوس و ... وقتی با افرادی با انرژی روانی منفی مواجه می شوید، با آنها هم صحبت نشوید و در جواب شان سکوت کنید.
وقتی آدمی منفی جایی حضور دارد، حتی الامکان از وارد شدن در بحث با او خودداری کنید و سعی نکنید متقاعدش کنید چون کار بیهوده ای است. آدم های منفی در بحث ها به دلایلی که بیان می شود، کاری ندارند و تحت هر شرایطی می خواهند ثابت کنند آنچه خودشان می گویند درست است، آن هم از بعد منفی. البته این راهکار درباره کسی که همواره انرژی منفی به شما می دهد، مطرح می شود نه دوستی که در مورد موضوعی اشتباه فکر می کند.
حداکثر کاری که می توانید برایشان انجام دهید، همدلی محدود و زدن یک لبخند است. می توانید بگویید:«می فهمم برای شما خیلی سخت بوده و زندگی تان گاهی فراز و نشیب هایی داشته و دارد.» بیش از این وارد صحبت و بحث نشوید.
برخی افراد در بعضی حوزه ها مثبت می اندیشند اما در یک مورد خاص، تفکرشان منفی است و در باره آن ناله سر می دهند و منفی گویی می کنند؛ مثلا فقط راجع به محل کارشان بد می گویند. وقتی با این افراد هستید، تا جای ممکن از کشاندن بحث به مسائل شغلی که می توانند درباره آن حس منفی به شما بدهند، خودداری کنید.
تا جایی که امکان دارد، میهمانی یا جلسه دو نفره با آنها تشکیل ندهید تا تنها مخاطب شان نباشید. سعی کنید اگر مجبور هستید به هر دلیلی به ملاقات این افراد بروید، حتما آدم هایی را با خود همراه ببرید تا فشار روانی کمتری را تحمل کنید.
 
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: ASHVAN
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
زمانی که با تعریف خوش بینی آشنا شدیم، آموختیم که خوش بینی به معنای انتظار وقوع رویدادهای مثبت در آینده است. به عبارت دیگر، فرد خوش بین وقتی نمی‌داند که از بین دو سناریویِ مطلوب الف و سناریوی نامطلوب ب کدام‌یک روی خواهد داد، فرض می‌کند سناریوی الف روی می‌دهد (یا دست‌کم، احتمال وقوع الف را بیشتر فرض می‌کند).

اما امید به ویژگی‌های فرد و توانایی فرد در ساختن آینده‌ی مطلوب اشاره دارد. اسنایدر برای امید، دو مولفه تعریف می‌کند:

قدرت اراده: کسی که امیدوار است، اراده کرده است و می‌خواهد که در مسیر هدفی که تعیین کرده حرکت کند (بدون تعریف هدف، اراده کردن برای رسیدن به آن هدف معنا ندارد)

قدرت یافتن مسیر: کسی که امیدوار است، معتقد است که اگر مانعی در سر راه رسیدن به هدفش ایجاد شود، می‌تواند مسیر تازه‌ای برای رسیدن به آن هدف پیدا کند.

دو اصطلاح Will-power و Way-power کمک می‌کنند تا این دو مفهوم را بهتر به خاطر بسپارید.

هم‌چنین به خاطر داشته باشید که دو مولفه‌ی قدرتِ اراده و قدرتِ یافتن مسیر در کنار هم، امیدواری را می‌سازند و یکی از آن‌ها به تنهایی برای امیدواری کافی نیستند (البته این دو روی یکدیگر هم تأثیر دارند و از هم مستقل نیستند).

تعریف امید - اسنایدر

بنابراین وقتی شما می‌گویید من کاملاً نسبت به آینده‌ی این کسب و کار امیدوارم قاعدتاً دو شرط زیر وجود دارد:

می‌دانید از این کسب و کار چه می‌خواهید و اراده کرده‌اید که آن را به دست بیاورید (Will-power)
معتقدید که اگر مسیری که اکنون در ذهن دارید شما را به هدف نرساند، می‌توانید موانع را دور بزنید و مسیرهای جایگزین را پیدا کنید (Way-power)
همین‌جا به سادگی می‌توانید حدس بزنید که افرادی که دارای مرکز کنترل بیرونی هستند، در شرایط یکسان در مقایسه با آن‌هایی که مرکز کنترل درونی دارند، کمتر می‌توانند امیدوار باشند.
 
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: ASHVAN
بالا پایین