آموزشی ادبیات گمانه زن

[DELVIN]

اما در ادبیات گمانه زن بیشتر اتفاق‌هایی که می‌افتند شرح داده می‌شوند.

 

[DELVIN]

شاید به این دلیل که در ادبیات واقع‌گرا اتفاقاتی که می‌افتند برای همه آشنا هستند و شرح آن‌ها بازگویی امری بدیهی است.

 

[DELVIN]

برعکس در ادبیات گمانه زن فضا برای خواننده کاملا ناآشناست و نویسنده باید فضا را کاملا بسازد و روابط عللی و معلولی منطقی را در ذهن ایجاد کند.

 

[DELVIN]

گفتن موبه‌موی فضای داستان مجال کمتری برای شخصیت‌سازی می‌دهد.

 

[DELVIN]

البته این ویژگی را نمی‌توان ضعفی برای این ادبیات دانست.

 

[DELVIN]

شخصیت‌پردازی نکردن باعث می‌شود که داستان از روان‌شناسی فردی به سمت روان‌شناسی جمعی و تمدن حرکت کند و چه بسا مسائلی که در ادبیات واقع‌گرا نمی‌توان بیان کرد اینجا راحت‌تر گفته می‌شود

 

[DELVIN]

باوجود تعاریف نه چندان دقیق و کاملی که برای ادبیات گمانه زن تعریف شده است، ژانرهایی را زیرمجموعه‌ی آن قرار می‌دهند که شناخت آن‌ها می‌تواند ما را به مفهوم اصلی این اصطلاح نزدیک کند.

 

[DELVIN]

ژانر فانتزی (Fantasy) در ادبیات گمانه زن
ویرایش
فانتزی گونه‌ای از هنر است که معمولا از افسانه‌های قدیمی نشأت می‌گیرد. جادو، موجودات افسانه‌ای (اژدها، جن‌های خانگی، کوتوله‌ها، پری‌ها و…) و اشکال فراطبیعی دیگر درون‌مایه‌ی اصلی داستان‌های فانتزی است. نمونه‌های مشهور آن در ادبیات جهان عبارت‌اند از: ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings)، هری پاتر (Harry Potter)، چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم(How to Train Your Dragon) و…[۳]

 

[DELVIN]

ژانر دیستوپیایی (Dystopian)
این ژانر دقیقا برعکس ژانر اتوپیایی است. داستان‌های آن در یک جامعه بسیار نامطلوب که اغلب گرفتار کنترل شدید، خشونت، هرج و مرج، شستشوی مغزی یا سایر عناصر منفی است، رخ می‌دهد. از نمومه‌های آن می‌توان به سه‌گانهٔ عطش مبارزه (The Hunger Games) را نام برد.

 

[DELVIN]

ژانر اتوپیایی یا آرمان‌شهری (Utopian)
داستان‌های این ژانر راجع به جوامع مطلوب است که اغلب شاد، پیشرفته، هوشمند، کامل و بدون مشکل هستند. از نمونهٔ‌های آن می‌توان به جزیره (Island) اشاره کرد