جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

بزرگان تاریخ اردشیر سوم (هخامنشی)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته بزرگان تاریخ توسط اولدوز با نام اردشیر سوم (هخامنشی) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 312 بازدید, 23 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته بزرگان تاریخ
نام موضوع اردشیر سوم (هخامنشی)
نویسنده موضوع اولدوز
تاریخ شروع
پاسخ‌ها 0
بازدیدها 0
اولین پسند نوشته 0
آخرین ارسال توسط اولدوز
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
شاه جدید از همان آغاز کار خویش، اقداماتی انجام داد تا از اغتشاش ساتراپ‌ها که به‌دلیل ضعف و انحطاط دولت مرکزی مدتی بود به‌دنبال استقلال بودند، جلوگیری کند.
کادوسیان اقوامی بودند که در شمال شرقی آذربایجان و گیلان اقامت داشتند. این مردم در زمان اردشیر دوم نیز طغیان کرده بودند و اردشیر دوم موفق نشده بود که آنها را کاملاً فرمانبردار کند. اردشیر سوم نخست به سوی این اقوام که بازهم طغیان کرده بودند لشکر کشید. جزئیات این لشکرکشی مشخص نیست و همین‌قدر از منابع یونانی برمی‌آید که کسی که در دفع این طغیان، به وی کمک‌های شایانی کرد و در این جنگ رشادت‌ها از خود نشان داد، یک شاهزادهٔ هخامنشی به نام کدمان بود و به سبب همین رشادت‌ها توسط اردشیر «دلیرترین پارسیان» نامیده شد و حکومت ارمنستان را دریافت نمود. وی بعدها با نام سلطنتی داریوش سوم بر تخت شاهنشاهی ایران نشست.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
اردشیر سوم از همه ساتراپ‌های آناتولی خواست که نیروهای مزدور تحت امر خود را منحل کنند. این کار برای کاهش قدرت ساتراپ‌ها و تحکیم قدرت سلطنت انجام شد. در زمان اردشیر دوم، ساتراپ داتامش توانسته بود با استفاده از مزدوران خود کم و بیش به صورت مستقل در محدوده خود حکومت کند، همچنین مدتی پیش از آن نیز شاهزاده کوروش تقریباً موفق شده بود با کمک مزدوران یونانی خود اردشیر دوم را سرنگون کند.[۱۶] همه ساتراپ‌ها به فرمان او عمل کردند و مزدوران خود را منحل نمودند. سپس در سال ۳۵۶ پیش از میلاد، اردشیر سوم تلاش کرد تا آرتاباز دوم را از ساتراپی خود در فریگیه هلسپونت برکنار کند که منجر به شورش او شد. نسب سلطنتی آرتاباز از طریق مادرش آپاما که خواهر اردشیر سوم بود، احتمالاً موجب بدگمانی اردشیر نسبت به او شده بود. دو برادر آرتاباز به نام‌های اکسیترس و دیبیکتوس نیز در این شورش به او پیوسته بودند.[۱۶]

اردشیر سوم ساتراپ‌های دیگر آناتولی از جمله وادفرداد و ماسول را برای سرکوب شورش آرتاباز مأمور کرد.[۱۷] اما آرتاباز موفق شد با کمک مزدورانی که از آتن اجیر کرده بود در سال ۳۵۵ پیش از میلاد آنها را شکست دهد. سپس به عمق فریگیه بزرگ نفوذ کرد و منطقه را غارت نمود.[۱۸] اردشیر سوم به سرعت و با تهدید به جنگ، آتن را تحت فشار قرار داد تا از حمایت آرتاباز دست بردارد.[۱۹] در سال ۳۵۴/۳ پیش از میلاد، آرتاباز شورش خود را متوقف کرد و به مقدونیه گریخت و در آنجا نزد فیلیپ دوم مقدونی پناهنده شد
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
از آنجایی که در دوره حکومت اردشیر دوم، مصر شورش کرده بود و از کنترل ایران خارج شده‌بود، اردشیر سوم بازپس‌گیری مصر را در اولویت قرار داده بود؛ بنابراین او در حدود سال ۳۵۱ پ. م عملیاتی نظامی را برای بازپس‌گیری مصر ترتیب داد. در همان زمان شورشی در آسیای صغیر برپا شد که توسط تبای حمایت می‌شد و تهدیدی جدی محسوب می‌شد.[۲۲] اردشیر ارتشی عظیم تدارک دید و به مصر لشکر کشید و با نکتانبو دوم درگیر شد. پس از یک سال نبرد با فرعون مصر، نکتانبو با حمایت مزدوران یونانی به رهبری ژنرال‌های آتنی و اسپارتی، در نبرد پیروز شد و اردشیر ناچار به عقب‌نشینی شد و برنامه‌هایش برای فتح مصر به تعویق افتاد.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
مصر که طغیانش همچنان از سال‌ها قبل ادامه یافته بود، غالباً به طغیان‌های آسیای صغیر و نواحی مجاور نیز دامن می‌زد. در این زمان اهالی صیدا و سایر بخش‌های فینیقیه چون از احکام ایران ناراضی بودند، شورشی برپا کرده و با مصری‌ها بر علیه شاه همدست شدند. اردشیر در ابتدا اعتنایی به این واقعه نکرد و تنها سردارانی را برای فرونشاندن این شورش فرستاد، ولی آنها موفق نشدند و اردشیر، چون دید که شورش دامنه یافته، قبرس و سایر شهرهای فینیقی نیز با شورشیان همدست شده‌اند و از طرفی مصری‌ها نیز به شورشیان کمک می‌کنند مصمم شد که شخصاً با سپاهی عازم مناطق شورشی شود
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
وقتی که اخبار نزدیک شدن سپاه عظیم ایران به تنس پادشاه صیدا رسید، دانست که او و شورشیان نخواهند توانست در مقابل شاه بزرگ پافشاری کنند، بنابراین محترم‌ترین سردار خود را نزد اردشیر فرستاده و اظهار کرد که حاضر است صیدا را تسلیم و در سپاه اردشیر که عازم مصر نیز هست خدمت کند، زیرا گدارهای نیل را خوب می‌شناسد و می‌تواند خدمات بزرگی برای شاه انجام دهد. تنس، پس از اینکه فرستاده‌اش از نزد اردشیر بازگشت، منتور، سردار یونانی‌های اجیر را که از سوی مصر برای کمک به صیدا آمده بودند، خواسته و نقشه خود را مبنی بر خ*یانت به شورش با او درمیان گذاشت. بدین ترتیب منتور را در شهر گذاشته و خود با عده کمی به بهانه اینکه می‌خواهد به محل اجتماع فینیقی‌ها بروند، صد نفر از بزرگان را برداشت. سپس همین که نزد اردشیر رسید آن صد نفر را به بند کشیده و به شاه تسلیم کرد. اردشیر تنس را مانند یک دوست پذیرفت، اما حکم کرد که آن صد نفر را تیرباران کنند.[۲۷]

وقتی اهالی صیدا از تسلیم شدن تنس و کشته شدن آن صد نفر آگاه شدند، فهمیدند که چاره‌ای جز مذاکره و تسلیم کردن شهر ندارند. بدین ترتیب پانصد نفر از میان خود انتخاب کرده و در لباس استدعا نزد شاه فرستادند. هنگامی که این نمایندگان به اردوی سپاه ایران رسیدند، اردشیر از تنس پرسید که آیا او می‌تواند شهر را تسلیم کند یا نه؟ تنس جواب مثبت داد. پس از اینکه تنس گفت می‌تواند شهر را تسلیم کند، اردشیر حکم کرد تمام آن پانصد فرستاده را نیز از دم تیغ بگذرانند. سپس تنس به سپاهیان یونانی که از مصر آمده بودند امر کرد که شاه و سپاهیانش را به درون شهر راه دهند و بدین ترتیب شاه و سپاهیان ایران وارد شهر شدند. پس از تسخیر کامل شهر، چون اردشیر دیگر تنس را لازم نداشت امر کرد که او را هم به قتل برسانند. برخی اهالی صیدا نیز همین که از کشته‌شدن تنس و نمایندگانشان آگاه شدند، خانه‌های خود را آتش زده و تصمیم به جنگ گرفتند، اما سپاهیان شاه شهر را کاملاً در اختیار داشتند و کاری از دست شورشیان ساخته نبود، بدین ترتیب عده زیادی کشته شده و عده‌ای نیز طعمه حریق شدند. بعد از ماجرای صیدا، دیگر شهرهای فنیقیه نیز که از جدیت و خشونت بسیار اردشیر سوم در سرکوب صیدا باخبر شدند، سر تسلیم فرود آوردند
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
اردشیر پس از آنکه به کارهای خود در فینیقیه پایان داد، با سپاه خود و مزدوران یونانی از راه خشکی عازم مصر شد.[۲۹] شاه که بسیار علاقه‌مند بود مصر را از نو تسخیر کند، فرستادگانی به شهرهای یونان فرستاد و آنها را تشویق کرد که در جنگ او مقابل مصر شرکت کنند. بدین ترتیب تبی‌ها هزار نفر سنگین اسلحه به فرماندهی لاکراتس فرستادند، اهالی آرگس سه هزار نفر و یونانی‌های آسیایی هم شش هزار نفر فرستادند. در نتیجه تعداد سپاهیان یونانی فرستاده شده به ده هزار نفر رسید.[۳۰] در رویارویی ایرانیان و مصریان نکتانبو در پلوزیوم شکست خورد و به ممفیس بازپس نشست. سپس اردشیر در ۳۴۲ پ. م بر تمامی مصر، از جمله ممفیس دست یافت و نکتانبو به نوبه گریخت. بنابر نوشته‌های منابع یونانی، اردشیر با خشونت با شهرهای مصر رفتار کرد. با این همه، در منابع مصری اردشیر را بنیانگذار دودمان سی و یکم مصر خوانده‌اند. اردشیر در بازگشت مصر را به فرنداتیس سپرد و مِنتور را که با مزدوران یونانی خود سهم بزرگی در تسخیر مصر داشت، به فرماندهی سپاهیان هخامنشی مستقر در غرب آسیای صغیر گماشت. با تسخیر مصر که بزرگترین دستاورد پادشاهی اردشیر بود، مرزهای شاهنشاهی هخامنشی به گستردگی پیشین آن رسید
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
در بین یونانیانی که در سپاه اردشیر بودند، سردار کاردانی بنام منتور بود که در فتح مصر هم به اردشیر کمک‌های شایانی کرد و محبوب اردشیر واقع شد و اردشیر او را بر تمام ایالات یونانی آسیای صغیر والی کرد. منتور چون شاه او را مأمور کرده بود تا یاغیان را قلع و قمع کند، به قصد هرمیاس والی آتارنئوس (شهری باستانی در قسمت شمال غربی ترکیه امروزی) حرکت کرد و به هرمیاس پیغام داد که می‌خواهد میانجیگری کرده، بخشش شاه را برای او درخواست کند. هرمیاس به ملاقات او رفت، اما به امر مِنتور گرفتار شد. پس از آن منتور مهر او را بدست آورد و نامه‌هایی به شهرهای تابع وی نوشت، بدین مضمون که هرمیاس، با وساطت منتور با شاه صلح کرده، سپس این نامه‌ها را به مهر او رسانید و برای شهرها فرستاد. اهالی این شهرها این نامه‌ها را درست دانسته و چون از جنگ خسته شده بودند، با شادی صلح را پذیرفته و تسلیم گردیدند. هنگامی‌که شاه شنید که مِنتور بدون خون‌ریزی همه این شهرها را تابع کرده، بسیار مشعوف شد. منتور در مدت کمی دشمنان دیگر شاه را از پای درآورد و آرامش کاملی را در آسیای صغیر برپا کرد.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
پس از فتح مصر، دیگر هیچ شورش گسترده‌ای علیه حکومت رخ نداد. منتور و باگواس نیز که در لشکرکشی به مصر بسیار محبوب شاه شده بودند، به پست‌هایی با بالاترین اهمیت ارتقا یافتند. منتور که فرماندار کل سواحل آسیای صغیر بود، موفق شد بسیاری از فرمانداران را که در جریان مشکلات اخیر علیه حکومت ایران قیام کرده بودند، تحت فرمان خود درآورد و در طی چند سال منتور و نیروهایش توانستند تمام سواحل آسیایی مدیترانه را به تسلیم و وابستگی کامل درآورند. باگواس نیز با اردشیر به پایتخت بازگشت و در آنجا نقش مهمی را در اداره امور داخلی امپراتوری بر عهده گرفت، در شش سال آخر سلطنت اردشیر سوم، امپراتوری ایران توسط حکومتی نیرومند و موفق اداره می‌شد.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
اگرچه هیچ شورشی در داخل امپراتوری ایران رخ نداد، اما قدرت روزافزون فیلیپ دوم در مقدونیه، توجه اردشیر را به خود جلب کرد. اردشیر در اقدامی قاطع و هوشمندانه دستور داد که از نفوذ ایران برای کنترل و محدود کردن قدرت رو به رشد پادشاه مقدونی استفاده شود. در سال ۳۴۰ پیش از میلاد، به ساتراپ‌های ایرانی آسیای صغیر دستور داد که به هر نحوی که شده به حکومت تراکیه کمک نمایند. یک گروه از نیروهای ایرانی برای کمک به شاهزاده تراکیه، به منظور حفظ استقلال خود در مقابل تهاجمات فیلیپ اعزام شد. همچنین کمک‌های مؤثری از سوی ایران به شهر پرینتوس شد، به‌طوری که باعث شد ارتش مجهز فیلیپ که این شهر را به محاصره درآورده بود، مجبور به عقب‌نشینی و ترک محاصره شود.[۲۲] در آخرین سال حکومت اردشیر، فیلیپ دوم که از مدت‌ها قبل برنامه‌هایی برای لشکرکشی به امپراتوری ایران در نظر گرفته بود، تصمیم به آغاز جنگ گرفت اما از یک سو اکثر دولت‌شهرهای یونان با او متحد نشدند و از سویی دیگر قتل وی توسط پاوسانیاس سبب لغو همیشگی ماجراجویی‌های فیلیپ شد
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
اردشیر سوم در اواخر اوت یا سپتامبر سال ۳۳۸ پ. م با دسیسه باگواس خواجه به‌دست پزشک خود مسموم شد و درگذشت، او را در آرامگاه خود در تخت جمشید به خاک سپردند.ودهنگام اردشیر سوم برای شاهنشاهی هخامنشی آغاز یک بحران بود[۳] و احتمالاً در تضعیف کشور نقش داشته‌است.[۳۷] بیشتر پسران اردشیر سوم، به استثنای ارشک و بیستانس توسط باگواس به قتل رسیدند.[۳] باگواس که اکنون نقش پادشاه را بر عهده داشت، ارشک جوان را با نام رسمی اردشیر چهارم بر تخت سلطنت نشاند.
 
بالا پایین