baran.kh
سطح
4
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
کاربر ممتاز
- Jan
- 4,990
- 8,929
- مدالها
- 4
پس از اسارت، به بردگی مغیرة بن شعبه — والی وقت بصره یا کوفه — درآمد.[۲۶][۲۷] به گزارش ارل پلا در آن روزگاران، عمر بن خطاب ورود عجمها را به مدینه منع کرده بود با این حال به مغیره اجازه داده بود تا ابولؤلؤ را به جهت هنر و مهارتهایش در آهنگری به مدینه بیاورد.[۲۸] در این خصوص طبری و ابن سعد و دیگران گزارش کردهاند که مغیره به عمر بن خطاب نامهای نوشت و درخواست کرد تا اجازه دهد برده ایرانیاش به مدینه وارد شود تا مردم بتوانند از او هنرهایی همچون نقاشی، نجاری و آهنگری بیاموزند یا بهره ببرند. عمر نیز با درخواست مغیره موافقت کرد.[۲۹] با این وجود از حضور هرمزان به عنوان یکی از اسیران ایرانی در مدینه نیز گزارشهایی در منابع وجود دارد.[۳۰] طبری در تاریخ الامم و ابن اثیر در الکامل گزارشی دیگر از ابولؤلؤ نقل میکنند که بر اساس آن، هنگامی که اسیران جنگ نهاوند را به مدینه وارد میکردند؛ ابولؤلؤ دست بر سر کودکان اسیر میکشید و میگفت: «عمر جگرم را خورد